نقد و بررسی سریال Treadstone: اسپین‌آف Bourne سطحی اما سرگرم‌کننده است

[ad_1]

سریال Treadstone «ترداستون» محصول شبکه USA و ساخته تیم کرینگ (Tim Kring) اسپین‌آف سری فیلم‌های اکشن مهیج Bourne «بورن» است. با توجه به چهار اپیزود اول سریال، Treadstone قصد دارد از ویژگی‌های خاص سری فیلم‌های Bourne بهره ببرد، تا جایی که از آن‌ها اشباع می‌شود.

فیلم‌های Bourne با بازی مت دیمون (Matt Damon) ‌در مقایسه با دنباله‌های پشت سرهم Mission: Impossible «ماموریت: غیرممکن» در دسته فرنچایزهای جاسوسی جدی قرار می‌گیرند. سریالی براساس آن فیلم‌ها تمام تلاشش را می‌کند تا آن لحن را به شکلی وارد تلویزیون کند. مشکل اینجاست که ساختار، ریتم و اجرای اپیزودهای سریال به صورت تلویزیونی است و نه به صورت سینمایی. در دورانی که سریال‌های خیلی زیادی – چه محدود و چه چند فصلی – به شکل بخش‌هایی از یک فیلم سینمایی ساخته می‌شوند، هنوز هم این امکان وجود دارد که یک سریال در دام‌های سنتی تلویزیونی گیر بیفتد. این با توجه به هدف داستان چیز بدی نیست. اما هدف در اینجا چیست؟ اگرچه هدف سازندگان در این چهار اپیزود آشکار نیست، اما با توجه به خشونت مبارزات و بدزبانی شخصیت‌ها، می‌توان حدس زد کرینگ و همکارانش قصد داشته‌اند فیلمی مخصوص فیلمبازها بسازند تا اینکه به فکر مخاطبان ثابت تلویزیونی باشند.

نیروی محرک Treadstone اکشن است. در اینجا خبری از انرژی دیوانه‌وار سکانس‌های ساخته شده توسط پل گرینگرس (Paul Greengrass) نیست، بلکه هر لحظه در حال تماشای یک اتفاق جذاب هستیم، از یک مبارزه و تعقیب و گریز تا مبارزه بعدی. اینجاست که مشکلات سریال پدیدار می‌شوند. وقتی شخصیت اصلی متوجه می‌شود غرایز فیزیکی خاصی دارد که باعث می‌شود در مبارزات تن به تن مهارت زیادی داشته باشد، شاهد تغییر داستان The Bourne Identity «هویت بورن» هستیم. اینکه او چطور می‌تواند این کارها را انجام دهد، هویت واقعی او چیست و چه کسی او را به چنین انسانی تبدیل کرده، سوالاتی بودند که داستان آن فیلم را پیش می‌بردند. Treadstone داستان یک شخصیت اصلی نیست، بلکه داستان چند شخصیت است. این سریال با گروه بازیگران مشهورش موفق می‌شود چندین و چندبار از این خط داستانی استفاده کند. ما شاهد چندین شخصیت هستیم که هوشیار شده، متوجه وجود هنرهای رزمی در خودشان می‌شوند که از آن خبری نداشتند و وارد ماجرایی از خودشناسی می‌شوند. معمولا چنین ماجرایی شامل کشتن آدم‌های زیادی می‌شود.

مثل فیلم‌ها، کارمندان سی‌آی‌ای این افراد که لقب دارایی برای آن‌ها انتخاب شده را زیرنظر دارند، کسانی که پس از هوشیار شدن متوجه خاطراتی می‌شوند که آن‌ها را به خطرات بزرگی برای دنیا تبدیل می‌کند. در گذشته، یک سازمان مخفی به نام ترداستون ایجاد شده بود، اما به ما گفته می‌شود این سازمان تعطیل شده است. اما همان‌طور که دن لواین (با بازی مایکل گاستون (Michael Gaston)) عضو ارشد سی‌آی‌ای می‌گوید ترداستون بزرگتر از چیزی بوده که آن‌ها فکر می‌کردند. سی‌آی‌ای همراه با الن بکر (با بازی میشل فوربز (Michelle Forbes)) باید کسی که عامل هوشیاری این دارایی‌ها بوده را شناسایی کنند.

در آلاسکا داگ مک‌کینا با بازی برایان جی اسمیت (Brian J. Smith) روی یک سکوی نفتی کار می‌کند تا اینکه او و همکارانش از کار اخراج می‌شوند. برخورد با یک زن تقریبا آشنا در یک بار منجر به مبارزه‌ای سخت می‌شود که در نتیجه آن سه شخص روسی به شدت آسیب می‌بینند. ماجراجویی او آغاز می‌شود و معمای گذشته او عمیق و عمیق‌تر می‌شود.

در کره شمالی، سویون پاک مربی پیانو با بازی هیو جو هان شرایط مشابهی را تجربه می‌کند. سویون که همراه همسر و پسرش در یک دهکده با حضور شدید نیروهای نظامی زندگی می‌کند، خیلی زود حرکات رزمی غیرقابل توضیحی از خودش نشان می‌دهد. تنش این بخش از داستان از همان ابتدا قابل لمس است. مردم این منطقه همیشه در ترس و وحشت زندگی می‌کنند – حتی همسر سویون که برای ارتش کار می‌کند. هر اشتباه کوچکی توسط آن‌ها منجر به پیامدهای ویرانگری خواهد شد.

علاوه بر این‌ها، تارا کولمن با بازی تریسی ایفیچور (Tracy Ifeachor) را داریم، یک خبرنگار که به دلیل افشا کردن یک توطئه روسی از کارش برکنار شده است. اما داستان تارا با داستان دیگر شخصیت‌ها مرتبط است. او همچنین در یک تعقیب و گریز جذاب در خیابان‌های پاریس حضور دارد.

نکته دیگری که در قسمت ابتدایی و اپیزودهای بعدی می‌بینیم، آشکار شدن دلیل این اتفاقات در برلین سال ۱۹۷۳ است. داستان Treadstone از اینجا شروع می‌شود، جایی که با مردی به نام جان با بازی جرمی ایروین (Jeremy Irvine) آشنا می‌شویم که روس‌ها طی جنگ سرد در حال آزمایش روی او هستند. جان اولین شخص مشابه بورن در داستان است، که مغزش مورد دستکاری قرار گرفته، اما در مبارزه حریفی ندارد.

مبارزات تن به تن دیگر عنصری است که سریال آن را از فیلم‌های Bourne به ارث برده و تا حدودی از آن تقلید می‌کند و در هر اپیزود چندین بار شاهد چنین مبارزاتی هستیم. با کات‌های سریع به سبک گرینگرس، این الهام‌گیری کاملا مشهود است. اما Treadstone از نظر طراحی مبارزات بهتر از Bourne عمل می‌کند و در بیشتر اوقات ضربات و مشت‌ها خیلی واقعی‌تر به نظر می‌رسند. ضربات استخوان خردکن بوده و هر ضربه صدایی می‌دهد که گویی آسیب زیادی به طرف مقابل وارد شده است. شاید برخی بگویند تعداد مبارزات خیلی زیاد است، اما این صحنه‌ها جذاب‌ترین لحظات سریالی جدی هستند و باعث می‌شوند داستان کمی سرگرم‌کننده باشد.

مشکل اصلی Treadstone در ساختارش است. چون در حال تماشای داستان چندین نفر هستیم، اپیزودها بیشتر از ۲ یا ۳ دقیقه به هر شخصیت اختصاص نداده و خیلی زود به سراغ شخصیت دیگری می‌روند. سریال گاهی اوقات بدون توضیح خاصی دوباره سراغ همان صحنه‌ای می‌رود که به تازگی آن را رها کرده بود. این روش در سریال‌های اپیزودیک کاملا رایج است، اما در سریال‌های باکیفیت خیلی بهتر از آن استفاده می‌شود. Mindhunter «شکارچی ذهن» و The Night Of «آن شب» قبل از اینکه سراغ سکانس بعدی بروند، اجازه می‌دهند هر صحنه به نتیجه طبیعی خودش برسد. اگر سریال مطمئن بود مخاطبان خاص خودش را خواهد داشت، بیشتر از این در سکانس‌هایش تامل می‌کرد و به سمت لحظات دراماتیک قوی یا افشا کردن اطلاعات جدید می‌رفت. اینکه آیا سازندگان از ابتدا قصد داشتند سکانس‌ها کوتاه باشند یا سریال برای مخاطبان تلویزیونی به این صورت تدوین شده مشخص نیست. وقتی امیدواریم شاهد کشمکش‌های یک شخصیت باشیم این روش داستان‌سرایی خسته‌کننده می‌شود.

بهترین نقش‌آفرینی سریال متعلق به تس هوبریش (Tess Haubrich) در نقش سامانتا مک‌کینا و گابریل شارنیتزکی (Gabrielle Scharnitzky) است. شاید دیالوگ‌های آن‌ها گاهی اغراق‌آمیز به نظر بیاید، اما بازیگران از تمام تلاش خود برای ادای هرچه بهتر آن‌ها بهره می‌برند. مشکل اینجاست که این سریالی مناسب برای درخشش بازیگران نیست.

صرف نظر از مشکلات، نقاط قوت سریال بر کلیشه‌های آن غلبه می‌کنند – کلیشه‌هایی مثل شروران روسی و اطلاعات مهمی که روی یک فلش ذخیره شده‌اند. برای طرفداران داستان‌های اکشن و جاسوسی، Treadstone کاملا راضی‌کننده خواهد بود، جایی که لایه‌های داستان را آرام آرام به تصویر می‌کشد، و این تنها چیزی است که سریال با ریتم کند آن را انجام می‌دهد. این سریالی مهیج است که به نظر در لوکیشن‌های مختلفی در سراسر دنیا فیلمبرداری شده، و باعث می‌شود مخاطبان آن‌قدر کنجکاو شوند تا حتی برای مبارزات هم که شده ادامه سریال را تماشا کنند.

منبع و منتقد :آریا-مووی
[ad_2]

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها