نقد و بررسی انیمه My Neighbor Totoro | دوست دوران کودکی

My Neighbor Totoro انیمه‌ای است در ژانر فانتزی که در سال ۱۹۸۸ به کارگردانی و نویسندگی هایائو میازاکی منتشر شده است.

جدید زندگی جدید

شروع انیمه از نقطه‌ای است که شخصیت‌های داستان با تغییری مواجه می‌شوند که بسیار برای آن هیجان زده هستند. در قسمت ابتدایی انیمه به ماجراجویی دو خواهر در مکانی کاملا تازه می‌پردازد. بخش ابتدایی ابن انیمه تعریف بسیار خوبی از شخصیت‌های این انیمه می‌کند و همین موضوع هم باعث شده است که در نقاط ابتدایی داستان بیشتر به نحوه زندگی شخصیت‌های این انیمه و هماهنگ شدن آن‌ها با مکان جدید زندگی خود می‌پردازد که البته به زیبایی هم این موضوع را به نمایش می‌گذارد. بخش ابتدایی انیمه جنبه جالبی را از دو شخصیت اصلی این انیمه به نمایش می‌گذارد و رابطه میان این دو را نیز با داستان خود ترکیب می‌کند و به ادامه ماجراجویی خود می‌پردازد.

می یکی از مهمترین شخصیت های انیمه

دو خواهر به دنبال نگهبان جنگل

ساتسوکی و می دو شخصیت اصلی این انیمه به شمار می‌روند، اما داستان برای افزودن جذابیت بیشتر به ماجراجویی خود در هر بخش از این جاده زیبا از یک شخصیت به عنوان هسته اصلی استفاده کرده است و درواقع سکان هدایت داستان در هر بخش به دستان یکی از دو شخصیت ساتسوکی و می است. تقریبا سه چهارم داستان را ساتسوکی هدایت می‌کند و درواقع شخصیت ساتسوکی شخصیت بسیار عاقل‌تری نسبت به خواهر کوچک‌تر خود می است و همین موضوع یک تضاد بسیار کوچکی را در داستان این انیمه بوجود آورده است که داستان در چند مورد کوچک از آن استفاده کرده است. ساتسوکی شخصیت بسیار جالبی است و به نوعی حضور او در داستان و در صحنه‌های مختلف روحیه تازه‌ای را به فضای این انیمه بخشیده است. نکته عجیب درمورد شخصیت ساتسوکی این است که این شخصیت به شکلی طراحی شده است که این قابلیت را دارد تا زندگی خود را با زندگی شخصیت‌های دیگر درگیر کند و داستان بتواند از رابطه تشکیل شده میان او و شخصیت‌های دیگر  به بهترین شکل استفاده کند، که البته داستان نتوانسته است از این قابلیت شخصیت ساتسوکی استفاده کند و شخصیت‌هایی مانند می و کانتا نتوانسته‌اند آن طور که باید و شاید ساتسوکی را با خود درگیر کنند. می شخصیت بسیار ساده‌ای است ،اما داستان از این شخصیت بسیار ساده استفاده خوبی کرده است و همین موضوع هم باعث شده است که در برخی از صحنه‌های این انیمه حضور شخصیت می جذابیت بیشتری را به داستان اضافه کند. شخصیت می در قسمت انتهایی سکان هدایت داستان را بدست می‌گیرد و آن را به سمت بخش پایانی آن هدایت می‌کند که البته برای داستانی که دچار آشفتگی زیادی است می به خوبی این انیمه را به سمت بخش پایانی داستان سوق می‌دهد. شخصیت لجباز می در یک یا دو مورد توانست تا درگیری خاصی میان خود و ساتسوکی بوجود آورد هرچند رابطه موجود میان خواهرش و او در برخی از نقاط انیمه دیالوگ‌ها و صحنه‌های زیبایی را بوجود آورده است.

همسایه‌های خانه جدید

شخصیت‌های مختلفی در انیمه وجود دارند. مادر بزرگ کانتا اولین شخصیتی است که با خانواده کوساکابه درگیر می‌شود و شروع به ایجاد رابطه میان خود و شخصیت‌های دیگر این خانواده می‌کند اما داستان توانایی استفاده از این شخصیت را ندارد و در خیلی این رابطه بوجود آمده جذاب نیست بلکه خسته کننده است. کانتا تنها شخصیتی در داستان است که پتانسیل بسیار بالایی برای جذاب‌تر کردن داستان را دارد اما همانطور که در بالا ذکر شد رابطه میان کانتا و ساتسوکی به هیچ وجه جالب نیست و به نوعی داستان ترس زیادی برای درگیر کردن این دو دارد. شخصیت کانتا در نقاط مختلف این انیمه تلاش زیادی برای نزدیک‌تر شدن به ساتسوکی دارد اما تمامی این اتفاقات بیهوده است. نتیجه تلاش شخصیت کانتا در داستان به بخش پایانی انیمه برمی‌گردد که البته این بخش هم به شکل چندان زیبایی به نمایش در نمی‌آید. کانتا به قدری در داستان این انیمه گم شده است که نمی‌توان حتی یک استدلال دقیق از شخصیت او ارائه کرد هرچند که تلاش این شخصیت در داستان بیهوده بوده است اما تماشای تلاش این شخصیت در داستان که در برخی اوقات خجالتی و در برخی اوقات گستاخ است دلنشین است.

سه شخصیت اصلی انیمه در یک قاب

خانواده و روح جنگل

تاتسو پدر خانواده نقش بسیار موثری را در بخش‌های ابتدایی انیمه ایفا می‌کند، در قسمت‌های ابتدایی این شخصیت تلاش بسیار خوبی را برای جذاب‌تر کردن انیمه در قسمتی که داستان تازه شروع به حرکت کرده است دارد. تاتسو به قدری در بخش ابتدایی به داستان جذابیت می‌بخشد که انیمه در بخش‌های دیگر هم از این شخصیت استفاده می‌کند و درواقع تاتسو پدر مهربانی است که به خوبی می‌داند که چگونه با دو دختر خودش ارتباط داشته باشد و چگونه این ارتباط را جذاب‌تر کند. توتورو شخصیت اصلی این انیمه نیست، اما مهم‌ترین شخصیت این انیمه است و درواقع بدون حضور او داستان از بین می‌رود. توتورو به واسطه شخصیت می پا به دنیای این انیمه گذاشته است و همین موضوع هم باعث شده است که رابطه میان می و توتور و همچنین ساتسوکی بسیار جالب باشد رابطه‌ای که شاید در آن دیالوگی وجود ندارد اما صحنه‌هایی را بوجود می‌آورد که به هیچ وجه از ذهن مخاطب خارج نخواهد شد مانند وقتی که توتورو و ساتسوکی با چتر زیر باران ایستاده‌اند. داستان استفاده بسیار جالبی را از شخصیت توتورو کرده است و معرفی او به عنوان روح جنگل و فردی که تمامی طبیعت را به کنترل خود در آورده است بسیار جالب است. توضیحات درمورد شخصیت توتورو به قدری هیجان انگیز است که حضور او در برخی از بخش‌های داستان صحنه‌هایی را بوجود آورده است که مانند یک رویای به تصویر کشیده شده‌اند و این صحنه‌ها بسیار جذاب است.

داستان رویایی در واقعیت

داستان این انیمه از موضوع خاصی تشکیل شده است و همین موضوع هم باعث شده است که در برخی از نقاط انیمه احساس پوچی به مخاطب دست بدهد و موضوع خاصی وجود ندارد که مخاطب ذهن خود را درگیر آن موضوع کند، البته موضوعاتی نظیر مریضی مادر می و ساتسوکی وجود دارد، اما داستان سعی کرده است تا به سمت موضوعات بزرگسالانه دنیای خود نرود بلکه موضوعات کودکانه و پر از رویای خود را برای مخاطب به نمایش بگذارد. نداشتن هدف برای داستان این انیمه باعث شده است تا انعطاف زیادی در داستان برای پرداختن به موضوعات مختلف وجود داشته باشد و داستان اجازه داشته باشد تا بعد از اتمام هر موضوع خود به سراغ موضوع دیگری برود که این انعطاف پذیری بوجود آمده بسیار جالب است.

صحنه های زیبای زیادی در انیمه وجود دارد

پایانی با شروع زندگی جدید

انعطاف پذیری داستان باعث شده است که این انیمه اجازه داشته باشد تا به هر شکلی که بخواهد به بخش پایانی دنیای خود بپردازد و همین موضوع هم باعث شده است تا بخش پایانی داستان کمی به سمت موضوع جدی‌تری برود که البته داستان این فضای جدی را با فضای رویایی دو شخصیت می و ساتسوکی تلفیق می‌کند و پایان بندی بسیار جذابی را به نمایش می‌گذارد. این انیمه با شخصیت‌های جالب خود به شکل زیبایی شروع به نمایش رویای خود می‌کند.