بازاریابی سریال اکشن تاریخی حماسی Warrior «جنگجو» محصول شبکهی سینماکس باید به این جمله خلاصه شود: این سریال را ببینید. این دقیقا همان چیزی است که بروس لی (Bruce Lee) میخواست! در تیتراژ سریال نوشته شده «براساس دست نوشتههای بروس لی»، سوپراستار هنرهای رزمی که در سن ۳۳ سالگی به دلیل ورم مغزی فوت کرد. به نظر میآید او قصد داشته سریالی با هشت صفحه متن به نام Ah Sahm دربارهی استاد کونگفوی چینی که در غرب وحشی سرگردان است بسازد، اما ایدهی او دزدیده شد و در سریالی به نام Kung Fu با بازی یک سفیدپوست یعنی دیوید کارادین (David Carradine) استفاده شد که سه فصل از شبکه ABC پخش میشد.
با اینکه راهی برای برقراری ارتباط با بروس لی وجود ندارد تا ببینیم آیا Warrior دقیقا همان چیزی است که او میخواست یا خیر، اما ایدههای خلاقانه و فرهنگی اصیل آن غیرقابل انکار هستند. تهیهکنندگان اجرایی سریال شامل جاناتان تراپر (Jonathan Tropper) که سریال خشن و عجیب و غریب Banshee «بنشی» را ساخته بود؛ جاستین لین (Justin Lin) کارگردان سه فیلم از فرنچایز Fast and the Furious «سریع و خشن»؛ و شانون لی (Shannon Lee) بازیگر و مبارز رزمی و دختر بروس لی هستند. Warrior از همان ابتدا نشان میدهد اگرچه شاید به نظر چیزی بیشتر از همان المانهای تکراری شبکهی سینماکس یعنی جنگ و دعوا، شوخیهای مردانه و رفتن به فاحشه خانهها نیست، اما همچنین موضوعاتی مثل مهاجرت را مورد بررسی قرار میدهد. و این بخش سریال بهتر از دیگر بخشهای آن ظاهر میشود که عاقلانه مدیریت شدهاند اما منحصر به فرد نیستند.
خط داستانی اصلی یک ملودرام جنایی در فضای سان فرانسیسکوی سال ۱۸۷۵ دربارهی یک مهاجر چینی به نام Ah Sahm (با بازی اندرو کوجی (Andrew Koji)) است که به آمریکا آمده تا خواهر دورافتادهاش مای لینگ (با بازی دایان دون (Dianne Doan)) را پیدا کند و به مبارزی برای یک ارباب خلافکار تبدیل میشود. اما از همان سکانس ابتدایی قسمت اول، Warrior نشان میدهد که کلا دربارهی آمریکایی بودن و اینکه چه کسانی اجازه دارند آمریکایی باشند است.
روش داستانسرایی در سطح یک رمان گرافیکی خشن است تا با استفاده از چارچوب یک داستان چینی آمریکایی قرن نوزدهم، روش داستانی سریالهای جنایی مهیج کنونی را تغییر دهد. این شامل مردی با قدرتهای زیاد که خیلی کم حرف میزند؛ رئیس گروه خلافکاری یک چشم و اخمو (با بازی پری یونگ (Perry Yung)) که رفتار بد آدم تازهوارد را به دلیل اینکه در کتک زدن همه مهارت دارد تحمل میکند؛ پسر لوس و دیوانهی رئیس (با بازی جیسون توبین (Jason Tobin))؛ بانوی خردمندی که رازهای زیادی دارد (با بازی اولیویا چنگ (Olivia Cheng)) و غیره میشود. شکل مصنوعی دکورها که بین انسانی و کارتونی قرار دارند، باعث میشود فکر کنیم هر لحظه ممکن است شخصیتها شروع به آواز خواندن کنند. البته هرگز چنین کاری نمیکنند.
اما صحنههای مبارزهای موزون و هماهنگ جایگزین خیلی خوبی برای این مشکلات هستند – و این صحنهها وقتی به پایان میرسند خیلی جالب هستند، زمانی که شخصیتها ژستهایی میگیرند که شخصیت آنها را نشان میدهد. Warrior هرچه پیش میرود تاریکتر میشود، و پس از چهار اپیزود به یک کمدی تاریک همراه با مبارزه، فاکتورهای تاریخی سیاسی و صحنههای منشوری (!) تبدیل میشود. که البته این صحنهها گاهی اوقات برای پیشبرد داستان و شوخیهایی که به وجود میآورند لازم هستند.
سریال زمانی در بهترین حالتش است که شخصیت اصلی در حال مجازات دیگران با استفاده از مشت و لگد است، و یا زمانی که به تفکری در هویت ملی تبدیل میشود که در چنین داستانهایی کمتر دیدهایم. Warrior ترکیبی آشفته از داستانهای تاریخی و حماسی است، که چینیها، ایرلندیها و دیگران را به عنوان چندین سطح از اعتبار و احترام نشان میدهد. چینیها که غیرسفیدپوست هستند و تازه از راه رسیدهاند، مجبورند رویای آمریکایی را از طریق قاچاق انسان، گروههای خلافکاری، قاچاق اجناس و دیگر روشهای غیرقانونی دنبال کنند، چون روشهای قانونی برای آنها قابل دسترسی نیست.
ایرلندیها در قشر میانی قرار دارند. آنها کاملا ادارهی پلیس را مال خود کردهاند و بیشترشان فاسد هستند. همانطور که توسط شخصیتهایی مثل دیلان لری (با بازی دین جگر (Dean Jagger)) یک کارگر آشوبگر و عصبانی به نمایش درآمده، آنها یک برتری سفیدپوستی یا ذهنیت بومی بودن دارند. آنها خودشان را از غیرانسانها (چیزی که به غیر سفیدپوستها میگویند) آمریکاییتر میدانند و میترسند این غیرانسانها بخواهند جایگزین آنها در آمریکا شوند.
در همین حین، آنها به شدت از حکمرانها شاکی هستند، و از اینکه مجبور شدهاند در جنگ داخلی در برابر دیگر ایرلندیها قرار بگیرند ناراحت هستند. لیری با عصبانیت میگوید: “ما بردهها رو آزاد کردیم، خدا نگهشون داره، اما اونا به آفریقا برنگشتن. اونا به شمال اومدن و شغلهای مارو گرفتن.” تمام مقامات دولتی در این شهر سفیدپوست هستند و ادارهی پلیس سرچشمهی اصلی اعلام برتری سفیدپوستها است. تنها پلیس باوجدان کهنهسرباز جنگ داخلی به نام ریچارد لی (با بازی تام وستون جونز (Tom Weston-Jones)) است، که با زیر و رو کردن زخمهای قربانیان کالبدشکافیهای سر صحنهی جرم انجام میدهد و مشاهداتش را در دفترچهای خونآلود یادداشت میکند.
مفهوم سفید بودن به عنوان یک شرط موقت معمولا در سریالهای آمریکایی مورد بررسی قرار نمیگیرد، و خیلی جالب است که این موضوع در سریالی در مرکز داستان قرار داده شده که شخصیتهایش یکدیگر را به قصد کُشتن کتک میزنند. یکی از سریالهای سابق که مفهوم سفید بودن را بررسی کرد The Sopranos «سوپرانوز» بود که باعث شد گانگسترهای ایتالیایی آمریکایی به دلیل اینکه آن سریال آنها را در دید مردم بد جلوه داده شاکی باشند، حتی با اینکه آنها از مردم نژاد خودشان سوءاستفاده میکنند و با آنها رفتار خوبی ندارند. تنش بین ایرلندیها و چینیها و مفهوم آمریکایی بودن به عنوان چیزی که به جای اینکه با رنگ پوست کسب شود باید به دست بیاید، از بیشتر آشوبهای بین گروههای خلافکاری مختلف در Warrior جذابتر هستند، چون محتوای این بخش از داستان تازهتر و خطرات آن قابل باورتر هستند.