[ad_1]
به بهانه پخش سریال موفقی که هنوز هم تماشاییست
مجید میرفخرایی
به مناسبت پخش سریال موفق «شب دهم» که طراحی آن را عهده دار شدم.
«شب دهم» یکی از سریال موفق در سالهای گذشته بود که طراحی صحنه و لباس ان را عهدهدار بودم.
نکته فراموش شده در باره ساخت این نوع سریالها، اهمیت نقش تهیهکننده در میزان موفقیت این گونه مجموعههاست؛ تهیهکنندگانی که با حضور خود باعث موفقیت پروژهها میشدند.
عامل تاسفآور این نکته است که در شرایط فعلی تهیهکنندگان آگاه به کار و مسئولیتشناس، کنار گذاشته شدهاند و خلاء عدم حضورشان در حوزه سریالسازی به شدت احساس میشود.
حسن بشکوفه تهیهکننده کاربلد و آگاه به حوزه سریالسازی، از جمله تهیهکنندگانیست که در کارنامه هنریاش تولید سریالهای موفق فراوان دارد.
امثال تهیهکنندگان خوشنامی چون بشکوفه، بسیار هستند که هنگام پذیرش مسئولیت تهیه یک پروزژه، به فکر مالاندوزی نبوده و اولویتهای کاریشان، فرهنگ این مرز و بوم و بالا بودن کیفیت کار بوده است.
این دسته از تهیهکنندگان با مدیریت درست، حرفهای و اصولی باعث پیشبرد این مجموعهها میشدند؛ مجموعههایی که همچنان پس از گذشت سالهای متمادی دیدنی هستند و از تلویزیون پخش میشوند.
من در مجموعههایی با این پاکدستان کار کرده و شاهد بودهام که چگونه با حسن نیت از حقوق عوامل و کیفیت کار پشتیبانی میکردند. آنها حیثیت خود را فدای پول نمیکنند.اتفاقی که در حال حاضر بسیار میافتد!
در حال حاضر به کرّات میشنویم عواملی هستند که ماههاست حقوق نگرفتهاند اما با وجود تمام نگرانیهایی که دارند، دلسوزانه فهلیتشان را ادامه میدهند. اینها در نهایت قربانیان توافقهای مالی پشت پرده عدهای خاص هستند.
من شاهد بودم که حسن بشکوفه و تهیه کنندگان پاکدستی نظیر او چگونه از حق و حقوق عوامل دفاع میکردند و قبل از هر چیز نگران کیفیت پروژههایشان بودند.
اگر طراح پروژه در ایجاد فضای درست در صحنه و حتی لباس، درخواست معقولانه ای داشت که به روند کیفی سریال کمک می کرد حتما
از تمامی توان مالی خود استفاده میکردند که آن درخواست انجام شود.
این تهیهکنندگان که دلسوزانه کار میکردند اعتقاد داشتند، کیفیت بالای کار، خدمتی به فرهنگ کشور است.
متاسفانه در حال حاضر من و همکارانم در خلال ساخت پروژهها این جمله را زیاد میشنویم که برخی تهیه کنندگان میگویند: «هرچه پول بود برای دستمزد بازیگران دادیم و صحنه و درستی زمان فیلم آنقدر که فکر میکنید مهم نیست.»!
این گونه جوابهای بی ربط، حرفه طراحی را به شدّت زیر سئوال میبرد و دست آخر موجب انحطاط فرهنگی پروژههای سینمایی و تلویزیونی میشود.
چگونه است که یک سریال یا فیلم سینمایی، بدون در نظر گرفتن فضای درست زمان واقعه، ساخته میشود؟ آیا وجود چنین تفکرات و این نوع نگاه در میان برخی تهیهکنندگان، عامل پسرفت جریان تولیدات هنری و فرهنگی نمیشود؟
«جا» افتادن چنین تفکراتیست که در نهایت موجب میشود تمامی آموزشهای هنری در مقاطع مختلف و همچنین ایجاد موزهها برای شناخت بیشتر فرهنگمان بیاهمیت جلوه کند.
شرایط فعلی تولیدات هنری به گونهایست که گویا هدف اصلی، فقط کسب «درآمد» است!
پارادوکس ماجرای سریالسازی و فیلمسازی توسط عدهای سودجو و منفعتطلب اینجاست که انسان را به یاد موضوع همیشگی انشاء میاندازد؛ علم بهتر است یا ثروت؟ و ما به اشتباه جواب میدادیم! حالا دیگر همه میدانند در اوضاع فعلی، علم بهتر از ثروت نیست…