جورج آر. آر. مارتین (George R. R. Martin) از جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) می گوید!

[ad_1]

نویسنده نغمه‌ای از آتش و یخ، جورج آر. آر. مارتین (George R. R. Martin) همیشه از دینی که نسبت به سه‌گانه عظیم و معروف ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings) داشته، حرف زده. مارتین به تازگی به مناسبت زندگی‌نامه جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) که در فیلم Tolkien (تالکین) به نمایش درآمده درباره او صحبت کرد. در ابتدا، مارتین از طبیعت جادو در هر دو داستان گفت:

«وقتی من نوشتن بازی تاج و تخت رو برای اولین بار شروع کردم، یکی از کارهایی که انجام دادم نگاه کردن به ارباب حلقه‌ها بود تا ببینم تالکین چه کار کرده و تلاش کنم کمی از آن درس بگیرم. یک درس بزرگ کنترل کردن جادو در این کتاب بود، می‌دونید، من فکر می‌کنم کلی داستان فانتزی هست که بیش از حد از جادو استفاده می‌کنند. اما در جهان میانی تنها به میزان معقولی جادو وجود دارد. همیشه در حاشیه بوده و فقط برای درست کردن فضا استفاده می‌شده. گندالف یه جادوگر بوده، اما وقتی اورک‌ها حمله کردند، او شمشیر کشید و با آن‌ها جنگید. اون ناگهان به طرز جادویی همه اون‌ها رو غیب نکرد. مثل کاری که توی خیلی از داستان‌های دیگه می‌شه دید.»

به راستی، در کارهای مارتین، حتی شخصیت‌های جادویی مانند ملیساندر هم نمی‌توانند فقط دستشان را تکان دهند و همه دشمنانشان را بکشند. مارتین ادامه می‌دهد

«می‌دونستم که می‌خوام توی وستروس جادو باشه، اما برای اینکه توی پس‌زمینه باشه. جادو باید کم‌ارزش و رازآلود باقی می‌موند. مثل یه علم غیر واقعی نیست که بال خفاش رو با خون باکره مخلوط کنی و یه چیز جادویی به دست بیاری. یه کتاب آشپزی نیست. یه دانش هست.»

مارتین همچنین از تاثیری که روش تالکین در پیاده‌سازی ساختار سه‌گانه‌اش بر روی او گذاشت صحبت کرد:

«ساختار آن خیلی روی بازی تاج و تخت تاثیر گذاشت. اگر شما به ساختار ارباب حلقه‌ها نگاه کنید. همه چیز از شایر شروع می‌شه و خیلی کوچیکه. و بعدش بزرگ و بزرگتر می‌شه یاران در ابتدا شامل چهار هابیت می‌شود بعد آراگون را پیدا می‌کنند. و بعد به ریوندل می‌رسند که افراد بیشتری را جمع می‌کنند. آن‌ها برای مدتی با هم هستند، و بعد از هم جدا می‌شوند، و به دو گروه تبدیل می‌شوند. حالا اگه به بازی تاج و تخت نگاه کنید همه انتظار دارند که داستان دنی از وینترفل شروع شود و مسائلی باعث شود که آن‌ها از هم جدا شوند و در سرتاسر دنیا پخش شوند.»

در کتاب‌ها شحصیت‌ها هنوز به شدت از هم جدا افتاده‌اند. اما در سریال خیلی وقت است که آن‌ها به هم رسیده‌اند. البته مارتین و تالکین دو نویسنده متفاوت با نقاط قوت و ضعف متفاوت هستند. مارتین می‌گوید:

«زبان یکی از چیزهایی است که به شخصیت‌های تالکین رنگ می‌دهد، و او فشار زیادی روی بقیه ما فانتزی‌نویس‌ها قرار داده. او یک زبان کامل را اختراع کرده، من فقط ادای اون رو دراوردم. وقتی Game of Thrones (بازی تاج و تخت) رو به HBO فروختم، آن‌ها گفتن «کلی صحنه مربوط به دوتراکی‌ها هست. می‌شه کتاب مربوط به قواعد و کلمات دوتراکی‌ها رو برامون بفرستی؟» اگه تالکین بود بدون معطلی یه کتاب قطور به آن‌ها می‌داد…اما من بهشون گفتم که من فقط هشت کلمه ساختم.»

خوشبختانه دیوید جی. پیترسون آنجا بود تا این مشکل را رفع کند. تفاوت دیگر این است که تالکین سه‌گانه پراکنده خود را به پایان رساند، در حالی که مارتین همچنان روی پایان داستانش کار می‌کند. او خیلی از برنامه نوشتن کتاب‌هایش صحبت نکرد و تنها گفت که روی یک کتاب کار می‌کند. آیا مارتین از تالکین یاد گرفته که داستانش را تمام کند؟ مارتین گفت:

«باید ببینیم چی می‌شه. اگرچه سریال داره تموم می‌شه اما هنوز کتاب‌های من مونده. اما امیدوارم تموم شه و مردم از پایان آن خوششون بیاد.»

[ad_2]
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها