مهمترین نکتهای که باید دربارهی فیلم Rocketman «راکتمن» ساختهی دکستر فلچر (Dexter Fletcher) بدانید این است فیلمسازی که کمتر از یکسال پیش کمک کرد تولید فیلم Bohemian Rhapsody «راپسودی بوهمی» به پایان برسد، فیلم بیوگرافی متفاوتی دربارهی یک خوانندهی دیگر ساخته است. و خیلی زود متوجه میشوید این ادای احترام یک چیز کاملا متفاوت است، آن هم وقتی قهرمان داستان یعنی التون جان (با بازی تارون اگرتون (Taron Egerton)) با لباسی نارنجی با بالهای بزرگ و کلاهی شبیه شاخهای شیطان به جلسهی یک گروه ترک اعتیاد میپیوندد. جان شاید آن زمان شبیه یک ققنوس به نظر بیاید، اما او هنوز از خاکسترها برنخاسته است.
پس از اینکه او در گروه اعتراف میکند یک الکلی، معتاد به مواد مخدر، معتاد به خرید کردن و دارای اختلالی غذایی است، مشاور از او میخواهد داستانش را از ابتدا تعریف کند. جان بلند میشود، درها را باز میکند و ما وارد انگلیسی دهه پنجاهی میشویم جایی که نسخهی جوانتر جان، با نام اصلی رجینالد دوایت (با بازی سباستین ریچ (Sebastian Rich)) رقاص اصلی یک ترانهی موزیکال است، در حالی که جان مسن و ناامید، مشاور و اعضای گروه در حال تماشای او هستند. مثل بیشتر بخشهای فیلم، این مرزی بین سوررئال و فضایی آشناست، اما همه چیز را با آغازی خاص و موثر شروع میکند.
خیلی زود متوجه میشویم دوایت جوان آنقدر در اجرای ترانههای موزیکال مهارت دارد که موفق میشود بورس تحصیلی آکادمی سلطنتی موسیقی را به دست آورد، اما در خانه تنها کسی که او را دوست دارد مادربزرگش (با بازی جما جونز (Gemma Jones)) است. مادرش (با بازی برایس دالاس هاوارد (Bryce Dallas Howard)) درگیر روابط عاشقانهی خودش است و پدرش (با بازی استیو مکینتاش (Steve Mackintosh)) به شدت دوایت را تحقیر میکند، یک دلشکستگی که توسط دوایت نوجوان (با بازی کیت کانر (Kit Connor)) در نسخهای غمانگیز از ترانهی I Want Love به نمایش درمیآید. و همانطور که کاملا مشخص است، تم اصلی فیلم هم همین موضوع است.
زمانی که موفقیت به عنوان یک هنرمند موسیقیدان وارد زندگی جان میشود او عشق برادرانه را در وجود همکار ترانه نویسش برنی تاپین (با بازی جیمی بل (Jamie Bell)) پیدا میکند و متوجه میشود عشق زندگیاش را در مدیر تجاری جان رید (با بازی ریچارد مدن (Richard Madden)) پیدا کرده، زوجی که سرنوشت نمیخواهد آنها کنار هم باشند. حتی وقتی این قضیه را با مادرش در میان میگذارد و سبک زندگی خاصی را در دهه ۷۰ برای خودش انتخاب میکند، اما در نهایت مجبور میشود سال ۱۹۸۴ با رناته بلاول (با بازی Celinde Schoenmaker) ازدواج کند، مهندس صدایی که دوایت او را طی یک جلسهی ضبط موسیقی ملاقات میکند. کاملا مشخص است که این ازدواج دوامی ندارد آن هم وقتی اولین نما پس از مراسم عروسی خارج شدن این زوج از دو اتاق خواب جداگانه است.
در یک سکانس، جان وارد باشگاهی خیالی میشود که همه در آنجا به عیاشی و عشق و حال مشغول هستند و جمعیت او را مثل قهرمانها روی دستان خودشان حمل میکنند. هر جا به او محبت شود او آن را قبول میکند و اگرتون با نقشآفرینی فوقالعادهاش سنگینی درد و رنج جان را خیلی خوب به تصویر میکشد. البته که این بازیگر سری Kingsman «کینگزمن» آواز خواندن و رقصیدن را خوب بلد است (او بسیاری از ترانههای فیلم را خودش به صورت زنده اجرا کرده است)، اما هرچه فیلم جلوتر میرود این اشتیاق ادامهدار او برای آرامش در چشمانش است که مخاطب را جذب خودش میکند.
فیلم Rocketman با صداقت نداشتن دربارهی اعتیاد به مواد مخدر، گیج بودن از فرط مستی و خشمهای فروخورده، داستان زندگی جان را خیلی خوب روایت نمیکند. اگرچه این ضعیفترین بخش فیلم است، اما نمایش یک ستارهی موسیقی مست که حین نابودی زندگیاش همیشه در حال مصرف کوکائین است امروزه به استانداردی برای این نوع فیلمها تبدیل شده است. خوشبختانه فلچر راههای بهتری برای اوجگیری فیلمش در نظر گرفته است.
فلچر تقریبا با همهی ترانههای فیلم ریسک زیادی کرده و به موفقیت هم میرسد. شاید بهترین دستاورد او وقتی باشد که جان اولین بار سال ۱۹۷۰ در تروبادور برنامه اجرا میکند. فراتر از سرگرم کننده بودن تماشای جان و تاپین شوکه شده در لسآنجلس و صاحب جذاب باشگاه یعنی داگ وستون (با بازی تیت داناوان (Tate Donovan))، فلچر راهی پیدا میکند تا واکنشها به این اجرای نمادین جان را خیلی عالی به تصویر بکشد. وقتی جان شروع به خواندن ترانهی Crocodile Rock میکند، حاضران شروع به رقصیدن کرده و خیلی زود با شادی و خوشحالی روی هوا شناور میشوند. این صحنه از تصویری از جان الهام گرفته شده که در آن هنگام نواختن پیانو یک پایش را به آسمان برده و این سکانس انتخابی شجاعانه است که خیلی هم خوب جواب میدهد. البته خیالپردازیهای فلچر فقط به آن صحنه محدود نمیشود.
ترانهی Rocket Man که نام فیلم هم هست هنگام یک اوردوز جریان دارد، جایی که جان حین اینکه افرادی در خانهاش در حال جشن گرفتن هستند خودش را در استخر خانه غرق میکند. همینطور که او به کف استخر سقوط میکند ترانه آغاز شده و او نسخهی جوانتر خودش را میبیند که در حال نواختن یک پیانوی کوچک است. جان خیلی زود از استخر بیرون کشیده شده و خودش شروع به خواندن میکند و سپس با آمبولانس به استادیوم داجر منتقل میشود، جایی که رقصندهها لباس بیسبال نمادین و عجیب او را برایش میپوشند. و او در یک بهبودی معجزهآسا مثل یک موشک به آسمان پرتاب میشود. این از نظر موضوعی اصلا منطقی نیست، اما طراحی این صحنه بسیار نوآورانه و جذاب است.
در اغلب لحظات، به نظر میآید فیلمنامهی لی هال (Lee Hall) فیلم را به سمت فرمولهای فیلمسازی تجاری میبرد. البته او کار فوقالعادهای در نمایش جان به عنوان آن شخصی که واقعا هست انجام میدهد (که باعث میشود نمایش فردی مرکوری در Bohemian Rhapsody خیلی شرمآور به نظر بیاید)، اما فلشبک به ملاقات معتادان جذابیت زیادی ندارد. اغلب فراموش میکنید جان مسن آنجاست تا اینکه ناگهان دوباره در صحنه ظاهر میشود. این فیلم مثل یک نمایش موزیکال، از تعداد زیاد ترانههایی که در نیمهی اول فیلم وجود دارند رنج میبرد و اجرای خلاقانهی تیتراژ پایانی کمی خجالتآور به نظر میرسد. اما اینها مشکلات خیلی مهمی نیستند.
زمانی که فیلم به نقطه اوج احساسی خودش میرسد، اگرتون ۲۹ ساله نسخهای از ترانهی I’m Still Standing را اجرا میکند که پایان پیروزمندانهای برای ماجراجویی جان به سمت هوشیاری و آرامش شخصی است. پس از به دوش کشیدن بار فیلم روی دوشش به مدت ۲ ساعت، نقش آفرینی اگرتون آنقدر جذاب و عالی است که آرزو میکنید ای کاش داستان همچنان ادامه داشت.
نقل از آریاموی
[ad_2]