نقد و بررسی فیلم Gretel & Hansel: جلوه‌های بصری جذاب و هنرنمایی سوفیا لیلیس

[ad_1]

رویکرد فمینیستی آز پرکینز (Oz Perkins) به قصه کلاسیک برادران گریم آن‌قدر از نظر بصری جذاب است که آرزو می‌کردید کاش یک فیلم صامت بود. فیلم Gretel & Hansel «گرتل و هنسل» که اغلب به محتوای منبع اصلی وفادار است داستان را وارد مسیرهای داستانی جدیدی می‌کند. اما با ریتم خیلی کند و تاکید زیادش روی حال و هوای داستانی به جای شوک‌های ناگهانی ممکن است مورد رضایت طرفداران ژانر ترسناک قرار نگیرد. اما در حالی که درخواست اصلی فیلم از مخاطبش صبر و تحمل است، پاداش این کار را با جلوه‌های بصری جذاب خودش می‌دهد. در نقد و بررسی فیلم Gretel & Hansel با آریامووی همراه باشید …

احتمالا متوجه این نکته شده‌اید که عنوان فیلم نسبت به داستان اصلی جابجا شده است. در این بازسازی، گرتل با بازی عالی سوفیا لیلیس (Sophia Lillis) دختری ۱۶ ساله است که نگهداری از برادر کوچکش هنسل (با بازی سمی لیکی (Sammy Leakey)) به او سپرده شده است. وقتی این دو برای پیدا کردن غذا وارد جنگل ممنوعه می‌شوند، او مسئولیت کارها را برعهده دارد، البته هنسل هم مایل است قدرت و توانایی خودش را به خواهرش نشان دهد.

در همان ابتدای ماجراجویی این دو، یک شخصیت بدجنس برای آن‌ها مشکلاتی به وجود می‌آورد. اما شخصی مهربان به نام هانتر (با بازی چارلز بابالوا (Charles Babalola)) آن‌ها را نجات می‌دهد. هانتر که یکی از بهترین شخصیت‌های فیلمنامه نوشته شده توسط راب هیز (Rob Hayes) است پس از این کار دیگر در ادامه داستان حضور ندارد. تنها کسی که به جز دو شخصیت اصلی مدت زمان زیادی را در فیلم به خودش اختصاص می‌دهد هولدا (با بازی آلیس کریج (Alice Krige)) است، جادوگری که به دلایلی کاملا مشخص این دو بچه را به خانه خودش دعوت می‌کند.

این فیلم در واقع داستانی اریجین درباره دو شخصیت هولدا که نسخه جوان‌ترش (با بازی جسیکا د گو (Jessica De Goux)) را در مقدمه فیلم می‌بینیم، و گرتل است که در پایان فیلم قدرت‌هایی پنهان از خودش نشان می‌دهد که نشانگر تغییر زیاد این بخش از داستان نسبت به منبع اصلی هستند.

پرکینز که به نظر در ژانر وحشت به مهارت زیادی دست پیدا کرده (آثار قبلی او شامل The Blackcoat’s Daughter «دختر کت مشکی» و I Am the Pretty Thing That Lives in the House «من چیز زیبایی هستم که در خانه زندگی می‌کند» هستند) تاکید زیادی روی ترس‌های ناگهانی ندارد. او در اینجا روی جلوه‌های بصری خاص برای پیشبرد داستانش سرمایه‌گذاری کرده است؛ فیلمبردار گالو اولیوارس (Galo Olivares) که در فیلم Roma «رم» با آلفونسو کوارون (Alfonso Cuarón) همکاری کرده بود، هر نما را به شکلی جذاب به تصویر می‌کشد و تاکید را روی سایه‌ها و نور شمع‌ها قرار می‌دهد. اگرچه مقدمه‌ای که در آن شخصیت هولدا معرفی می‌شود به صورت عریض به نمایش درمی‌آید، اغلب فیلم به شکل بسته‌تر تصویربرداری شده که مثل فیلم The Lighthouse «فانوس دریایی» کاملا با فضای داستان همخوانی دارد.

عناصر طراحی فیلم هم قابل تحسین هستند، از طراحی لباس خیره‌کننده Leonie Prendergast تا طراحی تولید Jeremy Reed که شامل نسخه کاملا متفاوت و مدرنی از خانه جادوگر است.

فیلم شامل بخش‌های زیادی است که توسط گرتل روایت می‌شوند، که بیشتر اوقات غیرضروری به نظر می‌آیند اما با توجه به صبر و تحمل خیلی کم مخاطبان جوان که طاقت سکوت بیش از حد را ندارند کاملا قابل درک است.

کریژ که حضورش در ژانر وحشت به فیلم Ghost Story «داستان روح» محصول ۱۹۸۱ برمی‌گردد، در نقش جادوگر کاملا ترسناک اما گاهی اوقات هم بامزه است، و در یکی از به یاد ماندنی‌ترین لحظات فیلم یک دسته موی بلند را همراه با روبان از دهانش بیرون می‌کشد. گریم بیش از حد او که باعث شده به عنوان جادوگر کاملا قابل قبول باشد همچنین به او حالتی انسانی داده که باعث می‌شود کمی با او همذات‌پنداری کنیم.

اما این لیلیس است که فرآیند داستان را با هنرنمایی قدرتمند خودش پیش می‌برد. این بازیگر که در دوران نوجوانی به سر می‌برد، بلوغ و استعدادی از خودش نشان داده که باعث می‌شود فکر کنیم سنش بیشتر از این‌هاست. پس قطعا برای مخاطب قابل باور است که می‌تواند یک جادوگر قدرتمند را شکست دهد.

ترجمه از سایت Hollywood Reporter نوشته Frank Scheck

برگرفته از آریامووی
[ad_2]

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها