نقد و بررسی سریال What We Do in the Shadows: ورود خون‌آشام‌های احمق به تلویزیون

[ad_1]

امروزه تایکا وایتیتی (Taika Waititi) و جماین کلمنت (Jemaine Clement) به لطف پروژه‌هایی بزرگی به نام‌های معروفی در سینما و تلویزیون تبدیل شده‌اند (هردو برای پروژه‌ای مارولی: وایتیتی برای ساخت فیلم ابرقهرمانی Thor: Ragnarok «ثور: رگنراک» و کلمنت برای بازی در سریال Legion «لژیون»)، اما این دو کمدین از سال‌ها پیش با هم همکاری داشته‌اند. وایتیتی کارگردانی اپیزودهایی از سریال Flight of the Conchords ساخته‌ی کلمنت و با بازی او را برعهده داشت، کلمنت در اولین تجربه کارگردانی سینمایی وایتیتی یعنی Eagle vs. Shark «عقاب در برابر کوسه» بازی کرد، و در سال ۲۰۱۴ این دو برای ساخت مستند ساختگی What We Do in the Shadows «در سایه‌ها چکار می‌کنیم» دوباره با هم همکاری کردند که بین مخاطبان با استقبال خوبی روبرو شد. کلمنت و وایتیتی نویسندگی، کارگردانی و بازی در آن فیلم را برعهده داشتند، که حال و هوای جدی گرفتن خون‌آشام‌ها که زمان اکران سری Twilight «گرگ و میش» به وجود آمده بود و تهدیدی برای نابودی این ژانر بود را از بین برد، و حالا این دو پنج سال پس از ساخت آن فیلم، موفق شده‌اند سریالی تلویزیونی در همان دنیای عجیب و غریب از هیولاها و موجودات جاودان بسازند.

کلمنت و وایتیتی مشترکا کارگردانی و تهیه‌کنندگی اجرایی سریال What We Do in the Shadows را برعهده داشته‌اند (وایتیتی کارگردانی پایلوت سریال را براساس فیلمنامه‌ای از کلمنت برعهده داشته و کلمنت هم چندین اپیزود دیگر را کارگردانی کرده است). این سریال با حضور گروه کمدین‌های جدیدی جلوی دوربین، داستان گروه دیگری از خون‌آشام‌های عجیب و غریب را دنبال می‌کند (چون این سریال در همان دنیای فیلم روایت می‌شود، ممکن است در آینده شاهد حضور شخصیت‌های فیلم در آن باشیم). در اپیزود ابتدایی با گروه جدیدی از همخانه‌های نامتناسب آشنا می‌شویم: ناندور بی‌رحم (با بازی کیوان نواک (Kayvan Novak))، تسخیرکننده‌ی ازکارافتاده‌ی امپراطوری عثمانی؛ لازلو (با بازی مت بری (Matt Berry)) و نادیا (با بازی ناتازیا دیمیتریو (Natasia Demetriou)) یک زوج به شدت عاشق؛‌ و گی‌یرمو خدمتکار فداکار اما ناامید ناندور (با بازی هاروی گیلن (Harvey Guillén))، طرفدار سرسخت فیلم Interview with the Vampire «مصاحبه با خون‌آشام» که پس از یک دهه خدمت منتظر تبدیل شدن خودش به خون‌آشام است.

What We Do in the Shadows به عنوان یک فیلم کاوش زیرکانه و هوشمندانه از داستان‌های خون‌آشامی در طول تاریخ سینما و ادبیات بود، از عاشقانه‌های رمان‌های آن رایس (ویاگو با بازی وایتیتی) تا فاتحان اروپایی (ولادیسلاو با بازی کلمنت) ‌و موجودات باستانی (پتیر با بازی بن فرنشام). در واقع، کلمنت و وایتیتی آنقدر در بازسازی این ژانر تمام و کمال عمل کردند که این سریال اسپین‌آف پس از بازگشت به همان حال و هوای فیلم با ریسک تبدیل به یک بازسازی بد روبرو است. خوشبختانه، آن‌ها در این تقلید ادبی اسطوره‌ی جدیدی ساخته‌اند، و دنیای جالبی از موجودات اسطوره‌ای ساخته‌اند که در زندگی روزمره‌ی خودشان در سایه‌ها مخفی می‌شوند، و آن‌ها در سریال از این فرصت برای بررسی این دنیا و داستانش استفاده می‌کنند.

اپیزود پایلوت هیچ زمانی را برای وارد شدن به داستان هدر نمی‌دهد، و نوع کاملا جدیدی از خون‌آشام‌ها یعنی خون‌آشام‌های انرژی را معرفی می‌کند. مارک پروکچ (Mark Proksch) نقش کالین رابینسون پنجمین و آخرین همخانه‌ی داستان را بازی می‌کند، آدمی کسل‌کننده و ضدحال که قربانیان خودش را با خسته کردن و عذاب دادن بیهوش می‌کند، و خون آن‌ها را می‌مکد. این جنبه‌ی جالبی از شخصیت اوست – که مخاطبان را هم مثل شخصیت‌های داستان خسته می‌کند – و What We Do in the Shadows در نمایش این بخش داستان دچار مشکل می‌شود، اما معرفی کالین همچنین درهای داستان را روی گروه جدیدی از موجودات ماورایی باز می‌کند، و سریال در استفاده از این موجودات خیلی خوب عمل می‌کند.

عملا فیلم و سریال دو موجود متفاوت هستند، و شما این را در روش داستان‌سرایی و کمدی متوجه خواهید شد. فیلم با مدت زمان محدود ۸۶ دقیقه‌ای فقط بخشی از داستان را نشان می‌دهد و از ذات انسانی برای شوخی کردن استفاده می‌کند تا زمان را برای چیزهای مسخره‌ی دیگر تلف کند. ذاتا فرمت سریالی تقاضای طرح‌ریزی مرسومی دارد و اپیزود پایلوت دلیلی برای گروه نامیراهای داستان ارائه می‌کند: قرن‌ها پیش، آن‌ها ماموریت داشته‌اند دنیای جدید را تسخیر کنند، و آن موجود باستانی که به آن‌ها این دستور را داده بود به زودی از خواب طولانی‌مدتش بیدار خواهد شد.

مشکل اینجاست که آن‌ها موفق به چنین کاری نشده‌اند – آن‌ها پس از لنگر انداختن‌ کشتی خودشان در جزیره استاتن ماندگار شده‌اند و قرن‌ها مشغول هیچ کار خاصی نبوده‌اند. اما حالا زمان به سرعت در حال سپری شدن است، و آن‌ها باید جزیره استاتن را تسخیر کنند… یا نیویورک را، یا شاید آمریکای شمالی، هیچکس نمی‌داند آن‌ها باید کجا را تسخیر کنند. این محرک اصلی داستان است، و به سریال حال و هوای آشنای مستند ساختگی و کمدی اداری را داده، اما با طراحی دکور و شوخی‌های منحصر به فرد که تاکنون ندیده بودیم. این سریال همچنین شامل شوخی‌های موقعیتی جالبی می‌شود که در آن خون‌آشام‌ها سعی دارند خودشان را برای زندگی انسانی، دنیای ماورایی و مقابله با گرگینه‌های نیویورک آماده کنند، که نسبت به گرگینه‌های نیوزلندی بی‌ادبتر هستند.

حتی اگر دلتان برای هنرنمایی بی‌نقص کلمنت و وایتیتی تنگ شده (و نوع کمدی نیوزلندی خاصی که از آن سرچشمه می‌گیرد)، گروه بازیگران سریال هم کاملا تماشایی و لذت‌بخش ظاهر شده‌اند. بری مثل همیشه عالی است و ارزش اثر را شخصا بالا برده است؛ شخصیت احمقانه و متکبر او کاملا با خون‌آشامی که حکمران جزیره‌ی استاتن است همخوانی دارد، خون‌آشامی که خیلی شلخته و پرسروصدا به یک خفاش تبدیل شده و از قدرت‌های هیپنوتیزم خودش به صورت اتفاقی استفاده می‌کند (که منجر به یکی از تاریکترین و خنده‌دارترین شوخی‌هایی که تاکنون دیده‌ام می‌شود). دیمیتریو هم در جایگاه خودش عالی عمل می‌کند، عضو همه‌چیز دان و خودنمای گروه، و گیلن که بهتر از هر کسی در سریال جلوی خودش را برای نخندیدن می‌گیرد. توجه من همچنین به بینی فلداستاین (Beanie Feldstein) بازیگر مستعد فیلم Lady Bird «لیدی برد» جلب شد، که نقش کوتاه دختری خوش‌مزه برای خون‌آشام‌ها را در اپیزودهای ابتدایی بازی می‌کند اما اگر نقش او را بیشتر کنند می‌تواند به سلاح مخفی سریال تبدیل شود.

سریال What We Do in the Shadows ترکیب کاملی از تمام ویژگی‌ها را دارد – یک کمدی اداری پرمفهوم در شبکه‌ای که به آن‌ها اجازه می‌دهد گاهی اوقات فحش‌هایی هم بدهند (مخصوصا مت بری) و شاهد صحنه‌های خونریزی زیادی باشیم. این سریالی بامزه و هوشمندانه است که نوید آینده‌ی جذابی را می‌دهد، اما در چهار اپیزودی که در اختیار منتقدان قرار گرفته هنوز آنطور که باید و شاید جذاب نیست. یعنی سریال خوبی است اما عالی نیست. البته فعلا، اما احتمالا در آینده می‌تواند عالی شود. همچنین اینکه این سریال هویت خاص خودش را به عنوان تعمیمی برای فیلم کلمنت و وایتیتی کسب می‌کند، و از شیمی عالی بین بازیگران به بهترین شکل بهره برده و اگرچه شاید عده‌ای با بعضی شوخی‌ها نخندند، اما وقتی شوخی‌ها جواب می‌دهند خیلی بامزه و جالب هستند.

اما تمام چیزهای خوب اینجا جمع شده‌اند – کمدی اداری که این سریال را به چیزی شبیه سریال‌های The Office «اداره» و Parks and Recreation «پارک‌ها و تفریحات» تبدیل کرده، که هردوی آن‌ها قبل از تبدیل شدن به دوتا از بهترین کمدی‌های تاریخ تلویزیون مجبور شدند ابتدا خودشان را با شرایط وفق دهند. What We Do in the Shadows با داشتن تمام قطعات لازم به یک مستند ساختگی عالی دیگر تبدیل شده است. این سریال از لحن فیلم خیلی عالی بهره برده، از کنار هم قرار دادن موضوعات ماورایی و مسخره در کنار هم شوخی‌های جالبی به وجود آورده، دیالوگ‌های تک‌خطی جذابی را یکی پس از دیگری ارائه می‌کند و شما را با شوخی‌های تاریک خودش سورپرایز می‌کند. با اینکه سریال همچنان در حال تلاش برای بهبود بخشیدن به خودش است، اما سریال کمدی جدید شبکه FX بیشتر از آنکه عیب و نقص داشته باشد مزیت و نقاط قوت دارد.

پخش سریال What We Do in the Shadows از ۲۷ مارس (۷ فروردین) از شبکه FX آغاز خواهد شد.

نقل از آریامووی

[ad_2]

امتیاز مخاطبان IMDB

۷.۷
قابل قبول !
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها