لیدی گاگا و جیک جیلنهال در مقابل یکدیگر با ورایتی به مصاحبه کردند.
گاگا مانند یک هوادار ذوق زده از فیلم جدید جیلنهال ستایش کرد و گناهکار را شگفتآور نامید:
قلبم داشت از سینه بیرون میزد. جیلنهال میگوید تمایل دارد برگردد و بعضی از لحظات بازی خودش را اصلاح کند. گاگا که در خاندان گوچی با ریدلی اسکات همکاری کرده همچون آنتوان فوکوا که گناهکار را طی ۱۱ روز فیلمبرداری کرد، کارگردان زبردستی است که وقت زیادی صرف ضبط پروژههایش نمیکند.
جیلنهال که پیش از این مصاحبه گاگا را ملاقات نکرده بود، دستش را برای گرفتن عکس دور گاگا حلقه میکند و گفت :
هیچکس را به این شکل بغل نکردهام. صمیمیت به سرعت پیرامون دو بازیگر طنینانداز میشود و حتی گاگا با فیلم پسر حبابی (Bubble Boy) جیلنهال که در سال ۲۰۰۱ و در ابتدای دوران بازیگری اش ساخته شد شوخی میکند.
در بخشی از این مصاحبه گاگا از شدت علاقه خود به فیلم علمی تخیلی و روانشناسانه دانی دارکو (Donnie Darko) جیلنهال به کارگردانی ریچارد کلی گفت :
نمیخواهم دروغ گفته باشم و بگویم که این فیلم را چندین مرتبه ندیدهام. [نه فقط] در دنیای موسیقی، بلکه در مد نیز، دانی دارکو مثل یک اعتقاد است. واقعاً چنین است. و اگر کارتان را بلد باشید، دانی دارکو را میشناسید.
جیلنهال در این فیلم نقش نوجوان پریشانی را بازی میکند که رؤیای خرگوشی را میبیند که به او میگوید دنیا تا ۲۸ روز آینده به پایان میرسد. این فیلم در سال ۲۰۰۱ در گیشه شکست خورد، اما به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شد. جیلنهال پیش از این فیلم در سال ۱۹۹۹ با آسمان اکتبر (October Sky) نامی برای خود دست و پا کرده بود.
گاگا از جادوگر آز (The Wizard of Oz) و رفقای خوب (Goodfellas) به عنوان فیلمهای الهامبخش او در نوجوانی یاد میکند: رفقای خوب بخش مهمی از نوجوانی من است. و اسکورسیزی بهترین است. این خواننده و بازیگر از فیلمهای چترهای شربورگ (Umbrellas of Cherbourg) و بامبی (Bambi) نیز تأثیرپذیرفته است.
جیلنهال در بخشی دیگر از فیلم خاندان گوچی تمجید میکند و گغت :
این فیلم سبکی اپرایی دارد، شخصیتهای زیادی گرداگرد شخصیت شما وجود دارند. اپرا یکی از فرمهای بیان محبوب من است، اما دیدن نمایشی که به واقعیت پایبند بماند بینظیر بود.
به نقل۳۰نما،گاگا در جایی دیگر از تجارب دوران کودکی خود گفت :
از وقتی دخترک کوچکی بیش نبودم، بیرحمانه زورگویی دیدم، و رشد سختی تجربه کردم. بنابراین بازیگری راهی بود برای گریز از آن هویتی که داشتم.