چالش‌های دولت سیزدهم؛ چگونه سینمای ایران دوباره احیا می‌شود؟ –

[ad_1]

هوشنگ توکلی، ابراهیم داروغه‌زاده، حسن کلامی، حامد جعفری، امیرحسین حیدری و علیرضا نجف‌زاده دیدگاه‌های خود را برای رفع چالش‌های سینمایی دولت در حوزه‌‌های مختلفی مانند ارتباط سیاست با فرهنگ، رویکرد ملی در جشنواره فیلم فجر و سینمای دفاع مقدس گفتند.
به گزارش تسنیم، صفحه سینمای ایران نیز مانند دیگر عرصه‌های فرهنگی و سیاسی کشور در حال ورق خوردن است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر کرده است و همین روزها است که معاونت سینمایی آن نیز عوض شود و به‌دنبال آن دیگر بخش‌های سینمایی نیز تغییر کند.
سینما در این یک سال و نیمی که از شیوع کرونا می‌گذرد یکی از آسیب‌دیده‌ترین بخش‌های کشور در سطح کلان است، یعنی تنها آن را نباید در مقیاس عرصه فرهنگی از نظر آسیب‌شناسی بررسی کرد بلکه به‌دلیل تعطیلی‌های طولانی‌مدت و همین‌طور ارتباط مستقیم و جدی با مخاطبی که ریزش کرده است، به‌شدت دچار مشکل شد و باید برای درمان آن فکر عاجل کرد.
اما این تمام مشکل سینما نیست، سینمای ما دارای مسائل مهمی چه در چرخه تولید و چه در چرخه اکران است، از حیث مخاطب و محتوا و در ابعاد و زمینه‌های مختلف، از آنچه باید و شاید در داخل و خارج از کشور باشد فاصله دارد. بررسی اینکه این مسائل چیست و تبیین هرکدام و راه‌حل برون‌شد از آنان توسط دولت و بخش خصوصی یک پرونده مفصل است. ما در این گزارش تلاش کردیم مهم‌ترین مسائل و چالش‌های سینمایی زمان حاضر کشور را که به‌شهادت رسانه‌ها و سینماگران در این چند سال مختلف مورد اشاره قرار گرفته است احصا کنیم و نظر کارشناسی سینماگران و منتقدین و همین‌طور راه‌حل برون‌شد از آنها را از ایشان جویا شویم.
اما این گزارش یک مخاطب بسیار مهم دارد و آن «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم است که باید بتواند با بررسی این مسائل و راه‌حل‌های آن، این مشکلات را از سر راه سینمای ایران بردارد.

نگاه سیاسی دولت روحانی به سینما تحمیل شده است

مهم‌ترین مسأله سینمایی کشور در زمان حاضر چیزی غیر از نبودن فیلم خوب نیست. سینما مخاطبینش را از دست داده است و روزهایی که مردم برای فیلم خوب صف می‌کشیدند فراموش شده است، فیلم‌هایی که خانواده‌ها را مشتاق به سینما رفتن می‌کرد و برای خود حرف جدی داشت اما، چرا سینمای ایران یک‌باره مانند جزیره‌ای شد که در آن برخی فیلم می‌سازند و به این فکر نمی‌کنند که فیلم‌شان فروش می‌رود یا نه؟ چرا موج مشکلات و سیاهی‌ها در سینمای ما یک‌باره رو به فزونی گذاشت و تلخ‌ترین روزهای سینمای کشور را رقم زد؟
پاسخ اولین سؤال ما را هوشنگ توکلی بازیگر و کارگردان قدیمی سینمای ایران می‌دهد.
“به‌نظرم ما ناگزیر هستیم به ۸ سال قبل و ابتدای دولت آقای روحانی برگردیم و آن دوران را مورد بازبینی قرار دهیم. آقای ایوبی انسانی بود که از آن شرایط خاص فرصت‌طلبانه یک شرایط دیگر به‌وجود آورد و موفق شد که مقدمات بحران در سینما را برای درازمدت کلید بزند. ایشان خیلی هم خوش‌قدم بود زیرا در دوره ایشان شاید مهم‌ترین حادثه در سینمای جهان فوت مرحوم کیارستمی بود که او را با آن مواجه کرد. باید دید که؛ چرا مدیریت ایشان نتوانست برای رهایی این کارگردان بزرگ از بیماری و مرگ کار درست و درمانی انجام دهد؟”
کارگردان مدرس در ادامه با بیان اینکه هرچه در توان داشتند تا دولت قبلی و فعالیت‌های فرهنگی آنان را زیر سؤال ببرند به‌کار بستند، در حقیقت طیف اصلاح‌طلبان برای آنکه به منافع خود برسند هرچه را در دولت قبلی بود مخرب تلقی کردند. به‌نظرم نگاه‌های آنان درست نبود برای آنکه درست است که کاری کردند تا شمقدری را وادار به عکس‌العمل کنند تا واکنشی از خود نشان دهد اما منافع طیف مقابل در همین بود که کار به بسته شدن خانه سینما برسد. من تمام تلاشم را برای جلوگیری از بسته شدن خانه سینما کردم تا نگذارم خانه سینما تعطیل شود اما وقتی حراست آمد و زنجیر را روی درب انداخت دیگر کاری از دست من ساخته نبود.
او با بیان اینکه بیشتر افرادی که دشمن دولت قبلی بودند و خانه سینما را ناشی از اشتباهات آنان می‌دانستند در این دولت پشیمان شدند، گفت: خیلی از آنها بعداً به من پیامک زدند که «آقا، ما اشتباه کردیم و پشیمانیم. اینها پدر ما را درآورده‌اند!»، این‌ها تنها واکنش‌هایی است که در همین ۵ سال اخیر به من گفته شده است.

منافع اصلاح‌طلبان در تخریب بخش فرهنگی دولت قبل بود

وی در ادامه گفت: اگر در سینما رشدی در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ صورت گرفته است ناشی از اثرگذاری انقلاب اسلامی بوده است. در آن سال‌ها هنوز امیدی در دل فیلمسازان بود و برای مردم فیلم می‌ساختند اما تفکر در سال‌های دهه ۱۳۸۰ به این سمت متأثر از فضای سیاسی و بازی‌های دو جناح چپ و راست شد. واقعیت این است که دو طرف به‌جای آنکه به اصل فرهنگ و هنر بپردازند به درگیری‌های میان جناح‌های سیاسی پرداختند. این درگیری‌ها خود را در سینمای دهه ۱۳۹۰ به‌صورت شدیدی نشان داد. در دهه‌ قبل زمینه‌های آن تا حدی دیده می‌شد اما به آن شدت درگیر نبود اما در این ۱۰ سال گذشته و در دولت آقای روحانی اثرگذاری توسط سیاسیون دولت به اوج خودش رسید.
بازیگر «مرگ تدریجی یک رؤیا» و «زیر تیغ» با توضیح و واکاوی دعوای سیاسی میان احزاب ایران اظهار کرد: در حقیقت آنچه ریشه دعوا بوده است برمی‌گشت به نگاه به غرب و این‌که راه پیشرفت کشور همکاری و تعامل با غرب است یا از درون کشور می‌گذرد، هر کدام از طرفین نگاه خودشان را در ارگانی نهادینه کردند و به‌صورت افراطی بیان کردند. غرب‌گرایان در سینمای دولت تدبیر و امید و اصول‌گرایان در تلویزیون که به‌نظر من هر دو اشتباه کردند چراکه محتوای خوبی که باید مستقل در سینما رشد می‌کرد توسط نگاه‌های سیاسی غرب‌گرا در این چند سال در سینما به سینماگران دیکته شد و آنان را به‌سمتی برد که دوست داشت.
توکلی گفت: البته ما از نظر دستاورد سخت‌افزاری و تکنیکی و امکانات جدید رشد کردیم. امروز از این نظر اتفاقات خوبی در کشور ما رخ داده است که باید از آن برای ساخت فیلم‌های ارزشمند و درجه‌یک برای مردم استفاده کرد. اگر توسعه فرهنگی به‌معنای واقعی کلمه رخ دهد آن وقت است که هنرمندان ما برای جهان شناخته می‌شوند. اگر هنر ما در جهان نتواند شناخته شده باشد دچار نوعی تنهایی و درون‌گرایی می‌شود، این در حالی است که هنرمندان ما در زمینه‌های مختلف توانا و کارآمد هستند.

دغدغه‌های ملّی‌ مدیران باید برای هنرمندان درونی شود

غیرممکن است که درباره مسائل سینمایی کشور صحبت کرد و جشنواره ملّی فیلم فجر را مورد ارزیابی قرار نداد، جشنواره‌ای که از عمر آن ۴۰ سال می‌گذرد و حالا به‌عنوان مهم‌ترین سکوی پرتاب فیلم‌ها برای اکران و طرازدهی در سینمای کشور خوانده می‌شود.
صحبت درباره جشنواره همیشه داغ و تازه بوده است و چهره‌های مختلفی از اصحاب سینما تا رسانه درباره آن گفت‌وگو کرده‌اند اما نظرات و دیدگاه‌های افرادی که خود متولی مدیریت آن بوده‌اند از عمق و جدیت بیشتری برخوردار است.
ابراهیم داروغه‌زاده با ما درباره تقویت رویکرد ملی‌گرایانه این جشنواره سینمایی و ارتباط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن توضیحاتی را ارائه داد:
“جشنواره فیلم فجر مهم‌ترین جشن فرهنگی هنری جمهوری اسلامی است که همیشه متأثر از عوامل متعددی بوده است که تغییرات و نگاه‌های متفاوت مدیریتی یکی از عواملی است که می‌تواند کمیت و کیفیت جشنواره را تحت تأثیر قرار بدهد.”
وی ادامه می‌دهد: بدیهی است هر دولتی با توجه به برنامه‌ها و وعده‌هایی که در زمان انتخابات به مردم داده است پس از اینکه سکان مدیریت کشور را به‌عهده می‌گیرد تغییراتی در شیوه مدیریت کشور در حوزه‌های مختلف ایجاد می‌کند که حوزه فرهنگ و هنر و از جمله جشنواره فیلم فجر هم که یک جشنواره دولتی است از این مقوله مستثنی نیست. البته یکی دیگر از عوامل مهم تأثیرگذار در جشنواره فیلم فجر کیفیت و کمیت و رویکردهای موضوعی فیلم‌های سینمایی تولیدشده در سال سینمایی کشور است که می‌تواند تأثیری حتی به‌مراتب بیشتر از مدیریت دولتی بر جشنواره داشته باشد.
دبیر سابق جشنواره ملّی فیلم فجر با اظهار اینکه فضای سیاسی اجتماعی کشور نیز از جمله عواملی است که می‌تواند فضای جشنواره را تحت‌الشعاع خود قرار دهد، گفت: به‌عنوان نمونه فضای حاکم بر کشور در سال‌های دفاع مقدس کل سینمای ایران و بالتبع جشنواره فیلم فجر را تحت‌الشعاع قرار داده بود و همین‌طور فضای سیاسی اجتماعی دوران دولت اصلاحات تأثیرات مهمی در سینمای کشور و تولیدات و جشنواره‌های آن در زمان خود داشته است.
داروغه‌زاده ضمن اشاره به اثرگذاری شرایط سیاسی و اجتماعی بر رویکرد فیلم‌های سال، همچنین سیاست‌های وزارت فرهنگ را برای مدیران جشنواره نیز مهم ارزیابی و اضافه کرد: سیاست‌های کلان اعلامی از طرف وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان سند بالادستی مدیران جشنواره یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در جهت‌دهی جشنواره‌های سینمایی است که دولت متولی برگزاری آنها است. اگر این سیاست‌ها بتواند ردپایی در تولیدات سینمایی که با حمایت و هدایت سازمان سینمایی در طول سال تولید می‌شوند داشته باشد، بدیهی است می‌تواند در جشنواره فیلم فجر هم آثار خود را نمایان کند.
لازم است مدیریت کلان سینما تعریف درست و دقیقی از منافع ملّی داشته باشد و بتواند این تعریف را برای جامعه سینمایی کشور تبیین کند و سینماگران آن را بپذیرند و درونی کنند
وی در پایان درباره رویکرد ملّی در سینما و جشنواره فیلم فجر گفت: البته ابتدا لازم است مدیریت کلان سینما تعریف درست و دقیقی از منافع ملّی داشته باشد و بتواند این تعریف را برای جامعه سینمایی کشور تبیین کند و سینماگران آن را بپذیرند و درونی کنند، به‌بیان دیگر دغدغه‌های مدیران سینمایی بایستی تبدیل به خواست‌های درونی اهالی سینما بشود تا محصولات سینمایی بدون شعارزدگی‌های سطحی بتوانند در خدمت منافع ملّی نظام و کشور باشند و در مخاطب اثر مثبت و عمیق بگذارند.

بیمه‌ هنرمندان و ناکارآمدی مسئولینی که سینماگران را گرفتار کرد

بدون شک از اصلی‌ترین مشکلات سینماگران کشور مسأله بیمه آنان است، هنرمندان زیادی داریم که حتی بیمه نشده‌اند آنان هم که بیمه شده‌اند بعد از بازنشستگی مقرری که دریافت می‌کنند کفاف زندگی آنان را نمی‌دهد. در همین ماه محرم در گفت‌وگویی که خبرگزاری تسنیم با رضا رویگری بازیگر نام‌آشنای سینمای ایران داشت متوجه شدیم که او هنوز بیمه نیست و از هزینه‌های بالای درمانی رنج می‌برد.
علیرضا نجف‌‌زاده، کارگردان سینما و تلویزیون و عضو هیأت امنای خانه سینمای ایران در این باره به خبرنگار تسنیم گفت: به‌نظرم هیچ معضلی در زمان حاضر به‌اندازه مشکل بیمه هنرمندان مهم نیست. تا زمانی که آنان احساس امنیت شغلی نکنند و همین‌طور بعد از بازنشستگی با حقوقی که هم‌ردیف با مشاغلی است که از درآمد بسیار پایین برخوردارند زندگی کنند، دچار مشکلات فراوان در زندگی هستند. در زمان حاضر هنرمندان ما با حقوق حداقلی وزارت کار بازنشسته می‌شوند.
وی ادامه داد: متأسفانه برای شغل ما در وزارت کار هنوز ردیف تعریف نشده است و برای همین با حقوق ماهیگیران فصلی برابر است. البته در دولت‌های قبلی تا حدی مشکلات و موانع بر سر راه برداشته شده است، زمانی حتی از همین بیمه نیز هنرمندان برخوردار نبودند اما نباید به‌صرف اینکه سینماگران بیمه هستند بسنده کرد. در همین دوران شیوع کرونا بسیاری از همکاران ما بیکار شدند و چون که بیمه بیکاری نداشتند از دریافت حتی یک ریال هم محروم بودند. بسیاری از مشاغل بیمه بیکاری دارند و باید برای سینماگران نیز بیمه بیکاری فراهم شود.
این کارگردان سینما با ابراز اینکه “بیمه تکمیلی هنرمندان موجود برای ما بسیار بی‌فایده است” تصریح کرد: هزینه‌هایی که بیمه برای ما پرداخت می‌کند نسبت به هزینه‌های پرداختی ما بسیار کم است. اگر برخی از اقلام و مبالغ پرداختی آن را توسط بیمه تکمیلی ببینید متوجه می‌شوید که تقریباً این بیمه و خصوصاً نحوه پرداخت آن تقریباً فایده‌ای برای ما ندارد.
وی بیان کرد: در سال گذشته دیداری میان اعضای هیأت مدیره خانه سینما با وزیر کار صورت گرفته بود و قرار شد که از این نظر برای حل مشکلات هنرمندان اقداماتی صورت بگیرد. تا آنجایی که من می‌دانم کاری هنوز در این راستا صورت نگرفته و بیشتر وعده داده شده است. باید دید که وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و کار و رفاه اجتماعی می‌توانند این مشکلات را از سر راه بردارند یا آنها نیز وعده می‌دهند. اگر نقص قانون هست در مجلس آن را برطرف کنند، اگر هم از نظر قانونی مشکلی وجود ندارد پس چرا در این مورد مشکل بیمه هنرمندان تمامی ندارد؟
نجف‌زاده در پایان گفت: برخی از سینماگران را برای اینکه در سینما کار نکرده‌اند و در تلویزیون کار می‌کنند بیمه نکرده‌اند که به‌نظرم این مشکل می‌تواند با جلسه و گفت‌وگو حل شود.

انیمیشن/ از فهم معیوب مسئولین در حمایت از انیمیشن تا جولان انیمیشن‌های خارجی مخرب فرهنگ

عرصه انیمیشن در کشور ما در چند سال گذشته جان تازه‌ای گرفته است، چه در شکل سینمایی و چه در مجموعه‌های تلویزیونی کارهای متعددی ساخته شده است اما هزینه‌‌های بالای این صنعت و مسائل فرعی آن باعث شده است تعداد آثار تولیدی آن در سال چندان زیاد نباشد، آیا سرعت تولید پایین است یا مشکل از جای دیگری است؟
حامد جعفری تهیه‌کننده انیمیشن و سازنده فیل‌شاه در این باره به خبرنگار تسنیم گفت: به‌نظر من، مهمترین مشکلات بر سر راه تولید انیمیشن ایران، سرعت پایین تولید نیست، چه آن‌که همین الآن نیز هستند استودیوهایی که به‌طور متوسط سالانه هفت تا هشت هزار دقیقه تولید انیمیشن دارند و قطعاً دولت می‌تواند با کمی حمایت از این استودیوها و کمک به شرکت‌هایی که در حوزه انیمیشن سرمایه‌گذاری کرده‌اند و می‌کنند، به گسترش تولید و افزایش سرعت تولید کمک کند.
اما برداشت من این است که مهم‌ترین مشکلات بر سر راه انیمیشن ایران از این قرار است؛ اولین مشکلی که به‌نظرم می‌رسد، عدم حمایت صحیح دولت‌ها از انیمیشن است، البته الآن تا حرف از حمایت می‌‌شود سریع برداشت مسئولین این می‌شود که “یک پول بلاعوضی را بدهیم به یک عده‌ای بروند کار بسازند.”، این اسمش حمایت نیست، اتفاقاً انیمیشن ایران بیشترین ضربه را از همین نوع نگاه نهادهای فرهنگی مختلف خورده است، یعنی این نهادها با پرداخت پول بلاعوض به نزدیکانشان که یا بی‌تجربه بوده و یا مملو از تجربه‌های ناموفق بوده‌اند، عملاً بستری برای ایجاد الگوهای شکست در انیمیشن ایجاد کرده‌اند و با همین رفتارهای غیرعاقلانه و غیراقتصادی عملاً سرمایه‌گذاران را از سرمایه‌گذاری در انیمیشن فراری داده‌اند.
جعفری در ادامه با اظهار اینکه انیمیشن یک صنعت کمپانی‌محور است گفت: در حالی که وقتی ما از حمایت صحبت می‌کنیم منظورمان حمایت صحیح از صنعت و ایجاد گردش مالی مقرون به صرفه برای استودیوهای تولیدکننده به‌عنوان اصلی‌ترین نهادهای این حوزه است. ببینید، انیمیشن یک صنعت کمپانی‌محور است، یعنی همان‌طور که آثار تلویزیونی تهیه‌کننده‌محور هستند و آثار رئال کارگردان‌محور هستند، انیمیشن در همه دنیا یک کار کمپانی‌محور است، برای تقریب به ذهن عرض می‌کنم، همه ما وقتی به ذهنمان مراجعه می‌کنیم می‌گوییم فلان انیمیشن دیزنی یا فلان انیمیشن پیکسار و اسم تهیه‌کننده یا کارگردان آثار انیمیشنی را کمتر شنیده‌ایم اما در سینمای رئال مثلاً می‌گوییم کارهای نولان یا کارهای مجیدی، این یک تمایز مهم در صنعت انیمیشن است.

برخی آقایان پول‌های بلاعوضی را به اطرافیان خود به نام تولید انیمیشن دادند

وی بیان کرد: حالا وقتی نگاه ما ناشی از یک رویکرد و فهم درست باشد، تازه می‌توانیم برنامه‌ریزی و سپس تلاش کنیم تا کمپانی‌های فیلم‌سازی و استودیوهایی را که موفق هستند و امکان ایجاد الگوهایی از موفقیت برای سرمایه‌گذاران دارند حمایت کنیم، نه اینکه چون اثر ما است، ولی بد نیست دوستان بررسی کنند که همین موفقیت‌هایی که فیل‌شاه و شاهزاده روم به دست آوردند چقدر در سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌گذاران و شکل‌گیری تولید آثار انیمیشنی باکیفیت مؤثر بوده است. از جنبه دیگر مثلاً یک سنخ دیگر از حمایت‌های مهم دولت می‌تواند این باشد که دولت بگوید “من انیمیشن‌های سینمایی را خارج از نوبت اکران می‌کنم و محدودیت‌های تعداد هفته نمایش را برای آنها قائل نمی‌شوم تا ریسک سرمایه‌گذاران انیمیشن کاهش یابد” و اگر نگاه درست و عزم و فکر و ایده باشد، می‌شود برنامه‌های مختلفی را برای حمایت از این صنعت طراحی و اجرا کرد.
تهیه‌کننده شاهزاده روم نبود نهادهای واسط را که فهم اقتصادی درست و درک عمیق از انیمیشن داشته باشند مشکل دیگر این حوزه دانست و گفت: برداشت من این است که نبود نهادهای واسطی که از یک سو فهم درست اقتصادی داشته باشند و بتوانند با سرمایه‌گذاران تعامل درستی انجام دهند و از سوی دیگر بتوانند نظارت و راهبری صحیح تولیدکنندگان را انجام دهند و فرایند ساخت و عرضه را از پیش‌تولید تا انتهای تولید و سپس مارکتینگ راهبری کنند، یکی دیگر از مشکلات و معضلات انیمیشن است، یعنی نیاز است در کشور دولت‌ها کمک‌های مالی خود را از طریق نهادهای واسطی انجام دهند تا بتوانند الگوهای موفق اقتصادی را تکثیر کنند. شاید اکثریت تولیدکنندگان انیمیشن کشور این ظرفیت و توان را در خود تجمیع نکرده باشند که بتوانند کل فرایند از ساخت تا عرضه را مدیریت کنند تا هم تولید کیفی و مطلوبی را در زمان مشخص بسازند و عرضه کنند و هم جذب سرمایه صحیحی داشته و پاسخگوی سرمایه‌گذاران خود باشند، پس کمک به ایجاد نهادهای واسط نیز از اهمیتی فوق‌العاده برخوردار است.
او مشکل دیگر حوزه انیمیشن را این‌گونه شرح داد: مشکل عدم تربیت صحیح سرمایه انسانی و عدم شکل یک نظام درست برای تأمین سرمایه انسانی برای حجم تولید هدف‌گذاری‌شده توسط نهادهای آموزشی سومین مشکل است، یعنی آموزش‌های کلاسیک و آکادمیک در کشور ما، شغل‌محور نیست و بیشتر بر تئوری‌ها و مواردی از این دست متمرکز است تا به‌روی تربیت سرمایه انسانی مورد نیازی که برای تولید در استودیوها لازم است، این موضوع طبعاً به کاهش سرعت تولید استودیوها نیز منجر خواهد شد.
غیراقتصادی شدن تولید انیمیشن برای استودیوها چهارمین مشکل است که به‌نظر من می‌رسد، این موضوع عملاً سبب شده است ظرفیت برخی از استودیوهای تولیدکننده کشور، با تولید آثار خارجی که محتوای آن اساساً قرابتی با فرهنگ کشور ما ندارد، اشغال شود و اگر دولت با کمک شرکت‌های سرمایه‌گذار این حوزه (که اقتصادی بودن بازار را تضمین می‌کنند) فکری برای این مسأله نکند، رفته رفته اندک تولیدات داخلی نیز مقابل دلارهای آثار خارجی رنگ می‌بازد.
البته اینها مشکلات اصلی‌تر و پررنگ‌تر هستند و طبعاً می‌توان مشکلات دیگری را هم برشمرد.

هر فیلمی که به وحدت مردم کمک کند ملّی است

می‌گویند شناسنامه سینمای هر کشوری را باید از فیلم‌هایش شناخت. روزگاری سینمای کشور ما سرشار از فیلم‌هایی با مضامین ملّی و تاریخی بود، فیلم‌هایی که سینما را زنده نگه می‌داشت و مخاطبین برای تماشایش صف می‌کشیدند.
اما این موضوع در سینمای ایران خیلی کم‌رمق شده است و کمتر فیلم و سریالی دیده می‌شود که در سینما و نمایش خانگی به این سو رفته‌اند. موضوع چیست و چرا سینماگران کشور کمتر به‌سمت مسائلی از این قبیل می‌روند؟
حسن کلامی تهیه‌کننده فیلم‌هایی چون “کودک و فرشته” و “آبادان یازده۶۰” در گفت‌وگو با ما بیان کرد: باید دید که؛ منظور ما از سینمای ملّی‌ چیست؟ به‌نظرم در زمان حاضر هر فیلمی که بتواند به تحکیم وحدت کمک کند و نشانه‌های خوبی از زندگی را برای مردم نشان دهد به‌نظرم ملّی است.
کلامی خطاب به مدیریت سینمایی جدید کشور گفت: باید آقایان نگاه ملی را به‌طور مشخص روشن کنند که چه می‌خواهند تا دچار ابهام نشوند تا بعد از یکی دو سال متوجه شوند که کلی پول از دستشان رفته است و چیزی در دست ندارند. همین الآن هم مطمئن باشید که افراد زیادی صف کشیدند که بیایند و با ادعای اینکه برای سینما می‌خواهند کار ارزشی تولید کنند پروژه بگیرند آخر سر هم هیچ به هیچ. در همین چند سال گذشته دیدیم که برخی بدون اینکه سابقه‌ای در تولید فیلم‌های جنگی داشته باشند آمدند و آخرسر هم فیلمی ساختند که به‌سختی می‌توان آن را اثر دفاع مقدسی یا ملّی خواند.
او راه‌حل بر باد نرفتن بودجه‌های سینمایی کشور را در گفت‌وگوی مدیران با سینماگران دانست و گفت: آقایان با اهل سینما باید بنشینند حرف بزنند تا بگویند مشکل کجا است که سینماگران سراغ سینمای دفاع مقدس نمی‌روند و زمینه کار کردن در آن نیست. احمدرضا درویش یک فیلم درباره امام حسین ساخت اما همان یک فیلم هم توقیف شد و نگذاشتند که اکران شود، خب، بنابراین طبیعی است که فیلمسازان سراغ ساخت فیلم‌های مذهبی نمی‌روند!
مگر اینکه برخی به‌سراغ ساخت فیلم‌های تبلیغی بروند که برخی دوستان شناخته‌شده آقایان پروژه‌ها را بگیرند و بسازند که به‌دردبخور نیست، پس برای همین اگر می‌خواهیم سینمای ملی را ارتقا بدهیم باید بنشینیم با اهل سینما حرف بزنیم تا معلوم شود که چه می‌خواهیم. خانه سینما جای مناسبی برای بیان دیدگاه و مسائل سینماگران است، البته تنها نباید به این مسائل بسنده کرد بلکه باید مسائل اجتماعی و مشکلات مردم را در سینما بیان کرد. اگر در سینما نتواند مسائل بازنمایی داشته باشد و از مشکلات حرف بزند، سینما خالی می‌شود.

وقتی با فیلم درویش این برخورد را بکنیم باید هم سینماگران از سینمای مذهبی فاصله بگیرند
این تهیه‌کننده سینما در پایان بیان کرد که باید دولت آنچه را می‌خواهد تولید شود بعد از ساخت مورد ارزیابی قرار دهد؛ اگر دید که جواب مطلوب را داده است که هیچ اگرنه نباید دچار اشتباه قبلی شود و مسیر را تکرار کند.

از سمفا فقط یک شعار داده شد و بس

اوایل دوران کرونا بود که داد و فریاد تهیه‌کنندگان و دفاتر پخش با صدای بلند شنیده می‌شد، ماجرا از این قرار بود که دفاتر پخش و تهیه‌کنندگان مطالبات خود را از سینماداران می‌خواستند و سینماداران نیز برای پرداخت خود امروز و فردا می‌کردند، کار به جایی رسید که قرار شد دفاتر پخش از سینماداران شکایت کنند، در این لحظه حساس سازمان سینمایی قرار شد که با اهدای وامی به سینماداران به آنان برای پرداخت بدهی خود به صاحبان فیلم و دفاتر پخش کمک کنند.
اما جای این رویه قرار بود که یک اتفاق خوب تمامی مشکلات را حل کند و آن پدیده‌ای به‌نام سمفا بود. سمفا سامانه‌ای بود که به‌گفته رئیس سازمان سینمایی می‌توانست از همان ابتدا سهم سینمادار را از دفتر پخش جدا کند و پول هرکدام را به حساب هرکدام بریزد اما، چرا این سامانه نتوانست موفق شود؟
حیدری مدیر “نمایش‌گستران” و تهیه‌کننده سینمای کشور راه‌حل را هنوز پدیده‌ای مانند سمفا می‌داند که بتواند سهم هرکدام را جدا کند: مدیران وقت در سازمان سینمایی چیزی به‌نام سمفا راه‌اندازی کردند که بتواند سهم‌ها را سوا کند اما متأسفانه تنها از آن یک شعار و نام باقی ماند. این رویه بسیار خوب و منطقی باعث می‌شد از مشکلات و درگیری‌های قدیمی میان سینماداران و دفاتر پخش جلوگیری شود اما هم به‌علت فشار سینماداران و هم مشکلات فنی این سامانه خیلی زود تنها تبدیل شد به درگاهی برای خرید و فروش بلیت سینما و اعلام آمار فروش سینما که قبل از آن هم چند سایت و درگاه دیگر نیز همین کار را انجام می‌دادند.
وی ادامه داد: ما با این امید که مشکل ما را حل می‌کند از سمفا حمایت کردیم و به آن دل بستیم که سمفا می‌تواند چرخه توزیع را نظم بدهد اما از شفاف‌سازی سازمان سینمایی در این حوزه تنها نامش باقی ماند. هنوز هم ما دفاتر پخش باید برای پس‌گرفتن مبالغ خود دنبال سینمادار بیفتیم و مطالبات خودمان را بخواهیم اما باید گفت که یک دفتر پخش و در حقیقت تهیه‌کننده تا پولش به حسابش بازگردد نزدیک به هفت ماه زمان می‌برد. کجای دنیا این‌چنین رسم است که پول صاحب فیلم آن‌قدر زمان ببرد تا به جیبش بازگردد؟ چه‌کسی دوست دارد که پول مردم در حسابش باشد و بدون رضایت آنها از آن ارتزاق کند؟ دولت اگر می‌خواهد کمکی هم به چرخه تولید و هم چرخه اکران کند این مشکل را حل کند، زیرا تا زمانی که پول تهیه‌کننده به حسابش برنگردد چگونه می‌تواند فیلم بعدی را بسازد؟

(Visited 2 times, 2 visits today)

[ad_2] نقل از بانی-فیلم

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها