سریال «دبیرستان وُلتر» (voltaire high) که با عنوان «Mixte» هم عرضه شده، اثری جمع و جور اما متفاوت و جالب توجه هست …
یه کلیپ عاشقونه از سیمون و ژان پییر تو صفحه اینستاگرامم دیدم و بلافاصله جذب رابطه اونا شدم. عنوان کلیپی که توش بودن رو نگاه کردم و فهمیدم که سریال «دبیرستان وُلتر» (voltaire high) محصول پلتفرم آمازون پرایم پرایم هست. شروع به تماشای این مینی سریال کردم و در عرض کمتر از دو روز تمام شد. سریال فوق العاده ای هست، و به شدت دیدنش رو توصیه می کنم.
در سپتامبر ۱۹۶۳، دبیرستان لیسه ولتر، که تا اون زمان مختص پسرا بود، به صورت مختلط در اومد و برای اولین بار پذیرای دخترا بود. حتی اگه فقط چندتا دختر توش وجود داشته باشن، این شروع یه انقلاب واقعی بود. با این کار موجودیت و حیات مدرسه رو زیر و رو شد.
بسیاری از افراد مقیم در شهرها، خصوصا شهرای کوچیک فرانسه چیزای زیادی در مورد حقوق زنها، تبعیض، مبارزات طبقاتی و از این قبیل چیزا یاد میگیرن. از نگاه مدرن و خارجی، فرانسه فوق العاده باز و آزاد به نظر میرسه اما در واقع زنای فرانسوی تا سال ۱۹۶۵ از داشتن حساب بانکی برای خودشون منع شده بودن. همچنین ازدواج گرایشهای مختلف در فرانسه سال ۲۰۱۳ قانونی شد. به علاوه اینکه پایان جنگ الجزایر در ۵ ژوئیه ۱۹۶۲ منجر به استقلال الجزایر شد.
بیاین صحبت در مورد تاریخ رو بیخیال بشیم و به بحث در مورد سریال بپردازیم. من اینو دوست داشتم که سه شخصیت اصلی زن ما جزو بازیگرای جوون، اصیل و متفاوتی بودن. بازیگر اصلی این فیلم میشل هست. اون بامزه، معصوم و شجاعه. بهترین دوستش سیمون، یه پسر دیوونه و کله شق الجزایری فرانسوی هست. آنیک جذابترین دختر و باهوش ترین دانش آموز از یه خانواده تک والدِ فقیر هست. من عاشق اینم که همه اونا پیشینه های مختلفی دارن و شخصیت ها و انگیزه های متفاوتی دارن. شخصیت پردازی شخصیت های مرد هم عالی هست و همه شون خوب بازی می کنن.
اول از همه سیمون مخفیانه با برادر بزرگ تر و خوشتیپ میشل به نام ژان پییر آشنا میشه. با این حال، این یه وضعیت «دختر، اول عاشق میشه، اما پسر بیشتر عاشق میشه» هست. ژان پییر در نهایت به خاطر فشارهای خانوادگی به خاطر گذشته سیمون با اون قطع رابطه می کنه و سیمون متوجه میشه که رها شدن، باعث نابودیش نشده. ژان پییر میخواد اونو برگردونه و من از شرمنده شدن اون واقعا متنفرم. ظاهر جذابی نداره، و من انتظار این خط داستانی رو نداشتم، به خصوص وقتی که کلیپ های عاشقونه این زوج باعث شد تا با این سریال آشنا بشم. همچنین رابطه اروتیک نوجوون ها و موضوع بارداری به خوبی تو سریال مورد توجه قرار میگیره.
قبل از بحث در مورد میشل و آلن، می خوام خیلی سریع به این موضوع اشاره کنم که طریقه پایان رابطه آنیک و هنری پیکون رو تحسین می کنم. آنیک می خواد پیکون رو بپیچونه و فقط اونو به عنوان یه دوست می خواد، اما پیکون عاشق آنیک هست و تو جشن تولد پیکون، آنیک نسبت به اون ابراز بی میلی می کنه و اونو فقط یه دوست خطاب میکنه. این موضوع بسیار واقع گرایانه به نظر می رسید. از طرف دیگه، میشل و آلن منو عصبانی کردن. دو تا فراری ۱۵ ساله مثلا چیکار قراره بکنن؟ تو ۱۵ سالگی، همه چیز رو فدای عشق نکنین! سریال با صحنه ای عاشقانه از اون دو نفر به پایان می رسه.
کاراکترهای بزرگ تر هم تو این سریال کمی درام رو تجربه می کنن. خانم بلانجر که با سرپرست مدرسه ازدواج کرده، هویت هم جنسی خود رو فاش میکنه. وقتی میشل داشت با هم کلاسی هاش حرف می زد که عمه ش رو در حال بوسیدن یه زن تو سالن سینما دیده، مخاطب احتمالا یلی برای خانوم بلانجر و شوهرش نگران میشه. چه قدر خنگه آخه این میشل!؟ آقای بلانجر که در واقع با دوست خودش، جهت کمک به شرایط متفاوت او ازدواج کرده و ازش حمایت می کنه، عاشق معلم جدید انگلیسی، دوشیزه کورت میشه. با این حال، خانم کورت در تلاش هست تا طلاق خودش رو نهایی کنه تا خانواده ش اونو به رسمیت بشناسن.
سریال «دبیرستان ولتر» هرچند کوتاه هست، اما با تمام این چالش های دراماتیک و شدیدی که این گروه از شخصیت ها تحمل می کنن، کار فوق العاده ای انجام میده. این سریال واقعا حرف های زیادی برای گفتن داره. تماشا لذت بخش بود! از همون اول سرگرم شدم و روش وقت گذاشتم. امیدوارم فصل دوم هم داشته باشه و توصیه می کنم همه اون رو تماشا کنن. این سریال هوشمندانه، واقعی، سرگرم کننده، خنده دار و آموزشی هست. حتی به جرات میتونم بگم که اگه سریال «دختران دری» (Derry Girls) رو دوست دارین، باید «دبیرستان ولتر» رو هم تماشا کنین.
بیاین به رتبه بندی من برسیم و این نقد رو جمع بندی کنیم: ۴.۸۵ از ۵