اویکو چلیک: به خاطر عشق همه چیز را رها می کنم

اویکو چلیک ( Öykü Çelik ) یکی از برجسته ترین نام های اخیر است. او با زیبایی و بازی خود ، همه را تحت تاثیر قرار می دهد. با بازیگر معروفی که به شخصیت مرال اسلو در سریال ” زندگی من ” جان بخشید و توجهات زیادی را به خود جلب کرد، هم در مورد سریال جدید و هم نگاهش به زندگی گفت و گو کردیم.

داستان زندگی تو چیست؟

وقتی مادرم اسمم را می‌گفت، گفت: ” زندگی همه یک داستانه ، پس اسم دخترم اویکو است. ” در واقع، داستان های زیادی در زندگی من وجود دارد. من چنان زندگی کردم که هر سال مثل یک داستانِ متفاوت می گذشت. به عنوان مثال، وقتی با بسیاری از دوستانم در این صنعت صحبت می‌کنم، می‌گویند که همیشه دوست داشتند بازیگر شوند و همیشه آرزوی آن را داشتند، اما در مورد من اینطور نبود. برای من یک تصادف بود.

چه مشکلاتی را در زندگی خود تجربه کردید؟

متاسفانه در حال حاضر مشکلات واقعی برای مردم است. من به اندازه آنها مشکل نداشتم. عزیزانم در قید حیات هستند، خداروشکر هیچ مشکلی برای سلامتی ندارم، اما ضربه های روحی زیادی را تجربه کرده ام. در ابتدا، زمانی که با این آسیب ها دست و پنجه نرم می کردم، همیشه به جنبه های منفی آن نگاه می کردم، اما یاد گرفتم که از آنها یاد بگیرم. نباید طوری به مسائل نگاه کنیم که انگار همه ی مشکلات مال ماست.

الان مشغول چی هستی؟

این روزها زندگی من واقعاً خوب است. چون شغلی دارم که عاشقش هستم، رابطه ای دارم که از آن راضی هستم، عزیزانم و خودم سالم هستیم. به همین دلیل مهم است که ابتدا در آرامش باشیم، زمانی که فرد آرام باشد می تواند خوشحال باشد. ۲۰ سالگی من بسیار پر جنب و جوش بود. اکنون که در اواسط ۳۰ سالگی هستم، تقریباً از همه چیز بیشتر لذت می برم، همه چیز حالم را بهتر می کند. احتمالا در بهترین دوران زندگی ام هستم.

چقدر به سنت ها و آداب و رسوم خود وابسته هستید؟

من از نظر اخلاقی بسیار متعهد هستم. چون این حس را به من می دهد که آدم درستی هستم و از نظر وجدانی هم احساس خوبی به من می دهد. اما من فکر می‌کنم برخی از سنت‌های ما خوبند و برخی زائد و بی فایده به نظر می‌رسند.

به عنوان مثال، وقتی تصمیم بگیرید که ازدواج کنید، چه چیزهایی باید در عروسی شما ضروری باشد؟

اگر روزی تصمیم بگیرم ازدواج کنم، احتمالا نمی‌خواهم جشن عروسی برگزار شود. سازمان دهی عروسی برای من بسیار ترسناک هست. من فکر می کنم زوج ها در این روند بسیار فرسوده می شوند. البته باید برای خانواده ها یا برای مردم برگزار شود، اما من یک شام خانوادگی را به عروسی ترجیح می دهم. چنین مراسمِ بزرگی ممکنه من را عصبی کند و احتمالا نتوانم از آن روز لذت ببرم. البته من به خاطر کارم ( عکاسی تبلیغاتی – فیلم و سریال ) آنقدر لباس عروس پوشیدم که رویای پوشیدن لباس عروس ندارم.

چه شخصیتی داری؟

من بیش فعال هستم، از شادی تغذیه می کنم. من همیشه انرژی مثبت و خوبی دارم، خسته نمی شوم. من جاه طلب نیستم، بلکه مصمم. من نسبت به دیگران جاه طلبی ندارم زیرا این کار مرا مسموم می کند و انرژی ام را هدر می دهد. من به صداقت اهمیت زیادی می دهم. از ریسک کردن ترسی ندارم. من شجاع هستم. من به پول، دارایی، اهمیت نمی دهم. عزیزانم در کنارِ من احساس امنیت می کنند.

چه چیزهایی در زندگی شما را بیشتر ناراحت و آزار می دهد؟

چیزی که بیش از همه مرا آزار می دهد بی احترامی است. من نمی توانم این را تحمل کنم. شکنجه مظلومان در شرایط نابرابر مرا بسیار ناراحت می کند. این می تواند یک کودک، زن، مرد یا حیوان باشد. وقتی که آزار و اذیت می بینم یا احساسش می کنم ، آن روز ، واقعا روز بدی خواهد بود. نمیتوانم راحت از پسش بر بیام چون حس عدالت طلبی در من ریشه دارد.

آیا شما برای کسی فداکاری بی قید و شرط می کنید؟

بله، اما مهمترین چیز در اینجا این است که او شایسته آن باشد. پیدا کردن کسی که لیاقتش را داشته باشد سخت پیدا میشود. اگر آن فرد را پیدا کردید، او را محکم بگیرید و رها نکنید!

آیا قوانینی برای معروف شدن وجود دارد؟

البته. اگر خارج از ساعت کاری باشد؛ درک اینکه یک بانکدار، پیک، معلم چه می کند دشوار است، اما بازیگری اینطور نیست. بازیگری ، حرفه ای است که تمام زندگیِ شما را در بر می گیرد. شما در حالی که در را باز می کنید، در خیابان راه می روید یا سر صحنه فیلمبرداری باشید، بازیگر هستید. بنابراین قواعدی وجود دارد. ساده ترین چیزی که می گویید یا اگر بدون فکر شوخی ای کنید می تواند شما را دچار مشکل کند.

از نظر شما ملزومات یک رابطه چیست؟

احترام کامل ؛ مدتها پیش معنی آن را فهمیدم. بی احترامی بعد از مدتی به عشق پایان می دهد. بی احترامی ، می تواند باعث تنفر از کسی که خیلی دوستش دارید شود. و البته آنچه باید اتفاق بیفتد عشق و شفقت است ، هر دو ضروری هستند. من نمی توانم با کسی که نمی داند چگونه ابراز همدردی کند، رابطه داشته باشم.

حالتی را که عاشق آن هستید چگونه توصیف می کنید؟

من مثل سرطان هستم، از عشق تغذیه می کنم. من در همان روزی به دنیا آمدیم که سزن آکسو متولد شد [از نظر ستاره شناسی]. عشق ، انرژیِ زندگی من را بالا می برد. در غیر محتمل ترین جاها بلندتر آواز می خوانم یا می خندم. تعریف عشق برای من همنشینی است. برای من، عشق همراه با شفقت معنی پیدا می کند.

چه چیزی را برای عشق رها می کنید؟

عشق احساسی است که همیشه قابل درک نیست. عاشقِ شخص مناسب شدن ، بسیار مهم است. برای من، در وهله اول باید فرد مناسبی باشد. من به خاطر عشق هر چیزی را رها می کنم. زیرا میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن از هر احساسی برتر است.مواردی بود که قبلاً از آنها چشم پوشی کردم، اما متوجه شدم که آدم مناسبی نیست و از عشق دست کشیدم. اگر با آدم مناسب زندگی کنم، تا آخرِ مسیر می روم.

با خودت در آرامشی هستی؟

قطعا. من واقعاً سعی می کنم یک فرد مناسب و معقول باشم. من دروغ نمی گویم، به کسی آسیب نمی رسانم، من بسیار فداکار هستم. من خودم را دوست دارم، از خودم راضی هستم، با خودم در صلح و آرامش هستم. اگر با خودم در صلح نباشم، نمی توانم وجودِ خودم را بپذیرم.

آیا برای درام جدید “زندگی من” هیجان زده اید؟

بازیگران و فیلمنامه ی بسیار موفقی دارد. سریال نتیجه تلاش و کیفیت کار بالا هست. ریتم کارِ ما هم خیلی خوب است. ما یک سناریوی بسیار جسورانه داریم. داستان بلافاصله مردم را به خود جذب می کند. وقتی فیلمنامه را می خواندم، به دلیل کنجکاوی درباره اینکه چه اتفاقی می افتد، آن را به سرعت تمام کردم. مخاطب ترکیه ای به چنین سریالی نیاز داشت .

از شخصیت مرال اسلو که ایفای آن برعهده ی توست خوشت آمد؟

یقینا ، با انرژیِ زندگی من سازگار است. او در واقع یک شخصیت وارونه است. ممکن است در ابتدا برای مردم کمی ناراحت کننده و بد به نظر برسد، اما در واقع یک شخصیت بسیار درست، بسیار واقعی، حتی گاهی اوقات ساده لوح است. اینها من را بسیار تحت تأثیر قرار داد. 

واقعا چقدر شبیه شماست؟

هرکسی در زندگی برای خودش رویاها و انتظاراتی دارد. من آدمی هستم که انتظارات زندگی خودم را برآورده کرده ام، اما مرال اینطور نیست. بنابراین در شخصیتِ او یک ناامیدی بزرگ وجود دارد. اما او خود را از بندِ طمع رها نکرد. او می‌خواهد حیات به چیزی برسد که برای خودش به عنوان عمه ی حیات نتوانست به دست آورد. آدمی که نسبت به عزیزانش حس مسئولیت شایدم مالکیت دارد، من هم نسبت به کسانی که دوستشان دارم چنینم. وقتی صحبت از عزیزانم می شود، می توانم وحشی شوم و در صورت لزوم خودم را به خطر بیاندازم.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها