نگاهی به گذشته‌های دور و درس‌هایی که سری فیلم های Harry Potter آموختیم!

[ad_1]

از حق نگذریم، هری‌پاتر و مخصوصا ارتش دامبلدور در نوجوانی چیز‌های زیادی به ما آموختند. یاد گرفتیم به خود و توانایی‌هایمان ایمان داشته باشیم. جی. کی. رولینگ به ما آموخت چگونه در روابط ساده و روزمره خود جادو و زیبایی را بیابیم؛ آموخت چگونه در برابر نظام‌های مهلک و اشتباه قد علم کنیم و در مقابل پلیدی، هرچقدر هم که قدرتمند باشد بایستیم.

از آنجا که سیاست دولت ترامپ به سمت مسیری پیش رفته است که در آن حقوق اولیه و انسانی‌  اقلیت‌ها به راحتی نادیده گرفته می‌شود، مغز ما را با حقایق تحریف‌شده پر می‌کنند و بودجه‌ چیز‌هایی که برای آمریکایی‌ها مهم است به کلی قطع شده، بسیاری از مردم برای الهام‌گرفتن به ادبیات روی آورده‌اند. اینکه کتاب‌هایی همچون ۱۹۸۴ (اثر جرج اورول) وHandmaid’s Tale (سرگذشت ندیمه) کم‌کم به دست فراموشی سپرده شده و درقفسه‌های کتابخانه‌ها خاک می‌خورند تصادفی نیست. قبل از آنکه به هری‌پاتر و دوستانش تنها به عنوان داستانی خیالی و نه چیزی بیشتر توجه کنیم، لازم است این نکته ذکر شود که نباید گول ظاهر ساده و رنگارنگ این داستان را بخوریم. هری پاتر پر است از مفاهیم فلسفی و عمیق که اگر دقت کافی نداشته باشیم، از آنها غافل خواهیم شد.

۱.نهراسید، سازماندهی‌شده عمل کنید

طبیعی‌ است که پس از بازگشت ولدمورت احساس مملو از ترس و ناامیدی به سراغتان بیاید آن‌هم در شرایطی که حکومت، شمارا باور ندارد (یا زمانی‌که سرنوشت کشورتان را به رئیس جمهوری لجوج و مستبد می‌افتد). اما این وحشت بی‌پایان هیچ کمک‌کننده نیست. هرماینی گرنجر به درک این موضوع رسید و از خشم خود برای سازماندهی از لشکر دامبلدور استفاده نمود.  او همچنین با گسترش اعضای جبهه خود و متقاعد کردن هری‌پاتر از او تقاضای کمک کرد. بنابراین ناامید نباشید و سنجیده عمل کنید. اهدا کنید، داوطلب شوید، به یک گروه ملحق شوید، گروه مبارز خود را بسازید، یا حداقل راهی پیدا کنید تا ورای سخن، موفق به انجام کاری مفید شوید.

۲.  شما حق دارید مسئولین را زیر سوال ببرید

هنگامی‌که تأیید شد دولورس آمبریج دبیر آموزش‌وپرورش، یا به بیانی دیگر مسئول تفتیش‌عقاید مدرسه هاگوارتز شده، دانش‌آموزان و ارتش دامبلدور فهمیدند قضیه از چه قرار است. دولورس علاقه‌ چندانی به تدریس در آنجا نداشت، او بیشتر سعی در محدودسازی جوانان و سلب آزادی آنها و اجرای یک‌سری قوانین خاص [احکام آموزشی] داشت. به چهره‌های مقتدر و قدرت‌ها،کورکورانه ایمان نداشته باشید. آمبریج‌های زمان ما نیز به واسطه عنوانِ شغلی‌شان شایسته احترام نیستد.

۳. خودتان را با دانش مسلح کنید

تا فیلم Deathly Hallows ( یادگاران‌مرگ)، تقریبا تمام اعضای لشکر دامبلدور به مبارزان سرسخت آزادی تبدیل شده بودند که در کنار یکدیگر مقابل رژیمی تمامیت‌خواه ایستادند. اما در کتاب پنجم هری پاتر، لشکر دامبلدور صرفا به عنوان یک کلاس مخفی که خواستار مبارزه با تاریکی و نیروهای شیطانی بود، شکل گرفت. هری و هرماینی متوجه شدند که دانش در این میان اهمیت فراوانی دارد؛ مخصوصا زمانی که قدرت‌ها می‌خواهند شما را در تاریکی و جهل نگاه دارند. اگر نظام حاکم شما را برای پیشامدها ناگوار آماده نمی‌کند، خودتان دست‌ به‌کار شوید.

 

۴. دربرابر اخبار کذب بایستید

به یاد دارید هری پاتر در برابر جریان‌سازی‌ها و اخبار کذب ایستاد؟ آن‌ هم زمانی که هیچ‌یک از خبرها بیان‌کننده سیاست‌ها و رفتارهای حکومت نبود؟ به قول‌ نویسنده Bustle، پیشنهاد نمی‌کنیم مانند هرماینی یک خبرنگار بیچاره چون ریتا اسکیتر را داخل ظرفی شیشه‌ای زندانی کنید، اما خوب است همچون لشکر دامبلدور هرچه در اختیارمان گذاشته می‌شود را با دقت و حساسیت بررسی کنیم. قرار نیست هرکس هر خبری برایمان نقل می‌کند را باور کنیم. مقامات و قدرت‌ها همیشه رسانه را در جهت خواسته‌های خود هدایت می‌کنند.

۵. از خود و اطرافیان محافظت کنید

حتی با وجود لشکر دامبلدور، کوییدیچ، مدرسه کار، و موانعی وحشتناکی که آمبریج ایجاد کرده بود، هری پاتر همچنان زمان قابل‌توجهی را با چو چانگ می‌گذارند. ران همچنان جوک‌های زیاد می‌گفت. هرماینی هم کلی تکلیف خانگی انجام می‌داد، که فکر می‌کنم یک نوع استراحت ذهنی برایش محسوب می‌شد. حتی زمانی که همه چیز به‌هم ریخته و از هم پاشیده به‌نظر می‌رسید، حواستان به خود و اطرافیانتان باشد. شما نمی‌توانید با یک روحیه تضعیف‌شده جلوی مرگ‌خواران بایستید.

۶. روابط خود را امن نگه دارید

یادتان می‌آید آمبریج با دسترسی به هدویگ قادر به خواندن پیام‌های هری پاتر شد؟ در آن زمان لشکر دامبلدور به‌صورت مخفیانه و با استفاده از سکه‌های جادویی باهم ارتباط برقرار می‌کردند. حالا قرار نیست ما هم تمام ملاقات‌هایمان را در یک اتاق مخفی زیر زمین برگزار کنیم اما باید حواسمان جمع باشد تا روابط و اوامر شخصی‌مان در جایگاه امن خود بماند.

 

۷. برای اصول‌ و ارزش‌های خود بایستید

اعضای لشکر دامبلدور همیشه برای اعتقادات و ارزش‌های خود می‌جنگیدند و اجازه نمی‌دادند کسی به اصول اخلاقی آنان دهن‌کجی کند. آن‌ها دروغ‌ها و رفتارهای زشت آمبریج را تحمل نمی‌کردند. هری پاتر پس از آنکه آمبریج مجبورش می‌کند کلمات را روی پوست خود حک کند، بازهم دست از مبارزه نمی‌کشد. برخی اعضا مانند چو، در برابر والدین خود ایستادگی کردند تا بتوانند جزئی از لشکر دامبلدور باشند. یا مثلا آن ضربه جانانه از هرماینی به صورت مالفوی را به‌یاد دارید؟ خب، ما که هرروز نمی‌توانیم به صورت مالفوی‌ها ضربه بزنیم اما قطعا می‌توانیم برای آنچه اعتقاد و ارزش و باورمان است بایستیم.

۸. هرکسی می‌تواند ایفاکننده یک نقش مهم باشد

مشخصا هرکسی نمی‌تواند هری پاتر باشد. هرکسی نمی‌تواند مانند هرماینی چنین نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کند. اما نویل، هانا، ران، جینی؛ تقریبا تک‌تک اعضای لکشر دامبلدور در حد توان خود نقش مهمی را ایفا نمودند. حتی شخصیت ضعیف و درظاهر به‌دردنخوری چون دابی هم در پایان توانست کاری شایسته انجام دهد. شک نکنید اگر این شخصیت‌های درجه دو و سه به یاری هری پاتر نمی‌شتافتند، اما هیچگاه موفق به مبارزه با تاریکی نمی‌شد. پس هر فرد می‌تواند به نوبه خود ایفاکننده یک نقش مهم باشد؛ نقشی که اگر وجود خارجی نداشت، شاید، شاید تمام فداکاری‌ها و سختی‌ها و مبارزات به شکستی باورنکردنی می‌انجامید.

۹. از گذشته عبرت بگیرید

اینکه ما می‌گوییم لشکر “دامبلدور”، یک دلیلی در پس آن نهفته است. شاید دامبلدور یک فرد کامل نباشد اما قطعا در مقایسه با دیگر افراد یک سر و گردن بالاتر است. و این همان چیزی است که باید دنبالش بگردیم. در دنیای واقعی چیزی یا کسی به نام «کامل» وجود ندارد. در طول تاریخ بشریت گروه‌ها و مبارزات بسیار مشابه آنچه از لشکر دامبلدور مشاهده نمودیم، دیده می‌شود. هرکسی نیاز دارد به بالا نگاه کند و فرد یا عقیده‌ای را راهنمای مسیر خود قرار دهد. در طول ماجرای هری پاتر نیز بارها مشاهده می‌شود که داستان‌هایی از گذشته چقدر می‌تواند در شرایط دشوار به یاری انسان بیاید.

 

۱۰. قدرت در دست جمعیت‌ها است

تک‌تک افراد لشکر دامبلدور مشخصه‌های خاص خودشان را دارند و در این مورد شکی وجود ندارد. اما این افراد همگی برای حصول یک هدف کنار هم جمع می‌شوند و اینگونه است که نهایتا به پیروزی می‌رسند. همان‌طور که بالاتر اشاره کردیم، هری پاتر بدون کمک دیگران هیچگاه موفق به شکست نیرو‌های تاریک و یا ولدمورت نمی‌شد. تاریخ نیز گواه همین امر است؛ همه انقلاب‌های جهان در کشورهای مختلف توسط توده عظیمی از مردم شکل گرفته است. هیچگاه یک یا دو نفر به تنهایی موفق به برچیدن یک نظام نشده‌ و نخواهند شد.

سخن پایانی

جی‌. کی. رولینگ حقیقتا یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن حاضر محسوب می‌شود و اثر او بر فرهنگ عامه کاملا مشهود است. درس‌هایی که او چه با زندگی خود و چه با داستان‌های خود به ما داده بی‌شمار هستند و نمی‌شود به تک‌تک آن‌ها پرداخت. یکی از مزایای اصلی داستانی چون هری پاتر، ارتباط مستقیم و شفاف آن‌ با نوجوانان و جوانان است. متاسفانه طی یک دهه اخیر – مخصوصا پس از پایان سری هری پاتر – کمتر شاهد چنین آثاری بوده‌ایم و امید است هرچند سال یک‌بار، نسل‌های جدید یک اثر فاخر و قابل‌اتکا مانند هری پاتر برای خود داشته باشند. (Vigiato)

 

برگرفته از آریامووی

[ad_2]
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها