آیا فیلم Pokémon Detective Pikachu بهترین اثر ویدیو گیمی سینما است؟

[ad_1]

 

به نقل از گیمفا : شاید مهم ترین فیلم ویدیو گیمی غیر قابل پیش بینی در آشفته بازار تبدیل بازی به مدیوم سینما همین (Pokémon Detective Pikachu) پوکمون کارآگاه پیکاچو بود، چرا که طرفداران هم امید زیادی به اثر داشتند و از طرفی تریلر ها نیز حداقل اثری سرگرم کننده را نوید می دادند. ولی آیا نتیجه به دست آمده بهترین اثر ویدیو گیمی سینماست؟ پاسخ متاسفانه کمی پیچیده است. هرچند فیلم بین منتقدان خیلی منفی و بد معرفی نشد، و همچنین در گیشه به بهترین فیلم ویدیو گیمی تاریخ سینما بدل شد، اما این اثر ضعف بزرگ فیلمنامه را که اکثر آثار گیمی که به فیلم تبدیل می شوند دارند را با خود یدک می کشد. اگر شما یک طرفدار بزرگ Pokémon هستید، جذابیت این فیلم به خودی خود شما را جذب و خشنود خواهد کرد. اما اگر به دنبال یک اثر قصه محور و پر از شخصیت های جالب هستید فیلم چیز چندانی برای ارائه ندارد. در نتیجه فیلم گیمر ها را با یک اثر برگرفته از بازی که دارای گرافیک و جلوه های شگفت انگیزی می باشد رو برو می کند که آن ها از دیدنش خوشحال می شوند. در ادامه به نکات شاخص مثبت و منفی فیلم خواهم پرداخت.

فیلمنامه و دیالوگ ها کاملا فراموش شدنی هستند


واقعیت بزرگ فیلم ضعف در طراحی یک فیلمنامه هوشمند است و سازندگان هرگز نتوانسته اند داستانی را خلق کنند که بتوان از آن انتظار نکته درخشان یا غیر منتظره ای داشت. بخش عمده ای از طرح فیلم، اساسا بازنگری ساده ای از کلیه داستان های جنایی شناخته شده و عمومی است که حتما شما تا به حال نمونه آن را بارها دیده اید. متاسفانه این کاراگاه بازی خالی از هرگونه نوآوری یا نکته ای تازه است که بتوان به آن اشاره کرد. داستان به شدت قابل پیش بینی است و تنها بستری است برای خلق موجودات دیجیتالی و بس. وضع دیالوگ ها بدتر است، چرا که نویسنده بین جذب کودکان و بزرگسالان دو دل بوده و گاهی دست به شوخی های مسخره ای می زند که با درجه فیلم هم خوانی ندارد. در واقع باید برای دیدن فیلم سطح انتظارات خود را به شدت کاهش دهید.

شخصیت های انسانی خسته کننده


این خیلی شگفت آور نیست، اما بله، شخصیت های انسانی در این فیلم تقریبا همه جا کسل کننده هستند، و تنها دلیل حضورشان طبیعی جلوه دادن پوکمون هاست تا مخاطب غیر گیمی نیز با فیلم همراه باشد. بازی جاستیس اسمیت در نقش تیم گودمن شاید به اندازه کاراکترش در دنیای ژوراسیک که افتضاح بود، قابل تحمل تر باشد، اما او به عنوان قهرمان اصلی به شدت تک بعدی و ساده است. او نمی تواند قلب عاطفی شخصیت خود را در طول فیلم درک کند و این واقعا خارج از جذابیت است. وضع شخصیت کاترین نیوتون در نقش لوسی روزنامه نگار کار آموز کمی بهتر است، ولی رابطه او قهرمان اصلی هم بد و هم گاهی سرد و ناچیز است. وضع دیگر شخصیت ها نیز همین گونه خراب است، شخصا هنوز علت حضور کِن واتانابه در فیلم را نفهمیدم چرا که او هیچ نقشی در قصه ندارد. از شخصیت منفی تا قهرمان فیلم همه کاملا تک بعدی و اساسا تک خطی هستند و این یک نکته به شدت منفی فیلم است.

عملکرد قابل قبول رایان رینولدز در نقش پیکاچو


کارایی رایان رینولدز به عنوان Pikachu کاملا شگفت انگیز است، دلیل اصلی این که فیلم با مشکلاتش کماکان قابل تحمل و تا اندازه ای سرگرم کننده است، بدون شک عملکرد مثبت رایان رینولدز است. طبیعت آگاه و باهوش رینولدز از شخصیت های کمدی و پر شور باعث شده تا پیکاچو تبدیل به چیزی ترکیب از ” پیکاچو و ددپول” شود، که بسیاری از طرفداران انتظارش را داشتند. به نظر رینولدز جدای از دیگر کاراکتر ها دارای اختیار بداهه گویی بوده و همین کمک شایانی به این شخصیت کرده است. واقعیت فیلم این است که اکثریت قریب به اتفاق جذابیت فیلم خود رایان رینولدز و کاراکتر پیکاچو هستند. بدون توجه به این که آیا شما طرفدار بازی هستید یا نه باید گفت خود پیکاچو و CGI استفاده شده در طراحی او در فیلم واقعا خوب هستند.

طراحی های جالب شهر Ryme و پوکمون ها


سازندگان برای جذب مخاطب تمام تمرکز خود را بر روی طراحی پوکمون ها و جزئیات آن ها گذاشته اند. شهر ریم با استفاده از جلوه های بصری خوب احساس یک شهر واقعی و دارای زندگی را به بیننده القا می کند. معماری، شلوغی و سبک زندگی مردم به شکل جالبی برای مخاطب به نمایش در می آید. Pikachu ممکن است جذابیت فیلم باشد، اما کارگردان راب لترمن نیز یک کار قابل توجهی را به نمایش می گذارد که به معنای واقعی کلمه قابل ستایش است. او ده ها تن دیگر از Pokémon ها را نشان می دهد که مخاطب را سرگرم می کند. به لطف بودجه ۱۵۰ میلیونی و استفاده از بروز ترین ابزار جلوه های ویژه اکثر پوکمون های داخل فیلم به اندازه کافی طبیعی و قابل لمس هستند. شخصا به جز پیکاچو از توجه سازندگان به Psyduck که پوکمون پر استرس کاراکتر لوسی است واقعا لذت بردم. با توجه به این که رویکرد زیبا شناختی اشتباه می تواند چنین فیلمی را کاملا از بین ببرد، راب لترمن و تیم او کار خوبی در این زمینه انجام داده اند که فیلم را جذاب کرده است.

 

[ad_2]
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها