[ad_1]
با فصل دوم Castle Rock «کسل راک» که به تازگی از هولو پخش شده دوباره به این شهر ترسناک برگردید. این شهر براساس آثار استفن کینگ (Stephen King) در این فصل نقشه بزرگتری دارد و از بازیگران بیشتری بهره میبرد. در فصل دوم Castle Rock یک دشمنی بین قبایل در حال جنگ وقتی شدت میگیرد که انی ویلکس روانی پرستار جهنمی آثار کینگ وارد کسل راک میشود.
لیزی کاپلان (Lizzy Caplan) ادای احترامی به کتی بیتس (Kathy Bates) در فیلم Misery «میزری» دارد، اما با نقشآفرینی عالی، شخصیتی مخصوص خودش میسازد که نقطه قوت فصل جدید است. در کنار او تیم رابینز (Tim Robbins) حضور دارد که در اینجا نقش گانگستری به نام رجینالد مریل را بازی میکند. پل اسپارکس (Paul Sparks) نقش ایس پسر دردسرسازش و متیو آلن (Matthew Alan) نقش کریس مریل پسر سربهراه او را بازی میکنند. خانواده مریل با حضور یوسورا وارساما (Yusra Warsama) در نقش دکتر محلی نادیا و برخد عبدی (Barkhad Abdi) در نقش برادرش عبدی گسترش مییابد. در خانواده ویلکس هم شاهد حضور السی فیشر (Elsie Fisher) در نقش جوی دختر انی هستیم.
بازیگران شروع خیلی خوبی دارند، جایی که شاهد دو خط داستانی کنار هم هستیم که به روشی که فقط از کینگ و Castle Rock برمیآید با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند. انی و جوی تمام زندگی خود را در حال سفر به سراسر آمریکا بودهاند، اما یک اتفاق باعث میشود آنها راهی کسل راک شوند. این شهر در حال بهبودی یافتن از وقایع فصل اول است، که شامل ناپدید شدن بچهها، قتلهای بدون توضیح و یک آتشسوزی بود که بخش زیادی از زندان شاوشنک را از بین برد. اما مردم در اورشلیم جدید مشکلات خودشان را دارند. اینجاست که مریلها وارد داستان میشوند.
اگر با خانواده بدنام مریل از آثار کینگ آشنایی داشته باشید، میدانید آنها جزو بدترین مردم شهر و خانواده مجرمی در بهترین دوران کاری خودشان هستند. اشارات زیادی به آثار کینگ وجود دارد، اما متوجه شدن آنها کار خیلی سختی نیست. Castle Rock انتظارات از این شخصیتها و دسیسههای آنها را گرفته و پیچشی وارد آنها کرده است. خانواده مریل در گذشته نادیا و عبدی را به سرپرستی گرفته و آنها را به برادر و خواهر ناتنی کریس و ایس تبدیل کردهاند؛ همانطور که انتظار میرود ایس از این قضیه اصلا خوشحال نیست. چیزی که اوضاع را بدتر میکند این است که عبدی قصد دارد جای ایس را در تجارت خانوادگی بگیرد، آن هم با ساختن یک فروشگاه برای پناهندگان اهل سومالی که در حال ورود به شهر هستند و میخواهند زندگی خود را سروسامان دهند. در این شهر شاهد برخوردهای نژادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی هستیم، اما روابط خانوادگی بُعد جدیدی به داستان اضافه کرده است. این خانواده مثل دستهای از مواد اشتعالزا هستند که فقط میخواهند آتش بگیرند، و انی ویلکس کبریت این آتش را فراهم میکند.
ورود انی به شهر شاید تصادفی بوده باشد، اما اعتیادش به قرص بخشی از چیزی است که او را وارد ماموریتی برای پیدا کردن فضای شادی خودش میکند. این اعتیاد جرقه جنگی را میزند که مدتهاست در این شهر کوچک در حال شدت گرفتن بوده و با حضور انی و جوی بیش از پیش شدت میگیرد. اما آنها مشکلاتی هم از گذشته با خودشان به شهر آوردهاند. در ابتدای اپیزود اول به این قضیه اشاره میشود و بخش زیادی از معما در پایان این اپیزود آشکار میشود. به لطف هنرنمایی عالی کاپلان، و پیچش داستانی جذابی که بار دیگر از همان ابتدا فراتر از انتظارات ظاهر میشود، مشتاقیم هرچه زودتر ببینیم ادامه داستان انی ویلکس در این شهر مخوف به کدام سمت خواهد رفت.
برگرفته از آریامووی
[ad_2]