نقد و بررسی فیلم The Platform: اختلاف طبقاتی

[ad_1]


گالدر گازتلو اوروتیا (Galder Gaztelu-Urrutia) اولین کارگردانی سینمایی خودش را با یک فیلم کاملا نوآورانه و خوش‌ساخت تجربه می‌کند. فیلم The Platform «پلتفرم» اثری تماشایی از نظر طراحی صحنه، موسیقی، نقش‌آفرینی و اجراست که قطعا برای شما ناخوشایند خواهد بود – البته این را یک تعریف در نظر بگیرید. در نقد و بررسی فیلم «پلتفرم» با آریامووی همراه باشید …

در این فیلم ایوان ماساگه (Ivan Massagué) نقش گورنگ مردی را بازی می‌کند که برای گرفتن یک مدرک معتبر به صورت داوطلبانه قبول می‌کند شش ماه را در یک زندان که به صورت عمودی ساخته شده بگذراند. دو زندانی به مدت ۳۰ روز در یک طبقه نگهداری می‌شوند. سپس گازی در آنجا پخش می‌شود، آن‌ها را بیهوش می‌کند و وقتی بیدار می‌شوند در یک طبقه جدید هستند. چرا طبقه‌‌ای که در آن هستند اهمیت دارد؟ چون پلتفرم هر روز فقط یکبار و به مدت چند دقیقه به آن‌ها غذا می‌دهد. این کار از طبقه صفر شروع می‌شود، جایی که پلتفرم با غذاها، نوشیدنی‌ها، مرغ، کیک و … پر شده و طبقه به طبقه پایین می‌رود. در طبقه اول افراد می‌توانند غذایی که دوست دارند را بخورند، و باقیمانده غذای آن‌ها به طبقه دوم، سوم و بعدی می‌رسد. شاید این برای افرادی که در طبقات بالا هستند بد به نظر نیاید، اما چه می‌شود اگر کسی در طبقه ۱۰۰ ساکن باشد؟ وقتی طبقات بالایی در حال خفه کردن خودشان با غذا هستند و حتی برای پیدا کردن چیزی که می‌خواهند بخورند روی میز می‌روند، شاید فقط باقیمانده ناخوشایند غذای آن‌ها به دست طبقات پایینی برسد – البته اگر اصلا غذایی به دست آن‌ها برسد.

این فیلم از جنبه‌های مختلف یک نوآوری هوشمندانه است. اول اینکه، اگر فقط جنبه سرگرمی را در نظر بگیریم، فیلمنامه کاملا جذاب است. چه یک مشاجره کلامی، دعوای فیزیکی یا فکر کردن درباره این باشد که گورنگ دفعه بعدی کجا به هوش می‌آید، «پلتفرم» از ابتدا تا انتها شما را هیجان‌زده نگه می‌دارد؛ هم برای گورنگ هم به خاطر خودتان، چون نویسندگان داوید دسولا (David Desola) و پدرو ریورو (Pedro Rivero) داستان را طوری طراحی کرده‌اند تا کاملا با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کنید. اگر شما در طبقه ۱۰۰ به هوش می‌آمدید چکار می‌کردید؟ شما با هم‌سلولی خودتان چطور مذاکره می‌کردید؟ اگر آن‌قدر خوش‌شانس بودید تا در طبقه پنجم بیدار شوید چه کار می‌کردید؟ آیا خودتان را با غذاها خفه می‌کردید یا به افرادی که در طبقات پایینی شما هستند هم توجه می‌کردید؟ می‌توان سوالات بی‌شماری در این باره پرسید و اینجاست که مشخص می‌شود، بله «پلتفرم» یک فیلم است، اما فیلمی که می‌توانیم و باید از آن چیزی یاد بگیریم.

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که بیشتر ثروت در اختیار عده کمی قرار گرفته است – مثل همین غذایی که در «پلتفرم» می‌بینیم. اگر به تمام آن غذا دسترسی داشتید، آیا خودتان را محدود می‌کردید یا تا جایی که می‌توانستید از این فرصت بهره می‌بردید؟ شاید به این فکر کنید که فقط نیازهای اساسی خودتان را برطرف می‌کردید، اما اگر هر لحظه ممکن بود این ثروت را از دست داده و به یک طبقه بدون غذا منتقل شوید چکار می‌کردید؟ فیلمنامه دسولا و ریورو همه این مسائل را بررسی کرده و خیلی خوب نشان می‌دهد چطور می‌توان تندرستی عده زیادی را تضمین کرد، البته در حالی که شکست‌های انسانی قابل‌باوری را هم به تصویر می‌کشد.

تمام این‌ها در شخصیت اصلی فیلم یعنی گورنگ مجسم شده، و ماساگه نقش‌آفرینی خیلی خوبی دارد که کاملا ویرانی شرایط بدی که در آن قرار گرفته را به ما نشان می‌دهد. لحظاتی وجود دارند که گورنگ هیجان‌زده نیست اما هنوز به بشریت ایمان دارد و امیدوار است بتواند از این شرایط سخت جان سالم به در ببرد، اما همچنین با وحشت جسمی، بدبختی کامل و تسلیم شدن دست و پنجه نرم می‌کند. این داستان جذابی است که باعث می‌شود حتی یک لحظه از تجربیات گورنگ را هم فراموش نکنید. اینکه همه چیز بخشی از تحول شخصیتی او هستند باعث می‌شود «پلتفرم» یک مطالعه شخصیتی کاملا تاثیرگذار باشد که قدرت اراده گورنگ را در لحظات پراسترس و دردناک آزمایش می‌کند.

طراحی صحنه و جلوه‌های ویژه «پلتفرم» به طرز حیرت‌آوری تحسین برانگیز هستند. تمرکز فیلمنامه دسولا و ریورو روی بافت ساختمان و قابلیت گازتلو اوروتیا برای قابل باور کردن این زندان قرار گرفته و «پلتفرم» از این نظر اثری استادانه است. طراحی طبقات، حرکت خود پلتفرم، ریتم پیشروی داستان، تم موسیقی تکرارشونده آرانزازو کایخا (Aránzazu Calleja)، افکت صدایی که نشانگر رسیدن پلتفرم به طبقه است، نقش‌آفرینی بازیگران نقش مکمل مثل زوریون اگیلئور (Zorion Eguileor) که نقش هم‌سلولی گورنگ را بازی می‌کند – این‌ها همگی جزو نقاط قوت اصلی «پلتفرم» هستند.

 هنوز هم باورم نمی‌شود این اولین تجربه کارگردانی سینمایی گازتلو اوروتیا است. اجرا و به تصویر کشیدن این مفاهیم سنگین حتی برای یک فیلمساز برجسته چالش‌ برانگیز است. چیزی که گازتلو اوروتیا در اینجا به آن دست پیدا کرده نشانگر اعتماد به نفس، ادراک و کنترل او روی فیلمش است. این همچنین نشان می‌دهد او مهارت زیادی در رهبری یک تیم دارد و خیلی خوب می‌تواند از تمام عوامل و بازیگران بهترین عملکرد آن‌ها را بگیرد و آن‌ها را با مهارت بالای خودش کنار هم قرار دهد. البته «پلتفرم» مشکلی دارد و آن هم یک خط داستانی خاص است که در فیلم بررسی می‌شود اما به اندازه بقیه داستان جذاب نیست، اما این فیلم همچنان یکی از آثار تماشایی و جذاب امسال است که احتمالا به یکی از بهترین فیلم‌های ژانر وحشت سال ۲۰۲۰ تبدیل خواهد شد.

 

ترجمه از سایت Collider نوشته Perri Nemiroff


برگرفته از آریامووی
[ad_2]

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها