[ad_1]
در کامیکها، ترکیب تیم ابرقهرمانان جوان متشکل است از Iron Lad، Hulkling،Wiccan و Patriot که به تازگی توسط کیت بیشاپ (Kate Bishop) بازی میشود. کسی لانگ (Cassie Lang) کار پدرش اسکات را در تغییر سایز پی میگیرد و اینطور به نظر میرسد که مارول به دنبال کمی انحراف از کامیکهاست. در حالیکه نسخهی نوجوان کسی در فیلم Avengers: Endgame معرفی شد و کیت بیشاپ قرار است در سریال Hawkeye بازی کند، اما MCU هنوز به حضور این ورودیهای جدید اشارهای نکرده است.
اگرچه، مارول سریال Ms. Marvel را اینطور معرفی کرده است که یک ابرقهرمان پاکستانی-آمریکایی به نام کامالا خان (Kamala Khan) نقش اول آن خواهد بود، اما شایعاتی پیرامون سریالی به نام Miss America شکل گرفته است که داستان یک قهرمان آمریکای لاتین به نام آمریکا چاوز (America Chavez) را روایت خواهد کرد؛ اگرچه این شایعات هنوز تایید نشده است. هر دو کاراکتر برای آیندهی انتقام جویان جوان MCU مفید هستند و با اضافه شدن یک قهرمان خانم دیگر به نام ریری ویلیامز (Riri Williams) یا همان Ironheart و یک قهرمان مرد دیگر از کامیکها، ترکیب بسیار خوبی برای انتقام جویان جدید را شاهد خواهیم بود: ۵ مرد و ۱ زن.
بالاخره جهش یافتهها رسیدند!
روزی خواهد رسید که کسانی مثل مرد آهنی، ثور و حتی کاپیتان آمریکا، بعنوان قهرمانان درجه دوم شناخته خواهند شد (اگرچه تصور این موضوع از الان شاید سخت و زجر آور بنظر برسد). یکی از دلایلی که دنیای سینماتیک مارول روی شانههای عریض آنها ساخته شد و کاراکترهای دوست داشتنیتری مانند مرد عنکبوتی و وولورین (Wolverine ) نقش اساسی نداشتند، این بود که حقوق بسیاری از این شخصیتهای محبوب برای مارول نبودند و این شرکت در دههی ۹۰ آنها را فروخت تا از ورشکستگی رهایی یابد.
اگرچه، در حالی که سونی در حال تلاش است تا حقوق اسپایدی را بازپس گیری کند، وولورین و دیگر مردان ایکس اکنون به لطف قرارداد اخیر دیزنی و فاکس، به مارول بازگشتهاند و آمادهاند تا با ابرقهرمانان دنیای سینماتیک مارول در یک تیم باشند. البته معرفی جهشیافتهها در دنیایی که ده سال اخیر خود را صرف این کرده است که از گفتن کلمهی «جهش یافته» در فیلمهایش خودداری کند، کار دلهرهآوری است اما باز هم با توجه به حرفهای فایگی میتوان دریافت که آنها راهی برای معرفی این کاراکترها در مارول پیدا کردهاند.
به چهار شگفتانگیز فیلم سینمایی بدهید
به یمن حضور هالیوود، روی اولین خانوادهی مارول، گرد و غبار نشسته است! و اکنون وقت آن رسیده که همه چیز سرجای خودش باشد. همانند مردان ایکس، حقوق Fantastic Four «چهار شگفتانگیز» هم در دههی ۹۰ میلادی به شرکت فاکس فروخته شد و اخیرا این حقوق به مارول بازگشته است. اگرچه، بر خلاف جهش یافتهها، که مجموعه فیلمهای موفقی هم در فاکس برای خود داشتند، «چهار شگفتانگیز» هرگز به نتیجهی خوبی نرسیده است و در بین سه فیلم، که نظرات ناخوشایندی هم دریافت کردند، گیر افتاده است و نهایتا بدون هیچ توجهی به گمنامی فرو رفته است.
این موضوع برای تیمی که برای دههها ستون فقرات دنیای کامیکها بوده است، دردناک خواهد بود. اما اکنون که Fantastic Four توسط مارول پس گرفته شده است، این استودیو شانس این را دارد که عدالت را به دنیای آنها بازگرداند. کوین فایگی در کامیک کان سن دیگو (SDCC) در مورد Fantastic Four صحبت کرد اما به طور واضح نگفت که نصیب آنها یک فیلم، یک سریال یا چیز دیگری خواهد شد. به هر شکل آنها به دنیای سینماتیک مارول بازگشتهاند و حق یک خوشامدگویی قابل توجه را خواهند داشت. امیدواریم تا زمانی که فیلم Avengers دیگری از راه برسد، Fantastic Four تنها در MCU معرفی نشوند و فرصت آنرا داشته باشند که خودی نشان دهند.
دنیاهای متعدد و گسترده
اگرچه ایدهی دنیاهای چندگانه در فیلم «مرد عنکبونی: دور از خانه» آورده شده بود، اما مشخص شد که توسط میستریو (Mysterio) با بازی جیلنهال (Jake Gyllenhaal) هماهنگ شده بود و اکنون یکی از سوالات بزرگ دنیای سینماتیک مارول این است که آنها چگونه از نسخهی جهان چندگانهی حال حاضر خود بیرون خواهند آمد؟ در حالی که میستریو فرض را بر این گذاشت که مالتی ورس (جهان چندگانه) از بشکن تانوس در پایان فیلم «نبرد ابدیت» پدید آمده است، اما به نظر میرسد که مارول چنین چیزی را جعلی خواهد خواند فقط برای اینکه دوباره موقعیت خود را عوض کنند و بگویند: این واقعیت است نه آن!
اما چیزی که قابل باورتر به نظر میرسد این است که هنوز رخدادهایی که منجر به شکلگیری یا کشف دنیاهای چندگانهی MCU شود، رخ نداده است اما از عناوین پروژههای فاز چهارم این چنین برمیآید که این فیلمها مطمعنا به این موضوع ربط خواهند داشت. میدانیم که Doctor Strange in the Multiverse of Madness «دکتر استرنج درقلمروهای بیپایان دیوانگی» در سال ۲۰۲۱ اکران میشود و به عبارتی نتیجه میشود که تا آن زمان قلمروهای بیپایان (یا همان مالتی ورس) باید وجود داشته باشد یا حداقل در آستانهی خلق شدن قرار داشته باشند. همینطور الیزابت اولسن (Elizabeth Olsen) قرار است تا در این فیلم بازی کند و این بدان معناست که او از اتفاقات WandaVision صحیح و سالم خارج خواهد شد. (اسپویل تلقی نشود!)
اگرچه مالتی ورس، به صورت موجی همهجانبه وارد دنیای سینماتیک مارول میشود اما به طور قطع، تاثیر بسزایی در فیلمهای آتی خواهد گذاشت. شخصیتهایی که در یک دنیا از بین رفتند میتوانند در دنیایی دیگر زنده باشند، همینطور ضدقهرمانها و شخصیتهای شرور و همینطور رویدادها میتوانند ارزشهای متفاوتی از آنچه ما دیدهایم، پیدا کنند. با این حال تا زمانی که فیلم بعدی «انتقام جویان» شکل میگیرد، میتوانیم شخصیتهایی را داشته باشیم که در جهانهای مختلف، در ورژنهای متعدد از خودشان در حال جنگیدن هستند و توطعهها با ابعاد مختلف زمان تغییر میکنند. البته شاید فکر کنید که سفر در زمان کمی گیج کننده خواهد بود! که همینطور هم هست.
A-Force ایجاد شد
در آخرین مبارزهی فیلم Avengers: Endgame صحنهای وجود داشت که به زعم بینندگان خانمِ فیلم، بسیار جالب توجه بود. کاپیتان مارول با بازی بری لارسن (Brie Larson) دستکش سنگهای ابدیت را از پیتر پارکر (Peter Parker) دریافت میکند و باید تلاش کند تا آنرا از دسترس تانوس خارج کرده و وارد قلمرو کوانتوم کند. در حالی که ارتش تانوس به طرز خطرناکی در پی متوقف کردن او هستند، اما در لحظهای مشاهده میکنیم که تک تک ابرقهرمانان زن، دور کاپیتان مارول آمده و سعی میکنند در مسیری که میخواهد از آن عبور کند، به او کمک کنند. این تعبیر روشنی از کامیک A-Force است که شامل یک تیم از انتقام جویان خانم است.
در شرایطی که این سکانس به وضوح قصد داشت تا ادای احترامی به کاراکترهای زن مارول باشد، بسیاری از مخاطبان این موضوع را درک نکردند، به خصوص با مرگ ناتاشا رومانوف (Natasha Romanoff) با بازی اسکارلت یوهانسون (Scarlett Johansson) که هنوز در ذهن ما تازه است. اما نکتهی مهم در اینجاست که این اولین باری بود که آنها اینقدر بهم نزدیک بودند و همگی یک هدف داشتند: کارول دنورز (Carol Danvers) وظیفهی مهماش انجام بدهد.
با این حال، تنها بخاطر اینکه Endgame صحنهای از گردهمایی کاراکترهای خانم را در خود داشت، نباید تصور کنیم که مارول دیگر نیازی به تلاش برای ایجاد A-Force ندارد. فقط لازم است که شخصیتها و خط داستانی، کمی سازمانیافتهتر باشند. در Infinity War، هنگامی که اسکارلت ویچ (Scarlet Witch)، بیوهی سیاه و اوکویه (Okoye) با بازی دانای گوریرا (Danai Gurira) به هم پیوستند تا علیه Proxima Midnight با بازی کری کون (Carrie Coon) بجنگند، موفق شدند چرا که این شخصیتها میبایست در آن لحظه کنار یکدیگر بودند و به هم کمک میکردند.
تا رسیدن به یک فیلم جدید از Avengers، مارول سالهای زیادی را فرصت خواهد داشت تا شخصیتهای زن فعلی MCU را توسعه بخشد و یک قهرمان خانم جدید را خلق کند و همچنین ارتباط بین تیم و این شخصیت برای مبارزهها، باید بهبود بخشد. احتمالا تا آن زمان ما قادر خواهیم بود که یک نسخه از A-Force داشته باشیم که نه تنها حس طبیعی بودن بیشتری به داستان ببخشد، بلکه در بیشتر از یک صحنه دور هم جمع شوند.
شکلگیری Ultimates
همراه با انتقام جویان جوان و ترکیب جدیدی از Avengers، تیم دیگری از مارول به نظر میرسد بی سر و صدا در حال شکل گیری هستند؛ یک تیم از ابرقهرمانها که در کامیکها برای نبرد مقابل گالاکتوس (Galactus) گردهم میآیند. گالاکتوس یکی از سرسختترین ضدقهرمانهای مارول است. این تیم Ultimates نام دارد و در کامیکها شامل پلنگ سیاه (Black Panther)، کاپیتان مارول (Captain Marvel)، اسپکتروم (Spectrum)، خانم آمریکا (Miss America) و بلو مارول (Blue Marvel) است. این کاراکترها هم اکنون در دنیای سینماتیک مارول در حال ساخته شدن هستند. ما نسخهی کودکی مونیکا رامبیو (Monica Rambeau) یا همان اسپکتروم را در فیلم Captain Marvel دیدیم و سپس متوجه شدیم که او در WandaVision هم ظاهر خواهد شد که این نشان دهندهی آن است که این کاراکتر فیلم انفرادی خودش را نیز خواهد داشت.
اما شایعات زیادی در مورد پیوستن Miss America و Blue Marvel به دنیای سینماتیک مارول وجود دارد و به نظر اضافه کردن آنها به داستان اصلی دور از انتظار نیست. معرفی Ultimates به MCU میتوانند چیزی فراتر از گردهم آوردن یک گروه از شخصیتهای بینظیر مارول باشد؛ این حتی در را برای خلق داستانهای به مراتب هیجانانگیزتر هم باز میکند. گالاکتوس نه تنها ضدقهرمانی خطرناکتر از تانوس است، بلکه ماجراجوییهایی فضایی Ultimates میتواند به دنیای سینماتیک مارول کمک کند تا توجهات را بیشتر به سمت رویدادهای کیهانی جلب کند و نبرد فیلم بعدی انتقام جویان را از زمین دور نگاه دارد.
در آغوش گرفتن موارد عجیب در کامیکها
اگر مدت زیادی است که کامیکها را نخواندهاید (یا حتی تابحال آنها را ندیدهاید)، باید بدانید که آنها بیش از حد با داستانهای MCU بیگانه هستند. حتی با وجود سفر در زمانها و سنگهای جادویی تغییر دهندهی واقعیت در Endgame، باز هم فیلمها چیزی از منبع اصلی خود به ارث نبردهاند. در کامیکها، بازگشت کاراکترها از مرگ امری طبیعی است، شخصیتها به ابعاد مختلف زمان فرستاده میشوند، با فضا برخورد میکنند و تغییر حالت میدهند!
دنیای سینماتیک مارول، به تدریج مخاطبان خود را با پتانسیلهای گسترده و گیجکنندهی کامیکها آشنا کرد؛ از کاراکتری که شبیه یک درخت است و تنها سه کلمه را میتواند ادا کند گرفته تا ایدهی دروازههای جادویی و شنلهایی با قدرت درک و احساس. سفر در زمان احتمالا عجیبترین حرکت مارول در طی فاز سوم در این زمینه بود که با توجه به عملکرد Endgame و Far From Home در باکس آفیس، میتوان فهمید که مخاطبان توانستند به خوبی با آنها کنار بیایند.
با ورود به فاز چهارم، احساس میشود که دغدغهی یافتن دستکش سنگهای ابدیت از بین رفته است و باید منتظر چالشهای دیگری باشیم. شاید با پایان فاز چهارم، مارول بتواند شخصیتها و خطوط داستانی معرفی کند که هرگز در این سه فاز ابتدایی روی آنها کار نکرده بود. شاید با بتا ری بیل (Beta Ray Bill) کله اسبی ملاقات کنیم یا حتی دنیایی را ببینیم که شخصیتهای آن کاملا با چیزهایی که میشناسیم تفاوت داشته باشد و حتی این احتمال وجود دارد که به یک جزیره پر از دایناسور وارد شویم!. واقعا هیچ محدودیتی برای مارول وجود ندارد و تا جایی که ما نگران آن هستیم، موارد عجیب زیادی برای Avengers 5 وجود خواهد داشت.
یک ضدقهرمان واقعا حماسی!
سالهای زیادی است که هواداران مارول فیلمها را بخاطر قهرماناش تحسین میکنند ولی ضدقهرمانهای MCU یک مشکل جدی به حساب میآیند. اگرچه استثناءهایی نیز در این بین مانند لوکی با بازی تام هیدلستون (Tom Hiddleston)، کیلمونگر (Killmonger ) با بازی مایکل بی جردن (Michael B. Jordan) یا اخیرا میستریو وجود دارند، اما اکثریت قریب به اتفاق ضد قهرمانهای دنیای سینماتیک مارول یک شخصیت درستی از خود بروز ندادهاند و صرفا روی شیطانی خود را نشان میدهند به جای اینکه یک قطبنمای اخلاقی باشند.
تانوس یک ورود خوشایند از MCU بود؛ شخصیتش بسیار پخته و کامل و همچنین دارای ابعاد عاطفی بود که اینها از او یک کاراکتر شرور بسیار شکل یافته، و نه فقط شیطانی و تهدیدی برای قویترین ابرقهرمانان زمین، میساخت. اگرچه برای رسیدن به او، ما با مشکلات زیادی مواجه شدیم و امیدواریم این موضوع برای فازهای چهار و پنج تکرار نشود.
با توجه به قرارداد دیزنی و فاکس، مارول مجموعهی زیادی از ضدقهرمانان و شخصیتهای شرور را در اختیار دارد که بسیاری از آنها را میتواند در یک فیلم Avengers نیز راه بدهد، مانند گالاکتوس، دکتر دووم (Doctor Doom) یا Kang the Conqueror. اما این مهم نیست که مارول میخواهد چه کسی را در مقابل قهرمانانش در فیلم بعدی «انتقام جویان» قرار دهد؛ ما فقط میتوانیم امیدوار باشیم که این آنتاگونیستها فرصت کافی برای توسعهی کامل داشته باشند. جدای از این، یک ضدقهرمان خوب باید یک لباس خوب هم داشته باشد. در طی دو یا سه فاز بعدی دنیای سینماتیک مارول، امیدواریم که مارول همان مقدار زمانی که برای پرورش قهرمانهای خودش خرج میکند را برای پیشرفت شخصیتهای منفی خود نیز بگذارد تا حداقل انگیزههای آنان قابل درک باشد. اگر ما واقعا به ضدقهرمانها بها بدهیم، تصمیم نهایی آنها برای قرارگیری در برابر انتقام جویان، تنها یک اتفاق مهم نخواهد بود، بلکه واقعهای دردناک است! (و این حس بیشتری به مخاطب میبخشد)
یک اتفاق اساسی
همانطور که اکثر خوانندگان کامیکهای مارول میدانند، کاراکترها پیشروی میکنند، تیمها جلو میروند و اتفاقات رخ میدهند. رویدادها، کاراکترها را از سیل بیشمار عناوین بیرون میکشند و قهرمانها در تیمهای مختلف با یک دشمن مشترک میجنگند و یا حتی آنها در مقابل هم قرار میگیرند. مارول فیلمهای زیادی به این شکل دارند مانند: Avengers: Age of Ultron «انتقام جویان: عصر اولتران»، Captain America: Civil War «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» و البته Infinity War و Endgame.
همانطور که به فاز چهارم میرویم، دنیای سینماتیک مارول شروع به رشد میکند و شخصیتهای آن به طور فزایندهای ناخوشایندتر میشوند و بنظر میرسد تنها چیزی که میتواند یک فیلم را با شخصیتهایش منطبق سازد، رویدادهای آن هستند. خوشبختانه مارول جو (Joe) و آنتونی روسو (Anthony Russo) را در اختیار داشت که اینفینی ساگا را ساختند و البته گفتهاند که برای کارگردانی فرانچایز Secret Wars (مجموعه کامیک) به دنیای سینماتیک مارول برمیگردند.
اگرچه Secret Wars میتواند بسیار هیجانانگیز باشد، اما موارد دیگری نیز هستند که میتوانند یک چارچوب جذاب برای «انتقام جویان ۵» باشند. این فیلم میتواند داستان کامیک “Secret Invasion” را دنبال کند که در آن انتقام جویان باید یک حملهی خصمانه را که توسط اسکرالهای تغییر شکل دهنده انجام میشود، خنثی کنند. همچنین احتمال دارد که دنیای سینماتیک مارول بتواند اتفاقاتی که اخیرا در فیلمهای «مردان ایکس» (از استودیو فاکس) افتاده است را مانند فیلم Age of Apocalypse «عصر آپوکالیپس» یا The Dark Phoenix Saga «دارک فنیکس» مستقیما به انتقام جویان ربط دارد.
هر داستانی را که مارول بعنوان پایه و اساس فیلم انتقام جویان بعدی انتخاب کند، انتظار داریم که محصول نهایی خارقالعاده باشد و مقیاس آن حتی با Endgame نیز برابری نکند. در واقع Avengers 5 باید به شکلی منطقی و از تمامی جهات از Endgame گستردهتر باشد: از دامنه و تعداد بازیگران گرفته تا حجم خطرات و ریسکهایی که در خط داستانی آن وجود دارد. در حال حاضر غیر ممکن است که بخواهیم پیشبینی کنیم این فیلم چه ریختی خواهد بود، اما به یاد داشته باشید که وقتی در سال ۲۰۰۸ نیک فیوری (Nick Fury) با بازی ساموئل ال جکسون (Samuel L. Jackson) به تونی استارک گفت که میخواهد با او در مورد پروژهی انتقام جویان صحبت کند، هیچکس تصورش را نمیکرد که این انتقام جویان چگونه است. در آن زمان ایدهی شش ابرقهرمان که از سه فرانچایز دور هم جمع شدهاند تا در مقابل تهدیدات شهر نیویورک مقاومت کنند، جاهطلبانه به نظر میرسید. اکنون اما ایدهی یک فیلم از Avengers تنها با ۶ ابرقهرمان، شوخی بیمزهای به حساب میآید.
نقل شده از گیمفا
[ad_2]