نقد و بررسی فصل دوم سریال Killing Eve:ادامه‌ی عقده‌ی روحی همراه دینامیکی جدید

[ad_1]

 

برای یک سریال تلویزیونی خیلی سخت است در دوران اشباع سریال‌ها توجه همگان را به خودش جلب کند. اما سخت‌تر از آن این است که چنین سریالی بتواند ویژگی‌های مهیج و متفاوت خودش را ثابت نگه دارد. برخی از آن‌ها برای مدتی دست از این کار می‌کشند، برخی دچار افت فصل دوم می‌شوند، اما درام پیچیده‌ و فوق‌العاده‌ی Killing Eve «کشتن ایو» محصول شبکه BBC آمریکا تقریبا یکسال پس از فصل اولش برگشته و به همان اندازه جذاب و تماشایی است.

دینامیک اصلی سریال همچنان به قوت خودش باقی است، اما امرالد فنل (Emerald Fennell) نویسنده‌ی سریال، ایو (با بازی ساندرا اوه (Sandra Oh)) و ویلانل (با بازی جودی کامر (Jodie Comer)) را برای آغاز فصل جدید در شرایط متفاوتی قرار می‌دهد. دقیقا ۳۰ ثانیه پس از اینکه ایو ویلانل را در پایان فصل اول زخمی کرد، هردوی آن‌ها از آپارتمان پاریسی خارج می‌شوند و تلاش می‌کنند به شرایط عادی برگردند. ایو باید با کارهای خشن خودش کنار بیاید، که فکر می‌کند باعث شده ویلانل را کشته باشد، در حالی که ویلانل فقط می‌خواهد زنده بماند. هردوی آن‌ها تقریبا کنترل اوضاع را از دست داده‌اند، اما همچنان از نظر روحی و احساسی با هم ارتباط دارند. مشغله‌ی فکری ایو درباره‌ی اتفاقی که ممکن است برای ویلانل افتاده باشد نمایش جالبی از نگرانی جذاب اوه در این نقش است (تماشای او در حال پاسخ به تماس یک بازاریاب تلفنی فوق‌العاده است)، در حالی که فروتنی ویلانل و عملکرد او خارج از محیط موردعلاقه‌ی خودش نیز باعث نمایش هنرنمایی جذابی توسط کامر می‌شود.

این دقیقا همان چیزی است که Killing Eve را اینقدر خاص کرده است؛ این سریالی است که دو زن را در نقش‌هایی قرار داده که معمولا از مردان در آن نقش‌ها استفاده می‌شود: نقش یک قاتل بین‌المللی و مامور دولتی که وظیفه‌ی دستگیری او را برعهده دارد. بازی موش و گربه‌ی آن‌ها همچنین شامل پویایی روانی و احساسی هم می‌شود، چیزی که ایو هنوز با آن احساس راحتی نمی‌کند اما همچنین آن را انکار هم نمی‌کند (یکی از بهترین لحظات سریال زمانی بود که ایو به شیفتگی خودش به ویلانل اعتراف کرد). Killing Eve در پایان فصل اول این قضیه را روشن کرد که این دو هنوز قرار نیست با هم یک زوج باشند، اما ویلانل طور دیگری به این قضیه نگاه می‌کند و به بیمار دیگری در بیمارستان می‌گوید: “اون برای این منو زخمی کرد که نشون بده چقدر بهم علاقه داره!”

این روش تفکر متناقض نمونه‌ای برای نمایش این است که جاذبه‌ی بین این دو زن چقدر فاسد و تباه است. Killing Eve بارها و بارها نشان داده ویلانل احتمالا یک بیمار روانی است، که اگر قرار باشد فقط اینطور باشد سریال خیلی توخالی به نظر خواهد آمد. البته تماشای کامر در حال استفاده از لهجه‌ها، لباس‌ها و شخصیت‌های مختلفی که به نمایش می‌گذارد جالب است، اما همچنین برای مخاطبان کاملا طبیعی است تا در نظر بگیرند آیا ویلانل می‌تواند به رستگاری برسد یا خیر. آیا او فقط یک قاتل بی‌روح و بی‌احساس است؟ فصل اول به ما نشان داد تعقیب کردن ویلانل چطور باعث شد زندگی ایو از حالتی خسته‌کننده به یک زندگی مهیج تبدیل شود، پس آیا ایو هم چیزی را درون ویلانل بیدار کرده است؟

اگرچه فقط دو اپیزود از فصل دوم در اختیار منتقدان قرار گرفته است، اما سریال همچنان به اندازه‌ی فصل اولش جذاب، اغواکننده و به طرز غیرمنتظره‌ای بامزه است. موسیقی متن سریال تحریک کننده و جذاب است تا به غرق شدن ما در دنیای عجیب و شگفت‌انگیز سریال کمک کند. داستان کمی رویایی و غیرمتعارف است، که کاملا تغییر لحن سریال از مهیج جاسوسی به داستانی محلی و در شهری کوچک را بازتاب می‌کند. ویلانل در این اپیزودها از کاری که می‌کند راضی نیست – او مجبور می‌شود با ترس‌های خودش روبرو شود که شامل پوشیدن دمپایی جلوبسته و پیژامه‌هایی با تم ابرقهرمانی است. اما نکته‌ای هیجان‌انگیز در تماشای او در حال استفاده از هوش خودش برای زنده ماندن هست، که کاملا نسبت به بازی با طعمه‌اش که قبلا از او دیده بودیم تفاوت دارد.

از طرفی به نظر می‌آید ایو در حال رسیدن به موفقیت است. او دوباره با همکاری کارولاین (با بازی فیونا شاو (Fiona Shaw)) ‌مشغول کار برای MI-6 شده است. این منجر به معرفی یک قاتل زن جدید می‌شود، که به نظر می‌آید رقیب ویلانل است. او اصلا ازخودراضی نیست، اما کاملا منظم و دقیق است. پیدا کردن او اثبات می‌کند ایو غریزه‌ی کارآگاهی خیلی خوبی دارد، و همچنین این دنیا را کمی گسترش می‌دهد تا فقط شاهد تکرار داستان ایو و ویلانل نباشیم. به جای آن، ایو حالا یک قاتل جدید برای دستگیر کردن دارد و همانطور که به کارولاین می‌گوید: “این باعث عصبانیت ویلانل میشه.”

اینکه داستان در آینده به کدام سمت خواهد رفت مشخص نیست و به نظر اصلا مهم هم نیست. دنیایی که والر بریج خلق کرد و فنل آن را ادامه داده ارزش وقت گذاشتن بی‌نهایتی دارد. اوه و کامر در نقش‌های خودشان عالی و جذاب هستند، و اپیزود دوم که از اپیزود اول بهتر است نشان می‌دهد سریال همچنان به دنبال این است تا هر اپیزودش بهتر از هفته‌ی قبل باشد، که باعث به وجود آمدن زیرداستان‌های بامزه و جذابی می‌شود. اپیزود دوم کمی ناخوشایند است، و در آن هم شاهد به هم خوردن نقشه‌های ویلانل هستیم. اما همه چیز برای Killing Eve کاملا طبق نقشه پیش می‌رود.

پخش فصل دوم سریال Killing Eve از ۷ آوریل (۱۸ فروردین) از شبکه BBC آمریکا و AMC آغاز خواهد شد.

 

[ad_2]

منتقدین

۸.۸
خوب !
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها