قسمت ۲ سریال لالایی بالکان Balkan Ninnisi

قسمت ۲ سریال لالایی بالکان Balkan Ninnisi ، ( محصول تابستانی تی آرتی ) یک درام رمانتیک تابستانی با هنرنمایی مریح اوزتورک و امره بی ، شروع داستان دلپذیر بود …

قسمت ۲ سریال لالایی بالکان Balkan Ninnisi که تیزر آن را می توان به طور کامل از این لینک تماشا کرد ؛ وقت رویارویی با واکنش خانواده ها نسیبت به چالش ها فرزندانشان رسیده اما این جوانان راه خود را انتخاب کرده اند ، قسمت دوم ، سه شنبه ۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰ به وقت محلی از تی آر تی وان پخش خواهد شد .

تیزر قسمت ۲ را می توان از این لینک تماشا کرد 

تیزر دوم قسمت ۲ را می توان از این لینک تماشا کرد 

در هفته ای که گذشت سریال تازه آغاز شده و ریتینگ هفتگی ندارد.


اما آنچه در قسمت قبلی ( اول ) دیدیم :

در شهر اسکوپیه که توسط رودخانه واردار به دو قسمت تقسیم شده است، مقدونی ها در یک طرف رودخانه; در طرف دیگر ترک ها و آلبانیایی ها زندگی می کنند. اوستا سلیمان و خانواده‌اش، صاحب مغازه کوفته‌فروشی که نامش از پل تاش است که دو طرف را به هم پیوند می‌دهد، هیجان بازگشت ارتان از استانبول به اسکوپیه را در عمارت تاریخی که در کنار هم می‌مانند، تجربه می‌کنند. ارتان، یکی از دو پسر خانه؛ از دانشگاه فارغ التحصیل شده و در حال بازگشت به وطن است. تمام خانواده، به خصوص عمویش سلیمان و مادرش نریمان، منتظر بازگشت ارتان به عنوان یک معمار هستند. آنها آرزوی بازسازی مکانی را دارند که سال ها پیش در زلزله ویران شده بود. با این حال، رشته ای که ارتان می خواند کاملاً متفاوت است.

از سوی دیگر، جووانکا که تحت فشار مادرش النا در وین علوم سیاسی خواند و مانند ارتان به شهر بازگشت. با زندگی ای روبرو خواهد شد که نمی خواهد و تمام جزئیات آن برخلاف میل او برنامه ریزی شده است. جووانکا که میلش توجه به هنر است، در اول راه خلاصی از اقتدار مادرش النا می باشد و برای زندگی خود می جنگد. نزدیک ترین حامیان او در این مبارزه، پدرش دانیل و خواهرش ماریا خواهند بود.

ارتان به شهر می آید و به خانواده اش اعتراف می کند که به جای معماری، رادیو، سینما و تلویزیون خوانده است. خانواده ناامید شده به سرعت فیلمنامه زندگی آینده ارتان را می نویسند. سلیمان، برادرزاده‌اش را کوفته‌ساز می‌کند. از طرف دیگر، نریمان از ترس این که پسر بزرگش با یک مقدونی ازدواج کرده و عمارت را ترک کند، می خواهد ارتان با یک دختر ترکی شایسته خانواده ازدواج کند. اما در پایان این تلاش، سرنوشت بازی خود را آغاز می کند. حالا بزرگترین ترس نریمان این است که ارتان با یک مقدونی، جووانکا، رابطه عاشقانه پنهانی داشته باشد.

از یک طرف سلیمان که حتی پا به طرف مقدونی نگذاشته و نریمان که می ترسد پسر کوچکش بخاطر یک مقدونی از آنجا برود و از طرف دیگر الینا که اصلاً ترک ها را دوست ندارد. آنها بزرگترین مانع برای ارتان و جووانکا خواهند بود. اما دشمنی این دو خانواده با یکدیگر; یک مسئله ساده نیست، بلکه حاصل زخم عمیقی در گذشته است. حالا ارتان و جووانکا در یک مبارزه سخت به دنبال خوشبختی خواهند بود.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها