ده مورد از بدترین فیلم های مبتنی بر بازی های ویدیویی

تبدیل یک بازی ویدیویی به یک فیلم کاری پرخطر است. آنقدر شکست ها انجام شده است که بسیاری می گویند این کار نفرین شده است.

از سوپر ماریو گرفته تا سونیک، در اینجا ۱۰ مورد از بدترین فیلم‌های مبتنی بر بازی‌های ویدیویی را معرفی می‌کنیم.

۱ – برادران سوپر ماریو (Super Mario Bros) (1993)

هیچکس فکر نمی‌کرد که از بازی پینگ پنگ (Pong) فیلمی ساخته شود، بنابراین Super Mario Bros اولین اقتباس سینمایی از یک بازی ویدیویی شد. در حالی که کودکان عاشق این بازی رنگارنگ و شاد بودند، این فیلم برای مخاطب بزرگسال تبدیل به یک پسا آخرالزمان غم انگیز علمی تخیلی شد. به اینها یک تولید دشوار با بازیگران خشمگین و کارگردانان بی تجربه را اضافه کنید، و نزدیک به ۳۰ سال بعد، این فیلم همچنان یک فاجعه غیرقابل درک باقی می ماند.

۲ – مورتال کامبت (Mortal Kombat: Annihilation) (1997)

Mortal Kombat که در سال ۱۹۹۵ اکران شد، یک شاهکار نیست، اما همچنان تماشاگران را خوشحال می کند و در باکس آفیس به خوبی ظاهر شده است. دنباله ای که دو سال بعد منتشر شد، هم از سوی منتقدان و هم طرفداران با استقبال بسیار ضعیفی مواجه شد. برنامه ریزی های فیلم سوم بلافاصله لغو شد. اقتباس‌های بازی‌های ویدیویی تا این مرحله چنان شهرت بدی به دست آورده بودند که نیویورک تایمز عنوان ویرانگر” بر گرفته از یک بازی ویدیویی. نیاز به دانستن بیشتر دارید؟” را بر روی نقد خود گذاشت.

۳ – لارا کرافت: مهاجم مقبره (Lara Croft: Tomb Raider) (2001)

حتی دکورهای عالی، ستاره‌ای که ظاهراً برای این نقش متولد شده بود و جلوه‌های ویژه خوب هم نتوانستند اولین اقتباس از سری Tomb Raider ( توم ریدر ) را خسته‌کننده نکنند. به گفته یکی از منتقدان (رولینگ استون)، «مهم نیست که بودجه ۱۰۰ میلیون دلاری برای سفر به ایسلند و کامبوج داشته باشید […] اگر طرح شما نامنسجم باشد جواب نخواهد داد.»

۴ – فاینال فانتزی:ارواح درون (Final Fantasy: The Spirits Within) (2001)

در سال ۲۰۰۱، اقتباس فاینال فانتزی شخصیت‌های فوق‌العاده واقع‌گرایانه را به نمایش گذاشت که کاملاً توسط رایانه تولید شده بودند، که کاملاً چشمگیر بودند. آن‌ها چندین سال‌ نوری از انسان‌های ترسناک داستان (۱۹۹۵) که شش سال قبل از آن منتشر شده بود جلوتر بودند. متاسفانه فیلمنامه و دیالوگ آنچنان مورد توجه سازندگان قرار نگرفت.

۵ – رزیدنت اویل: آخرالزمان (Resident Evil: Apocalypse )(2004)

موفق ترین فیلم رزیدنت اویل ، فصل نهایی (۲۰۱۶) فقط ۳۷ درصد از امتیاز “راتن تومیتوز” ( نقد سینمایی آمریکایی) را به خود اختصاص داد، بنابراین هر شش قسمت از این مجموعه باید واقعاً در این لیست قرار گیرند. راجر ایبرت منتقد، قسمت دوم این سری یعنی آخرالزمان را به‌عنوان «اتلاف وقت» توصیف کرد. «هیچ دلیلی برای تولیدش نبود، جز پول درآوردن. و هیچ دلیلی هم برای دیدنش نیست، جز پول خرج کردن. این یک منطقه مرده است، فیلمی بدون جذابیت، شوخ طبعی، تخیل یا حتی خشونت و جلوه های ویژه سرگرم کننده.»

۶ – رستاخیز Doom (2005)

این روزها، اضافه کردن “دواین «راک» جانسون” به گروه بازیگران یک فیلم کافی است تا حداقل آن را سرگرم‌کننده بکند. با این حال، در سال ۲۰۰۵ قدرت و جادوی ستاره بودنش هنوز کاملاً وجود نداشت. راک عملکرد ضعیف Doom را با کمال میل قبول کرد، اما چند سال بعد در یک سخنرانی در مورد آن خندید. «به هر حال من Doom را ساختم. آیا تا به حال Doom را دیدی؟ خوب، شما احتمالاً این کار را نکرده اید و اشکالی ندارد زیرا هیچ کس دیگری هم این کار را نکرده است.»

۷ – مکس پین (Max Payne) (2008)

سبک، اکشن، مارک والبرگ، میلا کونیس برای این فیلم منافع زیادی به همراه داشت. فقط یک چیز کم داشت: فیلمنامه. به گفته یکی از منتقدان، «شما باید مواد مخدر مصرف کرده باشید تا نتوانید پایان ( سورپرایز!) کننده فیلم را حدس بزنید.»

۸ – فار کرای (Far Cry)(2008)

کارگردان با “شهرتی!” مانند اووه بول (آیا نام او را شنیده اید؟) چگونه می تواند امتیاز اقتباس از سریال محبوبی مانند Far Cry را بدست آورد؟ در این مورد، او این امتیاز را قبل از تکمیل بازی ویدیویی و قبل از اینکه یوبی سافت درگیر آن شود به دست آورد. علاوه بر این، یکی از شخصیت های اصلی توسط یک هنرپیشه آلمانی به تصویر کشیده شد که نه انگلیسی صحبت می کرد و نه انگلیسی می فهمید.

۹ – شاهزاده پارسی (Prince of Persia: The Sands of Tim)(2010)

اولین بازی از سری شاهزاده پارسی در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. بیش از ۲۰ سال طول کشید تا یک اقتباس سینمایی در سینماها عرضه شود. ارزش صبر کردن را داشت؟ چه عرض کنم ! مانند بسیاری از بازی‌های ویدیویی که به صفحه نمایش بزرگ منتقل شده‌اند، بیشتر زرق و برق داشت تا مفهوم.

۱۰ – تپه خاموش : مکاشفه (Silent Hill: Revelation)(2012)

اولین فیلم Silent Hill در سال ۲۰۰۶ اکران شد. دنباله آن در سال ۲۰۱۲، “مکاشفه”، به شکل مد روز و به صورت سه بعدی عرضه شد. فیلمنامه Revelation ( مکاشفه ) اما به طرز بی رحمانه ای تک بعدی با طرحی مبهم و احمقانه بود.

قبلی «
بعدی »

۱ دیدگاه

  1. سلام
    از این ده مورد ها لطفا ده مورد کنسل ضدحال سریال ها که noi رو حتما توش لطفا جا بدین منتشر کنید!
    و همینطور ده سریال اقتباسی کشورای مختلف که موفق بودند…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها