نقد و بررسی فیلم Zombieland: Double Tap: یک کمدی بامزه با هنرنمایی زوئی دویچ

[ad_1]

فیلم Zombieland «سرزمین زامبی‌ها» یک اثر کلاسیک نیست. این فیلم در سال ۲۰۰۹ به موفقیت خوبی رسید، باعث ستاره شدن جسی آیزنبرگ (Jesse Eisenberg) و اما استون (Emma Stone) شد و سکوی پرتابی برای نویسندگان رت ریس (Rhett Reese) و پل ورنیک (Paul Wernick) و کارگردان روبن فلیشر (Ruben Fleischer) شد. نه اینکه بگویم Zombieland فیلم بدی بود. اتفاقا این فیلم به عنوان ترکیبی از لحن بامزه و کمدی ریت R خیلی موفق ظاهر شد. شاید هیچ دیالوگی از آن فیلم به یاد نداشته باشید، اما حضور افتخاری بیل موری (Bill Murray) خیلی خنده‌دار بود. تمام این‌ها برای این بود که بگویم Zombieland: Double Tap «سرزمین زامبی‌ها: شلیک نهایی» مثل فیلم قبلی نیست. تیم سازنده و گروه بازیگران برای یک مخلوط بامزه دیگر دور هم جمع شده تا داستانی روایت کنند که با وجود ضروری نبودن، لذت‌بخش است. Zombieland: Double Tap به جای اینکه همان کاری را بکند که فیلم اول را به موفقیت رساند یا رویکرد جدیدی پیش بگیرد، کلکسیونی از شوخی‌های احمقانه و شخصیت‌های جدید جذاب است که این دنباله را به همراه خوبی برای فیلم اصلی تبدیل کرده است.

۱۰ سال پس از وقایع فیلم اصلی، کلمبوس (با بازی آیزنبرگ)، ویچیتا (با بازی استون)، تالاهاسی (با بازی وودی هارلسون (Woody Harrelson)) و لیتل راک (با بازی ابیگیل برسلین (Abigail Breslin)) هنوز کنار هم هستند و در کاخ سفید ساکن شده‌اند، اما تنش در حال شدت گرفتن است. کلمبوس می‌خواهد با ویچیتا ازدواج کند، اما ویچیتا از انجام چنین کاری مطمئن نیست. لیتل راک می‌خواهد دوستانی همسن خودش پیدا کند و از شر پدرانگی تالاهاسی راحت شود، حتی با اینکه تالاهاسی قصد بدی از این کار ندارد. خواهران تصمیم می‌گیرند آنجا را ترک کنند، اما پس از سوار کردن یک هیپی به نام برکلی (با بازی آوان جوگیا (Avan Jogia))، لیتل راک و هیپی ماشین را برداشته و به جایی ناشناخته می‌روند. ویچیتا به کاخ سفید برمی‌گردد تا از آن‌ها کمک بخواهد، اما متوجه می‌شود کلمبوس با دختری به نام مدیسون (با بازی زوئی دویچ (Zoey Deutch)) دوست شده که او و تالاهاسی در فروشگاه پیدا کرده بودند. این گروه به سمت مقصد احتمالی لیتل راک به راه می‌افتند، در حالی که زامبی‌های پیشرفته و جان‌سخت همچنان به دنبالشان هستند.

Zombieland: Double Tap مثل فیلمی است که سازندگانش فقط به این دلیل آن را ساخته‌اند که حین تولید فیلم اول دوران خوبی با هم داشته و استودیو فقط می‌خواسته یک دنباله برای آن بسازد، تا اینکه داستان خوبی برای گفتن داشته باشد. وقتی دوباره این شخصیت‌ها را ملاقات می‌کنیم، به نظر نمی‌آید ۱۰ سال از آخرین ملاقات ما با آن‌ها گذشته باشد. به جز لیتل راک که از نوجوانی در فیلم اول حالا در ۲۰ و چند سالگی به سر می‌برد، می‌شد Zombieland: Double Tap را هم از نظر پیشرفت شخصیت‌ها و هم از نظر لحن خنده‌دارش فقط چند سال پس از فیلم اول ساخت. هیچکس در این فیلم قصد خودنمایی ندارد چون همه آن‌ها در هالیوود در وضعیت خوبی به سر می‌برند. ورنیک و ریس هنوز می‌توانند جوک‌های بامزه بگویند، فلیشر عملکرد بهتری از تمام فیلم‌های قبلی خودش از زمان Zombieland داشته و بازیگران همچنان موفق ظاهر می‌شوند، حتی با اینکه نمی‌دانند حالا که لیتل راک بزرگ شده با او چکار کنند.

داستان Zombieland اول این بود که این چهار نفر به هیچکس اعتماد ندارند و یاد می‌گیرند با هم یک خانواده تشکیل دهند. Double Tap این خط داستانی را ندارد و به نظر می‌آید فقط در حال استفاده از ایده‌های بامزه است که در فیلمنامه قرار گرفته‌اند. جالب نیست اگر کلمبوس با شخصیتی کاملا متفاوت با ویچیتا دوست می‌شد؟ چه می‌شود اگر تالاهاسی برای رفتن به گریس‌لند هیجان‌زده باشد چون خیلی الویس را دوست دارد؟ شاید جالب می‌شد اگر در صحنه‌ای شاهد رویارویی کلمبوس و تالاهاسی با همزادهای خودشان بودیم. هیچکدام از این ایده‌ها به جایی نمی‌رسند، اما اگر به تدریج نمایش داده شوند به اندازه کافی بامزه هستند.

بهترین شخصیت جدید فیلم، مدیسون با بازی دویچ است که بار دیگر نشان می‌دهد چرا در هالیوود به یک ستاره تبدیل شده است. دویچ در فیلم‌هایی مثل Vampire Academy «آکادمی خون‌آشام»، Everybody Wants Some «هر کی یه چیزی میخواد» و Set It Up درخشیده و در Double Tap تمام صحنه‌هایی که در آن‌ها حضور دارد را از آن خودش کرده است. دویچ به جای اینکه یک شخصیت احمق سطحی را به نمایش بگذارد، از زمان‌سنجی کمیک و شخصیت پردازی خودش برای نمایش مدیسون استفاده می‌کند. از برخی جهات، دویچ بیش از حد خوب است چون مدیسون باید دیگر شخصیت‌ها را اذیت کند و با اینکه ناامیدی آن‌ها قابل درک است، هر وقت در صحنه حضور دارد لذت‌بخش است به طوری که دوست نداریم صحنه را ترک کند. چون کمدی‌های استودیویی کم‌کم جذابیت خود را از دست می‌دهند، مطمئن نیستم که دویچ به موفقیتی که شایسته آن است برسد. دیگر هیچ استودیویی یک کمدی مثل Easy A «خرخوان» با بازی استون نمی‌سازد، و این باعث تاسف است چون دویچ می‌تواند به راحتی یک کمدی استودیویی را به موفقیت برساند.

Zombieland: Double Tap ادای احترامی عجیب به کمدی‌های استودیویی‌ در حال فراموشی است. فضاسازی فیلم به اندازه ۱۰ سال تغییر کرده، اما هنوز شاهد یک فیلم ۲۰۰۹ رهاشده از نگرانی‌های مدرن هستیم که فقط می‌خواهد دوران خوشی برای مخاطبانش رقم بزند. چیزی که Double Tap را قابل تحسین کرده این است که دنباله‌های کمدی معمولا بد هستند. این فیلم‌ها نمی‌توانند چیزی که فیلم اول را به موفقیت رسانده بود دوباره به نمایش بگذارند و با این وجود Double Tap به موفقیت می‌رسد. Zombieland خیلی فیلم بزرگی نبود پس Double Tap آزاد است تا فقط چند ایده ساده را کنار هم قرار داده و به یک فیلم تبدیل شود. این فیلم خیلی بهتر از آن چیزی است که باید باشد، پس بازگشت به سرزمین زامبی‌ها خالی از لطف نیست.

برگرفته از آریامووی
[ad_2]

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها