نیل پاتریک هریس به کمدی جدید Uncoupled محصول نتفلیکس پیوست

نیل پاتریک هریس به کمدی تلویزیونی طنز نتفلیکس ، Uncoupled ، از دارن استار ، خالق امیلی در پاریس و جفری ریچمن ، تهیه کننده اجرایی خانواده مدرن ، می پیوندد.

هریس قرار است در نقش اصلی ( مایکل ) بازی کند ، پس از اینکه همسرش بعد از ۱۷ سال خانه را ترک می کند ، زندگی بی نقص و کامل او دچار هرج و مرج می شود. ناگهان ، مایکل خود را با دو کابوس روبرو می کند ، از دست دادن دلبر و معشوق خود و همچنین یک مرد میانسال با گرایش جنسی متفاوت و حالا مجرد و تنها در شهر نیویورک…

به گزارش ددلاین ، انتظار می رود فیلمبرداری این سریال اواخر امسال در نیویورک آغاز شود. هریس در کنار استار و ریچمن به عنوان تهیه کننده اجرایی خدمت خواهد کرد. استودیو MTV Entertainment و Jax Media تهیه کنندگان پروژه خواهد بود.

این اولین تجربه همکاری هریس با نتفلیکس نیست ، برنده چندین جایزه امی قبلاً کنت اولاف را در مجموعه حوادث ناگوار ، بر اساس مجموعه رمانهای کودکان دنیل هندلر به همین نام ، به تصویر کشیده بود.

هریس اخیراً در یک نقش مهمان در سریال درام بریتانیایی It’s A Sin ظاهر شد و بعد در The Matrix 4 که ۲۲ دسامبر اکران می شود ، دیده خواهد شد.


توضیح درباره علت انتخاب نام سریال و پیش زمینه آن که در شناخت بهتر داستان سریال کمک خواهد کرد :

Uncoupled در واقع یک جدایی در میان زوج های عصر مدرن محسوب میشود افرادی که بدون اینکه یک جدایی رسمی داشته باشند یکدیگر را ترک می کنند ریشه این فرایند اشاره به مفهوم Conscious uncoupling دارد و یک مفهوم جدید در زندگی اجتماعی است که در قرن ۲۱ برای اشاره به طلاق زناشویی نسبتاً دوستانه به کار رفته است.

در واقع جدایی آگاهانه ( قطع پیوند آگاهانه ) این توانایی است که بفهمیم هرگونه تحریک و مشاجره ای [در یک ازدواج] علامتی است که به درون خود نگاه کنیم و یک چیزِ داخلی منفی را که نیاز به بهبودی دارد ، شناسایی کنیم.

این اصطلاح توسط کاترین وودوارد توماس در سال ۲۰۰۹ به عنوان یک فرآیند پنج مرحله ای برای حمایت از تکمیل آگاهانه یک رابطه صمیمی ایجاد شد و توسط گوینت پالترو در سال ۲۰۱۴ محبوبیت یافت ، او از این عبارت برای توصیف طلاق اخیر خود استفاده کرد.

از اوایل دهه ۱۹۴۰ ، کلمه “جدا شدن” به معنای طلاق تبدیل شد.

جامعه شناس دایان وان در سال ۱۹۷۶ یک “نظریه جدایی” را پیشنهاد کرد. وان فرایندی را دید که در آن رابطه به دوراهی می رسد ، وقتی هر دو طرف متوجه می شوند که “همه چیز در داخل مرده است”. معمولاً یک مرحله طولانی دنبال می شود ، که طی آن یکی از شرکا (“پاسخ دهنده”) با وجود اینکه ناخودآگاه می دانند که به پایان خود می رسد ، رابطه ناموفق را حفظ می کند.

وان فرایند تجزیه را که بر آغازگر و پاسخ دهنده ( واکنش دهنده ) به طور ناهموار تأثیر می گذارد تصور می کرد. در حالی که آغازگرِ جدایی “عزاداری برای از دست دادن رابطه را آغاز کرده است” پاسخ دهنده این کار را نکرده. وان پیشنهاد می کند که “برای خروج موفق خود از رابطه و مشروعیت بخشیدن به جدایی این جایگاه رو مجددا تعریف نمایند .

وان پیشنهاد کرد که “خروج از رابطه شامل تعریف مجدد خود در چندین سطح است: در افکار خصوصی افراد ، بین شرکا و در زمینه اجتماعی بزرگتری که در رابطه وجود دارد”.

وان روند جدا شدن یک زوج را زمانی به پایان می رساند که “شرکا خودشان را تعریف کرده اند و دیگران آنها را جدا و مستقل از یکدیگر تعریف می کنند – وقتی شریک بودن دیگر منبع اصلی بیان هویت نیست”.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها