نادیده گرفته‌ شده‌ترین فیلم‌های دهه ۸۰ میلادی

اگر دهه ۸۰ میلادی محبوب‌ترین دوران فیلم برای شماست، فراتر از آثار کلاسیک، چیزهای بیشتری برای لذت بردن وجود دارد.

همه ما فیلم‌های کلاسیک محبوب دهه ۸۰ را داریم، از «باشگاه صبحانه» و «درخشش» تا «بلید رانر». این دهه، دوره‌ای استثنایی برای سینما بود و چندین ژانر جدید را در آن زمان به خود دید. اما این دهه همچنین به خاطر فیلم‌هایی شناخته می‌شود که از زمان خود جلوتر بودند، یا به این دلیل که به موضوعات پخته‌ای می‌پرداختند که مخاطبان کاملاً برایشان آماده نبودند، یا همزمان با اکران یک فیلم پرفروش محبوب‌تر اکران شدند و زیر سایه قرار گرفتند.

بسیاری از این آثار کالت، از فیلم‌های ترسناک نمادین تا عاشقانه‌های باورنکردنی، همچنان جذاب هستند و فیلم‌هایی هستند که حتماً باید تماشا کرد. بنابراین، اگر عاشق دهه ۸۰ هستید و به دنبال چیز جدیدی روی پرده نمایش خود هستید، این فهرست از فیلم‌های دست‌کم گرفته‌شده را به عنوان یک لیست کار در نظر بگیرید. با فرامدیا همراه باشید.

در ادامه، می‌توانید لیستی از نادیده گرفته‌ شده‌ترین فیلم‌های دهه ۸۰ را بیابید.

The Abyss – گرداب (۱۹۸۹)

فیلم علمی-تخیلی و اکشن «گرداب» محصول ۱۹۸۹، ساخته‌ی جیمز کامرون، که علاقه‌ی همیشگی او به اقیانوس را نشان می‌دهد، جایی اتفاق می‌افتد که حدس می‌زنید، در یک زیردریایی! همانطور که در مورد فیلم‌های دیگر این لیست وجود دارد، موجودات فضایی غافلگیرکننده‌ای هم در این فیلم حضور دارند، اما این فیلم در زمان خود موفق بود و اکنون نیز بسیار مورد علاقه است.

The Adventures of Buckaroo Banzai Across the 8th Dimension – ماجراهای باکارو بانزای در بعد هشتم (۱۹۸۴)

این فیلم در اواسط دهه ۸۰ اکران شد و عجیب و غریب بود و حتی حالا هم عجیب‌تر به نظر می‌رسد، اما همچنین فیلمی است که به طور باورنکردنی قابلیت دیدن دوباره را دارد. تنها چیزی که باید بدانید این است که داستان حول و حوش شیطنت‌های فضایی و یک کمدی علمی تخیلی بسیار سرگرم‌کننده می‌چرخد.

An American Werewolf in London – یک آمریکایی گرگ‌نما در لندن (۱۹۸۱)

علاقه‌مندان به جلوه‌های ویژه احتمالاً این فیلم را می‌شناسند – صحنه‌های تحول افسانه‌ای خوبی دارد – اما به خاطر داستانش هم به همان اندازه خوب است. همانطور که از عنوان پیداست، یک توریست آمریکایی توسط یک گرگینه مورد حمله قرار می‌گیرد و خود او نیز به گرگینه تبدیل می‌شود و باید با این موضوع کنار بیاید.

Angel Heart – قلب فرشته (۱۹۸۷)

این یک فیلم نوآر درجه R است که به دلیل ماهیت گرافیکی‌اش، در ابتدا تماشاگران را دلسرد کرد. هری آنجل (میکی رورک) در حال تحقیق در مورد یک تار مرگ و فریب مرموز و آزاردهنده (با عناصر ماوراءالطبیعه) است. هشدار لو رفتن: پایان فیلم ناامیدکننده است، اما جسارت و نوآوری داستان جواب می‌دهد.

Baby Boom – بچه‌دار شدن (۱۹۸۷)

نانسی مایرز فیلمنامه‌ی این فیلم را هم‌نوشت، که بر محوریت یک زن کارمند نمونه‌ی دهه ۸۰ (دایان کیتون) می‌چرخد که به عنوان «ارث» صاحب یک کودک یتیم می‌شود. در این فیلم ماجراهای خنده‌داری رقم می‌خورد، اما تا جایی که به کار همزمان و بزرگ کردن فرزند مربوط می‌شود، این فیلم پیش‌بینی‌های زیادی دارد.

Better Off Dead – حالم بهتره اگه بمیرم (۱۹۸۵)

این یک کمدی تاریک و سورئال است که با توجه به بحث در مورد خودکشی، بهتر است قبل از تماشا کمی احتیاط کنید. این فیلم که درباره‌ی گذر از نوجوانی است، حول محور لین (جان کیوساک)، دانش‌آموز دبیرستانی‌ای می‌چرخد که آنقدر بدبخت شده که تصمیم می‌گیرد تنها یک راه برای حل مشکلاتش وجود دارد. این فیلم ممکن است یک طنز گزنده از فیلم‌های دبیرستانی باشد، اما پایانی خوش دارد و ثابت می‌کند که داستانی بسیار تأمل‌برانگیز است.

Big Trouble in Little China – مشکل بزرگ در چین کوچک (۱۹۸۶)

البته این فیلم در سال‌های اخیر دوباره مورد توجه عموم قرار گرفته است، بنابراین احتمالاً دیگر به اندازه‌ی گذشته دست‌کم گرفته نمی‌شود. اما داستان جک برتون دست و پا چلف (کرت راسل، با بامزگی فوق‌العاده) که کاملاً همه‌ی چیزها را درباره‌ی دنیای زیرزمینی چینی‌تاون اشتباه متوجه می‌شود و اساساً مانعی برای بیشتر بخش‌های داستان است، بسیار لذت‌بخش است.

Broadcast News – اخبار شبانگاهی (۱۹۸۷)

پیش از اینکه در فیلم‌های کمدی رمانتیک مدیران مجله‌های دهه‌ی ۲۰۰۰ حضور پیدا کنند، هالی هانتر در نقش یک تهیه‌کننده‌ی خسته اما درخشان اخبار شبانگاهی در «اخبار شبانگاهی» حضور داشت. این نگاه بسیار تخصصی و سرگرم‌کننده به اخبار شبانگاهی، به خصوص اگر با این حوزه آشنایی ندارید، همیشه ارزش تماشا کردن را دارد.

The Dead Zone – منطقه مرده (۱۹۸۳)

دیوید کراننبرگ با اقتباس فوق‌العاده‌اش از کتاب استیون کینگ، «منطقه مرده» را به اثری تأثیرگذار تبدیل کرد. پیش‌فرض فیلم به‌تنهایی ارزش دیدن دارد: مردی از کما بیدار می‌شود و با لمس کردن افراد می‌تواند گذشته، حال و آینده آن‌ها را ببیند. جای تعجب ندارد که داستان فیلم به سمت تاریکی کشیده می‌شود.

Do the Right Thing – کار درست را بکن (۱۹۸۹)

بسیاری از مردم با کاوش اسپایک لی در مورد تنش‌های نژادی در فیلم «کار درست را بکن» آشنایی دارند، اما همه آن را تماشا نکرده‌اند. اگر شما هم جزو این دسته هستید، ارزش دیدن دارد – زیرا هم متأسفانه هنوز هم مرتبط است و هم از نظر پیش‌برد داستان بسیار مهیج است.

Enemy Mine – دشمن من (۱۹۸۵)

باور کنید یا نه: این فیلم پس از شکست در گیشه ایالات متحده، قبل از اینکه به وضعیت فیلم کالت در آمریکا بازگردد، در روسیه به یک اثر پرفروش تبدیل شد. این فیلم دارای مضامین تمثیلی جالبی است؛ یک فضایی و یک انسان که با هم در یک سیاره سرگردان هستند، باید یاد بگیرند به هم اعتماد کنند و با هم کار کنند. همچنین در این فیلم شاهد حضور یک دنیس کواید جوان هستیم!

The Fan – فن (۱۹۸۱)

لورن باکال در یکی از دست‌کم گرفته‌شده‌ترین نقش‌هایش در فیلم «فن» بازی می‌کند. او نقش یک ستاره سینما را بازی می‌کند که گرفتار یک مزاحم وسواسی (مایکل بیهن) شده است. این فیلمی مهیج است و به خصوص در زمان اکران با استقبال زیادی مواجه نشد، اما در سال‌های اخیر، مخاطبان دوباره آن را ارزیابی کرده‌اند.

Flash Gordon – فلش گوردون (۱۹۸۰)

این فیلم، به طور عینی، کاملاً احمقانه است، بخشی به این دلیل که یادگاری از فیلم‌های علمی-تخیلی اغراق‌آمیز دهه ۷۰ است. اما همین موضوع بخشی از جذابیت آن است؛ شما اغلب نمی‌توانید باور کنید که چه چیزی روی پرده می‌افتد. بسیاری از صحنه‌های این فیلم به صورت میم درآمده‌اند و به تنهایی به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شده است، اما این فیلم همچنین به دلیل ارجاعات فراوان در فیلم «تد» دوباره برای مخاطبان مدرن مرتبط شد.

Fright Night – شب وحشت (۱۹۸۵)

اگر از بازسازی این فیلم با بازی کالین فارل مجذوب شدید، نسخه اصلی را ببینید. پیش‌فرض فیلم کاملاً هیجان‌انگیز است: یک دانش‌آموز دبیرستانی به طور فزاینده‌ای متقاعد می‌شود که همسایه‌اش یک خون‌آشام است. جای تعجب ندارد، از آن‌جایی که این یک فیلم ترسناک است، حدس او درست است.

Heathers- هذرها (۱۹۸۹)

این یک کمدی سیاه، خیلی سیاه، خیلی سیاه است. فقط این را بدانید، در صورتی که با این فیلم آشنایی ندارید، و اگر وینونا رایدر و کریستین اسلتر را دوست دارید آن را تماشا کنید. اما با این گفته، این فیلم به همان اندازه که می‌توانید پیدا کنید، یک طنز گزنده در مورد وحشت‌های دبیرستان است.

Highlander – های لندر یا عنوان استعاره‌ای بی‌مرگ (۱۹۸۶)

«بی‌مرگ» فیلمی کاملاً گیج‌کننده است، شاید به همین دلیل است که موفقیت تجاری آنی نداشت. اما پیش‌فرض فیلم به تقویت شهرت آن کمک کرد و منجر به چندین دنباله شد: جنگی بین موجودات جاودانه در گذشته و حال در جریان است، زیرا “فقط می‌تواند یک نفر باقی بماند.”

Just One of the Guys – فقط یکی از پسرها (۱۹۸۵)

یک روزنامه‌نگار نوجوان (جویس هایسر) احساس می‌کند به دلیل زن بودنش جدی گرفته نمی‌شود (قابل درک است!)، بنابراین برای اینکه موفق‌تر باشد، در قالب یک پسر در دبیرستان دیگری ثبت‌نام می‌کند. همانطور که از عنوان پیداست، نقشه او عملی می‌شود – حداقل برای مدتی. در حالی که این اولین یا آخرین باری نبود که این ایده مطرح می‌شد، اما همچنان تماشای آن جالب است.

Legend – افسانه (۱۹۸۵)

این فیلم به کارگردانی ریدلی اسکات، تام کروز را در اوایل دوران حرفه‌ای‌اش در نقش جک، یک کودک جنگلی و موجودی پاک، به نمایش می‌گذارد. داستان فیلم طولانی است (به معنای واقعی کلمه)، اما اکنون به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شده است زیرا بذرهای عظمت را برای اسکات، کروز و فیلم‌های فانتزی مدرن در خود دارد.

Little Shop of Horrors – دکان کوچک وحشت (۱۹۸۶)

اگر تنها از طریق فیلم‌های جریان اصلی‌تر ریک مورانیس، از جمله «عسل، بچه‌ها را کوچک کردم» و «شکارچیان روح» با او آشنا هستید، این گوهر دست‌کم گرفته‌شده (درباره مغازه‌داری و گیاه گوشت‌خوار خانگی‌اش) شما را خوشحال خواهد کرد. همین امر در صورتی که طرفدار تئاتر موزیکال باشید نیز صادق است، زیرا این فیلم اقتباسی از آن است.

Manhunter – شکارچی انسان (۱۹۸۶)

اگر تنها با بازی سر آنتونی هاپکینز در نقش هانیبال لکتر در «سکوت بره‌ها» آشنایی دارید، این فیلم اولیه مایکل مان را تماشا کنید. در این فیلم، برایان کاکس با بازی‌ای کم‌رنگ، در نقش شخصیت شرور نمادینی که توسط رمان‌نویس توماس هریس خلق شده، در برابر یک مأمور FBI مهربان و باانگیزه (ویل گراهام، با بازی ویلیام پترسن) قرار می‌گیرد.

Midnight Run – فرار نیمه‌شب (۱۹۸۸)

رابرت دنیرو در فیلم «فرار نیمه‌شب» در نقش یک شکارچی حرفه‌ای بدخلق ظاهر می‌شود که در تعقیب یک حسابدار مافیایی است. این فیلم با وجود اینکه یک فیلم مهیج است، پر از کمدی‌های غیرمنتظره است. اگرچه در زمان اکران موفق بود، اما همچنان به اندازه‌ی کافی در کارنامه‌ی دنیرو به آن اشاره نمی‌شود.

The Mosquito Coast – ساحل پشه (۱۹۸۶)

این فیلم درام گیرا با بازی هریسون فورد بعد از «ایندیانا جونز و معبد گمشده»، هلن میرن و ریور فینیکس جوان، داستان خانواده‌ای است که می‌خواهد زندگی جدیدی را در آمریکای مرکزی آغاز کند، اما همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می‌رود. به همین دلیل، در آن زمان مورد پسند عموم قرار نگرفت، اما با گذشت زمان به خاطر بازی بازیگرانش تحسین شد.

My Neighbor Totoro – همسایه من توتورو (۱۹۸۸)

اگر با فیلم‌های هایائو میازاکی آشنایی ندارید و به دنبال اثری برای شروع هستید، «همسایه من توتورو» را ببینید. با وجود قرار گرفتن در بسیاری از لیست‌های بهترین فیلم‌های انیمیشن تمام دوران، داستان دو کودک و موجودات جنگلی که با آن‌ها دوست می‌شوند، هنوز به اندازه‌ی کافی دیده نشده است.

Near Dark – نزدیک تاریکی (۱۹۸۷)

کاترین بیگلو در اولین کارگردانی انفرادی‌اش، به شکلی برجسته وارد جریان فیلم‌های خون‌آشامی دهه ۸۰ شد. (فیلم مستقل او در همان سالی اکران شد که «گمگشته‌گان» با مضامین مشابه به موفقیت دست یافت.) «نزدیک تاریکی» با بازی با ژانر، به عنوان یک وسترن با خون‌آشام‌ها ساخته شده است، جایی که یک کابوی با مردگان متحرک درگیر می‌شود.

Repo Man – بازپس‌گیرنده (۱۹۸۴)

امیلیو استیوز جوان در نقش یک پانک راکر بازی می‌کند که به چه شغلی درمی‌آید؟ درسته! یک «بازپس‌گیرنده»، کسی که ماشین‌ها را پس می‌گیرد. در این فیلم همچنین شخصیت‌های شوم و سپس، در یک چرخش غیرمنتظره، بیگانگان هم حضور دارند! این یک مفهوم دیوانه‌وار برای فیلمی است که فقط در دهه ۸۰ می‌توانست ساخته شود، اما به همین دلیل هم سرگرم‌کننده‌تر است.

Romancing the Stone – افسانهٔ سنگ یا عشق‌بازی با سنگ (۱۹۸۴)

شاید نام این فیلم را که به کارگردانی رابرت زمکیس و با بازی مایکل داگلاس و کاتلین ترنر ساخته شده است، شنیده باشید. این فیلم به تعریف و تکمیل زیرژانر فیلم‌های اکشن-کمدی-رمانتیک کمک کرد. داستان فیلم درباره‌ی یک نویسنده‌ی رمان‌های عاشقانه است که باید برای نجات خواهرش که در جنگل کلمبیا گروگان گرفته شده، به آنجا سفر کند.

Silverado – سیلورادو (۱۹۸۵)

فیلم‌های وسترن آمریکایی پس از دوران جان وین هنوز در حال یافتن هویت خود بودند و «سیلورادو» نمونه‌ای از فیلمی است که فرمول را درست به کار گرفت. این فیلم با بازیگران پرقدرتی مانند کوین کلین، اسکات گلن، دنی گلاور و کوین کاستنر، حال و هوای یک فیلم با محوریت رفاقت را دارد.

Stand by Me – ایستاده کنار من (۱۹۸۶)

فیلم «ایستاده کنار من» بر اساس رمانی کوتاه از استیون کینگ ساخته شده است (که همانطور که بسیاری از داستان‌های او اینگونه هستند، روایتگرِ داستانی از گذر از نوجوانی با چاشنی وحشت است) و گروهی از دوستان را دنبال می‌کند که به دنبال جسد یک پسر گمشده می‌گردند. با وجود اینکه این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های این دهه شناخته می‌شود، ما همچنان آن را دست‌کم گرفته‌شده می‌دانیم – و انکارناپذیر است که یکی از بهترین اقتباس‌های سینمایی از آثار کینگ است.

Terms of Endearment – شرایط مهرورزی (۱۹۸۳)

این فیلم هم برای والدین و هم برای فرزندان جذاب خواهد بود، زیرا سه دهه از زندگی یک مادر و دختر را روایت می‌کند. هشدار عادلانه: این یک فیلم اشک‌آور است. با وجود موفقیت تجاری، این فیلم همچنان یک اثر دست‌کم گرفته‌شده به حساب می‌آید.

They Live – آن‌ها زنده‌اند (۱۹۸۸)

اگر تا به حال جمله‌ی «من اینجا هستم تا تهِ قضیه را دربیاورم و آدامس بادکنک بجوم، و آدامسم تمام شده» را شنیده‌اید، پس با مشهورترین بخش فیلم «آن‌ها زنده‌اند» آشنا هستید. این فیلمی طولانی و پیچیده است (که شامل یک صحنه‌ی مبارزه بسیار طولانی می‌شود)، اما ایده‌ی اصلی آن – عینک آفتابی خاصی بزنید و می‌توانید بیگانگانی را که در میان ما زندگی می‌کنند ببینید – جالب است.

To Live and Die in L.A. – برای زیستن و مردن در لس‌آنجلس (۱۹۸۵)

این فیلم از ویلیام فریدکین (کارگردان جن‌گیر) داستان یک مأمور سرویس مخفی (ویلیام پترسن) را دنبال می‌کند که برای دستگیری یک جعل‌کار (ویلم دافو، که اغراق‌آمیز و به طرز قابل پیش‌بینی‌ای فوق‌العاده است) به اقدامات هر چه افراطی‌تری دست می‌زند. داستان فیلم خوب است، اما (مانند سایر فیلم‌های این لیست) انتظار یک پایان خوش و کامل را نداشته باشید.

Warlock – وارلاک یا جادوگر (۱۹۸۹)

این فیلم در زمان اکران به عنوان نسخه‌ای کم‌بودجه و شیطانی از «نابودگر» دیده می‌شد: جادوگرِ (جولین سندز) فیلم به جلو در زمان پرتاب می‌شود و مصمم به نابودی دنیاست. این فیلم در گیشه موفق نبود، اما به عنوان یک اثر کالت کلاسیک شناخته می‌شود و الهام‌بخش دو دنباله‌ی دیگر شد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها