ارکان جان بازیگر تئاتر و سینما با بیان اینکه پرده گوشش به دلیل سیلی ای که روی صحنه خورد پاره شد ، از ناگفته های زندگی اش گفت …
ارکان جان او در این مصاحبه از ناشناخته های خود گفت.
ارکان جان که دوران کودکی خود را در بورسا گذراند، از سنین پایین به تئاتر علاقه مند شد. جان با ورود به هنرستان شهرداری با نمایش های فراوان در مقابل تماشاگران حاضر شد. نقطه عطف کار او بازی در سریال «مختار محله» بود.
این بازیگر چیره دست که با خانواده در روستا بزرگ شده است، گفت:
ما دو روستا داریم، روستای پدر و مادرم، هر دو در ینی شهیر هستند، به محض اینکه مدرسه تمام می شد به روستا می رفتم.من ۱۰-۱۲ گاو گله میکردم.خیلی گاو و بز و گوسفند گله کردم.همیشه باید بالا سرِ گاو باشی وگرنه به باغ دیگران میروند و همه چیز را هدر میدهند.کنترل گله بزها سخت است. دوران کودکی من بسیار لذت بخش بود. من یک پسر روستایی هستم. پدرم معلم روستا بود.
جان با بیان اینکه هیچکس به اندازه من از الاغ نیفتاده، سخنان خود را اینگونه ادامه داد:
دایی من یک الاغ داشت، ما مثل دو تا دوست بودیم، با شما شوخی می کرد، از نهر رد می شد، هول می شد و شما را رها می کرد.
این بازیگر چیره دست با بیان اینکه به تئاتر علاقه داشتم، گفت:
هر روز روی صحنه بودم، درآمد تئاتر کم بود، به دلیل غیبت از مدرسه درس هایم را می افتادم، دیدم اینطور نمیشه ادامه داد. قبل از اینکه دبیرستان را تمام کنم به سربازی رفتم. وقتی کلاس دوم بودم هنرستان را رها کردم اما مدام درس می خواندم.
این بازیگر معروف از سختی هایی که در این حرفه با آن روبه رو بوده گفت :
یک روز روی صحنه دچار حادثه شدم، دختری که جلوی من بود، تقصیری نداشت، سیلی به من زد، به گوشم خورد ، پرده گوشم پاره شد، تقصیر خودم بود، یک سال دکتر نرفتم. سپس یک سمعک در گوشم گذاشتند.
این بازیگر به بیماری ای معروف به سرگیجه مبتلاست. او بیماری خود را اینگونه توصیف کرد:
من چندین سال است که سرگیجه دارم. سرم ناگهان می چرخد. من با آن زندگی می کنم. به محض اینکه در حمام چشمانم را می بندم زمین می خورم. به همین دلیل است که همیشه از دست هام و دیوار کمک میگیرم.
جان با تاکید بر اینکه هیچ وقت دیر سرِ کارش حاضر نشده، گفت:
اگر تئاتر داشته باشم زودتر آنجا خواهم بود، آن روز را به نمایشم اختصاص می دهم و هیچ وقت دیر نمی کنم.
علاوه بر این، این بازیگر چیره دست که دوست ندارد سر صحنه ی فیلمبرداری در لیوان کاغذی یا یک بار مصرف چای بنوشد، گفت که همیشه لیوان مخصوص خودش را به صحنه فیلمبرداری می برد.
