در فیلم هیجانی Unhinged «نامتعادل» با بازی راسل کرو (Russell Crowe)، اختلاف جزئی در مورد فرهنگ بوق زدن به یک وحشیگری مرگبار و خشن تبدیل میشود. مادر مجردی به نام ریچل (با بازی Caren Pistorius) به تازگی شغلش را از دست داده و فهمیده که همسر سابقش دادخواست داده تا خانه او را تصاحب کند. اما روز بد او با روز بد مرد (با بازی کرو) اصلا قابل مقایسه نیست، که همسر سابقش را به قتل رسانده و خانهاش را به آتش کشیده است. در نقد و بررسی فیلم Unhinged با آریامووی همراه باشید …
ناخوشایند و پراسترس اما در عین حال یکنواخت: به نوعی، این فیلم دقیقا برای دوران کنونی ساخته شده است. با لحظاتی از خشونت شوکهکننده و رانندگی شدیدا مخرب، این فیلم قطعا باید در سینما به نمایش درمیآمد، مخصوصا با حضور تماشاچیان پرسروصدا.
این فیلم به عنوان اولین اکران سینمایی پس از تعطیلی سینماها در ماه مارس به دلیل بحران کرونا تبلیغ شده است. اما هنوز مشخص نشده که آیا این توصیف وحشیانه از ناتوانی جامعه برای مدیریت استرس همان چیزی است که مخاطبان اکنون به آن نیاز دارند، یا اینکه افکار عمومی آسیبدیده برای بازگشت به سینماها نیازمند یک فیلم آرامتر هستند.
کرو نقش منفی داستان را خیلی عالی بازی میکند. طراحی صدا که صدای نفس زدن او را برجسته میکند و نورپردازی خاصی که روی ناامید بودن او تاکید دارد، نشانگر مردی هستند که فاقد جذابیت اجتماعی است، حتی قبل از اینکه اولین قتل دوگانه خودش را انجام دهد. اما وقتی مسیر او با ریچل یکی میشود، او به کانونی برای تخلیه خشم همیشگی مرد تبدیل میشود. بزرگ، بیوقفه، آسیبدیده: کرو این نقش را به شکل ترکیبی از مایکل داگلاس در Falling Down «فروپاشی» و جاگرنات در Duel «دوئل» ساخته استیون اسپیلبرگ» بازی میکند.
اما در حالی که شاید مرد (شخصیتی که نامی ندارد) یک افزوده خوب برای ژانر یکنواخت مرد یاغی باشد، فیلمنامه نمیخواهد مخاطبان با او همذاتپنداری کنند. او پشت فرمان یک شرور به تمام معناست. نتیجه این کار یک نقشآفرینی ترسناک است، اما عدم پیچیدگی این شخصیت باعث شده استعدادهای کرو تلف شوند.
این فیلم که در لوکیشنی در لوییزیانا فیلمبرداری شده، از آزادراههای مرتفع به خوبی استفاده کرده، با تعقیب و گریزهای ماشینی در شاهراههای متراکم و جادههای خدماتی به سمت اسکلت بتونی زیر جادهها که آنها را نگه داشته است. اما برای فیلمی که به شدت روی عناصر تعقیب و گریز ماشینی تکیه دارد، تنوع زیادی در لوکیشن فیلمبرداری وجود ندارد. کارگردان بورته بیش از حد روی نماهایی از صورت وحشت زده پیستوریوس و مشتهای محکم کرو حین درگیری با درپوش قرصهای بیاثرش تمرکز میکند. برای ساخت سکانسهای تعقیب و گریز تلاش زیادی صورت گرفته، اما خیلی هیجانانگیز نیستند.
این یک مشکل مهم است – خشونت مرد در عمل به شدت موثر است، اما به خودی خود آزاردهنده است. صحنههای تعقیب و گریز ماشینی باید بخش سرگرمکننده و مهیج فیلم باشند. اما سرگرمکننده بودن در فیلمی که پر از خشم و دشمنی است جایی ندارد.
ترجمه از سایت Screendaily نوشته Wendy Ide
برگرفته از آریامووی
[ad_2]