دیالوگ ماندگار سریال دروازه سرخ

  • تا وقتی که یک راز وجود داره ؛ داستانی هم برای تعریف کردن وجود داره 
  • نا امیدی حتی از گلوله هم بدتر زخمیت می کنه
  • همه سعی می کنن کار درست رو انجان بدن اما نه همیشه برای دلیلی درست !
  • هر کدوم از ما سعی می کنه بر دیگری کنترل داشته باشه ولی معمولا خودمون کسی هستیم که داره کنترل میشه
  • قدرت یه دلپزی غیر قابل مقاومت داره از جایی که کم ترین انتظار رو داری سراغت میاد و می تونه هر کسی رو به سر سخت ترین دشمن تبدیل کنه
  • واسواس های ذهنی از جایی می آن که فکرشون رو نمی کنی و راهشون رو به داخل پیدا می کنن و به جان روحت می افتن ، نهایت تلاشت رو برای فرار می کنی اما باید با وسواس های ذهنی خودت رو به ر و شی اگر میخوای زنده زنده قورتت ندن .
  • تئاتر ما رو تحث تاثیر قرار میده چون بخشی از وجود ماست ، چند بار شده که تو زندگی نقش بازی می کنیم ؟
    ما احساساتمون رو انکار میکنیم و وانمود می کنیم که رنجش رو احساس نمی کنیم
    ما به مردم چیزایی که براشون نا خوشاینده رو نمی گیم ، تمام این کارها به خاطر اینه که بهم عشق بورزیم و حس کامل بودن کنیم.
    ولی در زمان مشخصی پرده ها می افتن و خطر واقعی شروع میشه ، افکاری که مدت طولانی در ذهنمون پنهان کردیم با نیرویی غیر منتظره منفجره میشن و تردید در دل می اندازند و البته که ترس !

 

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها