نقد و بررسی فیلم Judy: ناقص اما تاثیرگذار با هنرنمایی عالی رنه زلوگر

[ad_1]


من با ستایش آثار جودی گارلند (Judy Garland) بزرگ شدم. The Wizard of Oz «جادوگر شهر اُز» یکی از اولین فیلم‌هایی سینمایی است که خیلی آن را دوست داشتم. گارلند ستاره‌ای درخشان و نماد هالیوود بود. کسی که پاکی، امید و آرزوهای بزرگ را ارائه می‌کرد. این همان چیزی بود که هالیوود نیاز داشت و به عنوان یک بچه روی من تاثیر زیادی گذاشت. اما به هر حال، وقتی سن بالا می‌رود مسائل دیگری وارد زندگی می‌شوند و مشخص می‌شود آرزوهایی که به دست آورده‌ایم به آن کاملی که فکر می‌کردیم نیستند.

بیشتر فیلم Judy «جودی» روی جودی گارلند (با بازی رنه زلوگر (Renee Zellweger)) در دهه پنجم زندگیش تمرکز می‌کند. فلش‌ بک‌هایی به کودکی او در هالیوود وجود دارند که در آن‌ها سخت تلاش می‌کند و بسیاری از لذت‌های کودکانه خودش را رها کرده تا در این صنعت به موفقیت برسد. با اینکه گارلند تاثیر ماندگاری در سینما داشت، سال‌ها بعد او حتی نمی‌تواند از فرزندانش حمایت کند، او بی‌خانمان شده و نمی‌تواند نقشی در هالیوود به دست آورد. وقتی به او پیشنهاد سکونت در لندن داده می‌شود او چاره‌ای جز قبول کردن ندارد، پس مجبور می‌شود فرزندانش را با پدرشان رها کرده و به لندن برود، جایی که برای عموم مردم نمایش اجرا می‌کند در حالی که اعتیاد به الکل و استرس شدید ممکن است او را برای همیشه از مسیرش منحرف کند.

لحظات زیبایی در اقتباس تام ادج (Tom Edge) از نمایش End of the Rainbow «پایان رنگین کمان» ساخته پیتر کیلتر (Peter Quilter) وجود دارد، اما Judy از نظر ساختاری یک فیلم آشفته است. تحولات ضعیف داستان، ریتم و جریان فیلم را از بین می‌برند و شخصیت‌های مکمل موفق نمی‌شوند تاثیر چندانی روی مخاطب داشته باشند. مثلا جسی باکلی (Jessie Buckley) را در نقش رُزالین وایلدر دستیار تولید نمایش لندنی جودی داریم که خیلی صبور و بردبار است. لحظات داستانی او تکراری هستند و نتیجه گیری بخش داستانی او جذابیتی برای بیننده ندارد، اما اگر کل شخصیت‌هایی که گارلند میان آن‌ها قرار گرفته را در نظر بگیرید، آنجاست که اهمیت گروه بازیگران فیلم نمایان می‌شود. این داستانی درباره جودی یا رُزالین نیست بلکه درباره واکنش‌های رُزالین به فراز و نشیب‌های جودی در مقایسه با واکنش طرفداران، خانواده و دیگر مردم نسبت به اوست. جودی گارلند در گردبادی از تحسین شدن و انتظارات زیاد قرار داشت و مردمی که فکر می‌کرد می‌تواند به آن‌ها تکیه کند او را رها کردند. حتی خواندن این قضیه دردناک است، اما وقتی به صورت یک فیلم درمی‌آید دردناک‌تر هم می‌شود، مخصوصا با هنرنمایی عالی زلوگر که خیلی خوب تجربیات شخصی گارلند را به نمایش می‌گذارد.

او در این نقش واقعا استثنایی است. زلوگر استعدادی شگفت‌انگیز است، اما وقتی نقش یکی از نمادهای تاریخ سینما را بازی می‌کند نمی‌توانید چشمانتان را از او بردارید. همان‌طور که در Judy نمایش داده شده، عمیق‌ترین خواسته‌های گارلند کاملا خالصانه هستند؛ اینکه کنار فرزندانش باشد، کارش را به خوبی انجام دهد و عشق را کشف کند. البته او در این راه تصمیمات اشتباهی می‌گیرد، اما شرایط گارلند نتیجه بزرگ شدن در سیستم هالیوود است که گرفتار فشارهای بی‌شمار و رفتارهای ناشایست شده است. این باعث شده Judy مثل یک تراژدی ویرانگر باشد، اما کارگردان روپرت گولد (Rupert Goold) رگه‌هایی از امید وارد فیلمش کرده که نشان می‌دهند جودی گارلند واقعا فراموش نشدنی است.

بهترین بازیگران نقش مکمل اندی نایمن (Andy Nyman) و دنیل سرکرا (Daniel Cerqueira) در نقش زوجی هستند که جودی را به عنوان منبع الهام خودشان در نظر دارند. این به معنای ارائه یک دغدغه اجتماعی در سینماست که نشانگر قدرت هنر است. شاید برخی بگویند «این فقط یک فیلمه» یا «این فقط یک آهنگه» اما همچنان آثاری هستند که وقتی نیاز دارید روحیات شما را تغییر می‌دهند. این ایده نه تنها از طریق این دو مرد روایت می‌شود، بلکه آن‌ها این ایده را پیش می‌برند. شاید این نمایشی ضعیف از زندگی این گونه افراد باشد، اما نتایج احساسی و امیدوارکننده خوبی دارد.

فین ویتراک (Finn Wittrock) هر کاری بتواند در نقش میکی دینز پنجمین همسر گارلند انجام می‌دهد. البته این داستانی براساس واقعیت است و اگر با آن آشنایی داشته باشید می‌دانید سرانجام آن چیست، اما شاید بهتر بود او هم بیشتر در این رابطه عاشقانه غرق می‌شد تا لحظات داستانی او هم به جذابیت دیگر شخصیت‌های مکمل باشند. از طرفی دارسی شاو (Darci Shaw) از تمام لحظاتش در نقش جودی جوان به بهترین شکل بهره می‌برد. شما از مسیری که جودی پیش گرفته و مشکلاتی که با آن‌ها روبرو می‌شود آشنایی دارید، اما شاو شیرینی و آسیب پذیری‌ای به این نقش وارد می‌کند که تمام دانسته خود درباره جودی را فراموش کرده و کاملا غرق در هنرنمایی او می‌شوید.

در کل، Judy ناقص اما تاثیرگذار است. جودی گارلند جذابیتی غیرقابل انکار داشت و زلوگر خیلی خوب بین این جذابیت و اسیر هوس شدن گارلند تعادل ایجاد می‌کند. تمامیتی در تصمیم جودی برای سرگرم کردن و کنار خانواده بودنش وجود دارد که به مخاطب نفوذ می‌کند. شما دوست دارید او به خواسته خودش برسد حتی با اینکه می‌دانید این داستان پایان خوشی ندارد. کاملا غم‌انگیز است، اما فیلم تاکید خوبی روی این دارد که نباید خاطرات خوب و زندگی‌هایی که جودی در طول عمرش تغییر داده را فراموش کرد.

 


برگرفته از آریامووی
[ad_2]

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها