رتبه بندی فیلم های جنایی مارتین اسکورسیزی از “Boxcar Bertha” گرفته تا “The Irishman”…!

[ad_1]

به نظر شما آیا مرد ایرلندی بهترین فیلم جنایی آقای اسکورسیزی است؟

مارتین اسکورسیزی ۲۵ فیلم سینمایی داستانی ساخته است و تنها هشت مورد از آنها مربوط به افرادی است که سبک زندگی جنایی یا گنگستری دارند. با این حال، هر وقت ما به این کارگردان فکر می کنیم این آثار گنگستری و جنایی و همچنین واژه مافیا است که به ذهن ما خطور می کند. اما اصلا گنگستر یا مافیا چه فرد یا افرادی هستند؟! آنها نه تخیلی و فانتزی اند و نه چون انسان های روحانی، فراری از وسوسه هستند، بلکه افراد خردمندی با لباس های نرم و صاف اند که قانون را می شکنند، خوب کار می کنند و همیشه نزدیک به پایان زندگی خودشان یا کشته می شوند و یا بدبخت و یا هر دو. علاقه کارگردان به این فضا و این جنس فیلمسازی احتمالاً به این دلیل است که اسکورسیزی در نیویورک بزرگ شده و فرهنگ چنین گروه هایی را از نزدیک می شناسد، و همین دلیلی است که وقتی او در پشت دوربین قرار می گیرد، ویژگی خاصی را به فیلم های جنایی اش می بخشد. اسکورسیزی فیلم های فراوان با موضوعات متفاوتی ساخته است، اما فیلم های جنایی او در تعریف نحوه نگاه به جرم و جنایت روی پرده سینما کمک کرده است. و احتمالا یکی دیگر از دلایل تولید چنین فیلم هایی دوباره و دوباره توسط او این است که هربار تکنیک های خود را اصلاح کند و از زوایای جدید به موضوعات مشابه نزدیک شود. بیایید نگاهی به تمام فیلمهای Scorsese در ژانر جنایی بیاندازیم، و ببینیم که چگونه آنها دربرابر هم دیگر قرار می گیرند.

(Boxcar Bertha (1972

اولین فیلم جنایی مارتین اسکورسیزی و دومین اثر بلند او همین فیلم است، که ستاره آن باربارا هرشی است که دچار افسردگی است و دوست پسرش با بازی دیوید کارادین با نام بیگ بیل در تلاش برای شروع اتحادیه راه آهن است. اما وقتی قانون آنها را به مجرم تبدیل می کند، آنها نیز تصمیم می گیرند به صورت جدی شروع به سرقت ثروتمندان کنند. هرشی در این فیلم عالی است، البته شاید دیگر شخصیت ها در اوج نباشند و همچنین فیلم در زنجیره بررسی نژادپرستی،سکسیسم و اختلافات طبقاتی و اقتصادی در دهه ۱۹۳۰ کمی لنگ بزند، اما به هر حال این فیلم در سینمای خاص و پُر از نکته دهه ۷۰ میلادی اثری خوب محسوب می شود که واقعا حرف دارد. فیلم “Boxcar Bertha” در حال جنگ با خودش است، و اگرچه کار خوب اسکورسیزی به عنوان کارگردان در این فیلم غیرقابل انکار بود ، اما این جنگی است که هیچ کس برنده آن نمی شود.

(Gangs of New York (2002

یکی از حماسه سازترین آثار اسکورسیزی با مجموعه های مفصلی از اتفاقات که اواسط قرن نوزدهمِ شهر نیویورک را بازآفرینی می کند، فیلم دارودسته‌های نیویورکی است. در خلال جنگ‌های آمریکا طی سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۲، شهر نیویورک بر اثر جنگ‌های بین آمریکایی‌های بومی و ایرلندی‌های مهاجر به کوره‌ای داغ از آتش مبدل شده‌است. بیل کاتینگ قصاب (با بازی دانیل دی-لوئیس) سر دسته آمریکایی‌ها حریف ایرلندی خود کشیش والن (با بازی لیام نیسون) که سردسته گروهی ایرلندی به نام خرگوش‌های مرده است را می‌کشد و آمریکایی‌ها پیروز می‌شوند. بعد از گذشت شانزده سال پسر کشیش، آمستردام (با بازی لئوناردو دی کاپریو) به نیویورک باز می‌گردد تا از بیل به خاطر مرگ پدرش انتقام بگیرد. فیلم غول پیکر اسکورسیزی شاهکاری از جزئیات این دوره تاریخی است ، از گروه ها و حوادث گرفته تا لباس ها و لهجه های دقیق این دوره به شکل دقیقی عالی هستند. متاسفانه، داستان فیلم در تحقیقات و گستردگی نمایش این دوره پر جزئیات تاریخی گم می شود، طراحی و تولید فضاهای فیلم همه جذاب تر از رابطه آمستردام با بیل است، و ظاهراً همین دلیلی است برای آویزان بودن کل فیلم. به نظر می رسد دانیل دی لوئیس و بسیاری از بازیگران مکمل فیلم کاملاً ساکن این دنیای قدیمی و پر جنب و جوش هستند ، با اجراهای گسترده ای که می تواند مستقیم از یک فیلم یک شاهکار بسازد. البته سبک بازی مدرن و نسبتاً معاصر دی کاپریو و کامرون دیاز باعث می شود فیلم در این بخش نیز کمی سرگردان شود.

(The Departed (2006

بازسازی اسکورسیزی از فیلم درخشان و عالی سینمای هنگ کنگ یعنی اعمال شیطانی ساخته اندرو لاو و آلن مک فیلمی بسیار بزرگ اما در لفظ آمیانه شُل و وِلی است که سینما را خوب بلد است اما عالی نیست. یکی از مأموران اداره پلیس شهر بوستون به اسم بیلی کاستیگان از سوی دو تن از فرماندهانش یعنی کاپیتان کوئینان و سرجوخه دیگنام مأموریت پیدا می‌کند تا به صورت ناشناس در تشکیلات یک باند گانگستری بسیار مهم و خطرناک که رهبری آن برعهده فردی به اسم فرانک کاستلو است نفوذ نماید تا خبرهای آنجا را به اداره پلیس منتقل کند. اما داستان به این راحتی ها هم نیست. لازم به ذکر است این اولین اثر اسکورسیزی است که او توانست همزمان جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را دریافت کند. اسکورسیزی در این فیلم داستان دشواری را به بهترین شکل هدایت کرده است، و همچنین جک نیکلسون عملکردی نمادین را به نمایش می گذارد، و البته ورا فارمیگا، الک بالدوین و نامزد اسکار مارک والبرگ هم با نقش های به یاد ماندنی در ذهن ها باقی خواهند ماند. فیلم “The Departed” کاملترین و بهترین فیلم گانگستری اسکورسیزی نیست ، اما ممکن است هیجان انگیز ترین فیلم جنایی او باشد.

(Mean Streets (1973

هاروی کیتل و رابرت دنیرو در فیلم اول اسکورسیزی درباره گانگسترهای ایتالیایی-آمریکایی نقش برجسته ای دارند ، خیابان های پایین شهر یک درام با زندگی آزاد درباره اراذل و اوباش سطح پایین و در مورد تعادل و دوستی عاشقانه و کلاهبرداری جزئی در شهر نیویورک در دهه ۱۹۶۰ است. کیتل نقش چارلی را بازی می کند ، یک مرد جوان که تلاش می کند بین سبک زندگی که دوست دارد با تربیت کاتولیک خود تعادل برقرار کند ، در مقابل دنیرو به عنوان جانی بوی ، آتش فشرده بی خیالی است که به تمام شهر بدهکار است و لیستی از دشمنان در حال رشد پیش روی خود دارد. چارلی سعی می کند جانی بوی را از دردسر دور نگه دارد ، اما ممکن است او نتواند مانع از تبدیل شدن این داستان به یک فاجعه تلخ شود. فیلم اسکورسیزی آنقدر با جزئیات حیرت انگیز متراکم است که به نظر نمی رسد این لحظات را تماشا می کنید. به نظر می رسد که شما در آنها افتاده اید و آن را زندگی می کنید ، و همچنین موسیقی متن فیلم عالی و کار دوربین مبتکرانه است. این اثر واقعا خوب است.

(The Wolf of Wall Street (2013

این فیلم اسکورسیزی درباره جردن بلفورت، یک فیلم جنایی خاص، یک کمدی سیاه، یک حماسه خشن گنگستری و شاید هر چیز دیگری که می خواهید لیست کنید باشد. لئوناردو دی کاپریو به عنوان بلفورت عملکردی جسورانه و عجیب و غریبانه ای را ارائه می دهد ، که میلیون ها و میلیون ها دزدیده و مانند اوباش برخورد نمی کند زیرا او هرگز اسلحه ای به سر کسی نمی گیرد ، حتی اگر آن هم بدیهی باشد. گرگ وال استریت یک تصویر وحشیانه و شرورانه از سیستمی است که پاداشی ناامید کننده را به ارمغان می آورد. تصویر ارائه شده از جاده بلفورت به سمت و سوی انحلال اخلاقی در فیلم واقعاً قابل توجه است. دی کاپریو بهترین ، جالب ترین و جذاب ترین عملکرد خود را به عنوان بلفورت به نمایش می گذارد ، در حالی که مارگوت رابی در شکست او به عنوان همسرش نائومی خیره کننده است.

(Casino (1995

بررسی و افشای اسکورسیزی از حوادث زیرزمینی و جنایی لاس وگاس یکی از داستانهای اخلاقی معمولی او نیست، بلکه اثری متناقض و تشدید شده است. تنفس در ماجراهای فیلم کازینو در شهر لاس وگاس سخت است، و داستان آن از جهات خاصی به پایان نمی رسد. سام راستین (رابرت دنیرو) به عنوان یک قمار باز خبره رهبری کازینو تنجیرزکه یکی از کازینوهای برتر لاس وگاس است را برعهده میگیرد. کازینویی که صاحبان آن از اعضای ایتالیایی‌ها یا سیسیلی‌ها هستند. در حالی که دوست کودکی وی ، نیکی سانتورو (جو پشی) جنایات خشونت آمیز را در کنار کازینو اجرا می کند و همسرش جینجر (شارون استون) به تدریج در افسردگی و سوءمصرف مواد مخدر حل می شود. این فیلم تقریباً از دید اکثر جشنواره‌ها دور ماند به دو دلیل اول درجه فیلم (R) و دوم لحن به شدت منتقدانه آن به سیستم سیاسی اداره‌کننده سرگرمی‌های آمریکا. “کازینو” در هر سطح یک اثر سینمایی بیش از حد خوب است ، اما اسکورسیزی آن را متمرکز نگه می دارد و با استفاده از تصاویر خیره کننده و ویرایش خیره کننده تر بیننده را میخکوب می کند، این فیلم روایتی را به اجرا درآورده با تمام عظمتی که سینما اجازه می دهد.

(The Irishman (2019

اثر زندگینامه ای اسکورسیزی درباره فرانک شیران یا همان مرد ایرلندی که گفته می شود جیمی هافا را به قتل رسانده است یک حماسه گنگستری وسیع با چشم اندازی درخشان است. فیلم “The Irishman” درست تا جایی پیش می رود که تمام فیلم های گانگستری دیگر، پایان می یابند. یعنی تا جایی که این افراد زمانی خردمند و قدرتمند پژمرده می شوند و می میرند. این فیلم اسکورسیزی یک فیلم متفکرانه و هدفمند است که در جایگاه ژانر جنایی سری میان سرهاست. فیلم مرد ایرلندی اساساً ضد فیلم رفقای خوب اسکورسیزی است، اما چرا؟ فراموش نکنید که برای اسکورسیزی آسان بود که با فرمول امثال آثار جنایی چون رفقای خوب بازی کند، و یک کار جالب، اما تکراری دیگر به هواداران خود بدهد، اما بنابر اعتبار عظیم کارگردان مرد ایرلندی در بسیاری از جهات بازتاب مخالفی از فیلم رفقای خوب است. برای بهتر معنی کردن این فیلم باید بگویم یک سکه را در نظر بگیرد، چرا که آن دو روی دارد، در نتیجه مرد ایرلندی و رفقای خوب هرکدام نمایشی از یک طرف سکه هستند که هر دو به یک سمت که جهنم است ختم می شوند. اسکورسیزی بهترین عملکرد ممکن را در مرد ایرلندی انجام داده است، و با اطمینان می توانم بگویم که اگر اهل سینما و فیلم باشید احترام خاصی برای این فیلم در نظر خواهید گرفت.

(Goodfellas (1990

تا آنجا که هنری هیل می تواند به یاد بیاورد ، او همیشه می خواست یک گانگستر باشد. شاهکار اسکورسیزی یعنی رفقای خوب زندگی واقعی هنری هیل، گانگستر سابق و خبررسان اف بی آی را دنبال می کند. فیلمی که از اوباش خیابانی تا محافل درونی مافیایی و فروپاشی مطلق چنین افرادی را به نمایش می گذارد. این فیلم چیزی نادر است، زیرا همانطور که کاراکتر هیل با بازی ری لیوتا صافی و لجبازی بیش از حد جنایتکارانه را نمایش می دهد، حال و هوای کاراکتر جو پشی این حرف را ارائه می دهد که هر لحظه از این سبک ظاهری جذاب می تواند مستقیماً به قتل شخصی شما منجر شود ، تنها چند ثانیه بعد. فیلمبرداری و کارگردانی اثر در اوج است، و در حالی که فیلم گسترش پیدا می کند، به بیننده نشان می دهد موفقیت زودگذر چگونه است و آخرین روز شما به عنوان یک مرد آزاد چه تأثیر پذیر است. آشکار ، جدی ، زیبا و بی رحمانه ، “Goodfellas” تجربه غایی و نهایت هنر Scorsese است.

برگرفته از آریامووی

[ad_2]
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها