نگاهی به فیلم The Dead Don’t Die – مرده ها نمی میرند یک کمدی زامبی خاص

[ad_1]

تیمِ آدام درایور و بیل موری تصمیم گرفتند مردگان متحرک جیم جارموش را در ژانر زامبی نابود کنند. جیم جارموش کارگردانی است که به تولید آثاری فاخر و درخشان در زمینه شخصیت پردازی و جهانی غنی و سرشار از زندگی شهره عام و خاص است. به این ترتیب ، به نظر نمی رسد که داستان در صدر لیست اولویت های او قرار داشته باشد. از اولین فیلم او تعطیلات همیشگی تا فیلم ما قبل آخرش پترسون همه از همین الگوی خاص و غریب و البته عالی پیروی کرده اند. مرده ها نمی میرند سیزدهمین ساخته داستانی جیم جارموش که شاید خشک ترین تصاویر طنز سینما برای اوست اینبار به سراغ ژانر زامبی رفته است. انتخاب این ژانر توسط این فیلمساز نکته جالبی است و اینجاست که باید گفت اگر فیلمسازی وجود داشته باشد که می خواهد مردگان را به درون بن بست بیندازد ، او خود جارموش خواهد بود. داستان در فیلم Dead Don’t Die از این قرار است که، کلیف رابرتسون (بیل موری) و افسر رونی پترسون (آدام درایور) هنگام گشت زدن در حوالی شهر یا روستای کوچک سنترویل ، متوجه یک سری اتفاقات عجیب می شوند که روز و شب آنها را دچار تغییر می کند. اتفاقاتی که طول روز و شب را دچار تغییر می کند و ساعت مچی افسر پترسون را از کار می اندازد و به گفته او این حوادث پایان خوشی نخواهد داشت.

هنگامی که شب در سنترویل فرا می رسد مردگان یا زامبی ها از زیر خاک و درون قبر بیرون می آیند و به غذاخوری محلی شهر حمله می کنند و صاحب و پیشخدمت آنجا را می خورند. گزارش های تلوزیونی حاکی از این است که این حوادث عجیب و غریب به دلیل تغییر حرکات کره زمین و تغییر قطبی است. اما چیزی نمی گذرد که زامبی ها در سراسر شهر نمایان می شوند. در تقابل با زامبی ها به استثنای زلدا وینستون (Tilda Swinton) که یک فرد عجیب و غریب است و در استفاده از شمشیر سامورایی تبحر دارد ، بیشتر مردم شهر نمی توانند به طور مؤثر با آنها برخورد کنند. رابرتسون و پترسون با وینستون و همکارشان مندی موریسون (کلوئی سویگنی) به یکدیگر می پیوندند اما به سبک واقعی فیلم های زامبی ، این وضعیت بسیار چیز نادری نیست. به نظر می رسد مرگ یکی از مباحث اصلی در آثار جارموش است، از وسترن Dead Man تا Ghost Dog: Way Of The Samurai (1999) همیشه موضوع خاص و غریب مرگ در آثار او بسیار ویژه بوده اند. شاید مردگان و زامبی های این فیلم نشان دهنده یک طنز غریب باشند، ولی جیم جارموش در پس این آشفتگی آخرالزمانی و طنز سردش نکات جدی ای ترسیم کرده است.

به سبک و رسم آثار جیم جارموش ما در این فیلم شوخی های دم دستی و محیطی ریزی مشاهده می کنیم که خنده های ریزی از بیننده می گیرند. مردگان متحرک و زامبی های فیلم با بازگشت به دنیای مادی بازهم به دنبال “قهوه” ، “وای فای” و “شاردونی” که مشروب ارزان قیمتی است می گردند، این یعنی همان لذت های زندگی قبل خود. نگاه تند، فلسفی و انتقادی جارموش به انسان حریص از همین نیاز های پوچ کاملا پیداست. البته او لذت فیلم سازی در ژانر زامبی را نیز فراموش نکرده و با به تصویر کشیدن قتل عام بی خون زامبی های خوش فرم، لحظات رضایت بخشی را رقم زده است که تصاویرش گره و هم خوانی بسیاری با آثار استاد جورج آ رومرو دارد. به لطف همکاری دوباره جیم جارموش با Frederick Elmes و دوربینش ما در فیلم شاهد تصاویر بسیار عالی و خوش رنگی هستیم که اتمسفر فیلم را سینمایی کرده است. گروه بازیگران فیلم به لطف انتخاب و هدایت درست جیم جارموش چون ستارگان درخشانی در فیلم خود نمایی می کنند. تیم دو نفره موری و درایور به عنوان قهرمانان فیلم پیش از بقیه درگیر فیلم هستند و خون سردی هر دوی آنها در طول فیلم واقعا ستودنی است. لحظاتی در فیلم وجود دارد که این دو شاید کار خاصی انجام ندهند اما بازهم عملکردشان به چشم می آید.

شخصیت RZA یک پستچی شاعر مسلک است که برای WU-PS کار می کند و پند های تک جمله ای می دهد. استیو بوشمی به عنوان یک مزرعه دار خشمگین و خنده دار در صدر جدول شخصیت های خاص فیلم قرار دارد ، کلاه “ساخت امریکای سفید دوباره” که بر سر این شخصیت است به وضوح نقد تکان دهنده ای برای دونالد ترامپ و نوکرانش است. دیدن عکس العمل دنی گلوور نسبت به این شخصیت بسیار جالب توجه است. در عین حال ، شخصیت تیلدا سوینتن سرگرم کننده و فوق العاده است و یکی از بازیگرانی است که شخصیتش در فیلم به یاد ماندنی است. در شرایط عادی ، اگر موری ، درایور یا سوینتن را در یک فیلم جارموش ببینید ، انتظار یک فیلم آرام و زیبا را دارید که مملو از لحظات ظریف و شگفت انگیز است. اما اینبار جیم جارموش یک طنز سیاسی و نیمچه فلسفی را در ژانر زامبی گنجانده است که در حالت عادی نباید جواب بدهد، ولی او این کار را انجام داده و نتیجه یک فیلم زامبی محور خوب با محتوای نقادانه به جامعه آمریکایی و سیاست های ترامپ از آب در آمده است. این یک سفر جالب برای جارموش است، نه فقط به این دلیل که این فیلم یک کمدی ترسناک خاص است ، بلکه به این دلیل که او وارد قلمرو خوبی شده ، جایی که فیلمسازانی مانند جورج ا رومرو قبلاً در آن کار کرده اند واز اجساد آدمخوار بی مغز برای انتقال پیام های اجتماعی-سیاسی در مورد مصرف گرایی و نژادپرستی استفاده کرده اند.

منبع اریا مووی
[ad_2]

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها