«آه ای تنهاترین تن‌ها!» –

[ad_1]

«ترانه زمین و آسمان» شعری است از محمدرضا شفیعی کدکنی.
به گزارش ایسنا، صفحه‌ای به نام محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر و استاد ادبیات هم‌زمان با ایام ماه محرم و وضعیت این روزهای افغانستان در پی قدرت‌گیری طالبان، این شعر را همراه با عکسی از «محرم در شهر کابل افغانستان» بازنشر کرده است:

«در میان آذرخش و تندر و طوفان
که همه سیماچه‌ها را شست
از تبارِ استقامت، قامتِ مردی
مانده بر جا در دلِ میدان
زیر این باران رگباران.

آه ای تنهاترین تن‌ها!
که همه یاران تو را بدرود کردند و
به راهِ خویشتن رفتند
عقده‌هاشان را عقیده نام دادند و
ز «ما»ها سوی «من» رفتند.

من به آوازِ تو می‌اندیشم از راهت نمی‌پرسم
که به ترکستان رَوَد یا کعبه یا جای دگر، ای مرد!
و سلامت می‌کنم همراهِ میثاقِ کبوترها
از میان حلقهٔ این چاهِ وَیْل و درد.

ای دلِ‌ قرن! ای دلیر! ای گُرد!

روزگاری بود و می‌گفتم
کاین زمین، بی‌آسمان، آیا چه خواهد بود؟
وین‌ زمان، در زیرِ این هفت آسمان، پُرسم
که زمین و آسمان، بی‌آرمان، آیا چه خواهد بود؟

محمدرضا شفیعی کدکنی»

(Visited 4 times, 4 visits today)

[ad_2] نقل از بانی-فیلم

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها