این فیلم برداشتی فمینیستی از داستان های شاهزاده خانم دیزنی، سیندرلا است. داستان سیندرلا و انواع آن به معنای واقعی کلمه دو هزار سال است که وجود دارند.
داستان‌های پری و دیگر روایات کلاسیک در حال حاضر بسیار محبوب هستند. اما مدتی است که کمپانی ها شخصیت‌های شرور افسانه‌های نمادین را بازسازی کرده و به قهرمان تبدیل می کنند. به نظر می‌رسد صبر ما برای روایت‌های ساده از شخصیت های خیر و شر تمام شده است. شاید به این دلیل که می‌دانیم معمولاً این داستان‌ها پیچیده‌تر از ظاهرشان هستند، یا شاید به این دلیل است که شخصیت‌های شرور همیشه جذاب‌تر بوده اند. این فیلم با قرار دادن ما در جهانی تاریک، آکنده از وحشت، زشتی بنیادی داستان اصلی را برجسته می‌کند.
مادرخوانده ربکا با بازی (آنه دال تورپ) به همراه دو دخترش، خواهر خوانده الویرا (لیا میرن) و آلما (فلو فاجرلی)، به املاک شخصیت سیندرلا یعنی اگنس (تئو سوفیه لاک نایس) سفر می کند تا با پدر اگنس ازدواج کند. پدر اگنس خیلی زود می‌میرد و ربکا کنترل خانواده را به دست می گیرد. در همین بین، شاهزاده جولیان (ایزاک کالمروت) اعلام می‌کند که در عرض چهار ماه یک مجلس رقص برگزار خواهد کرد، جایی که او یک زن جوان زیبا و باکره را به عنوان عروس خود انتخاب خواهد کرد، و اگنس و الویرا آرزو دارند تا انتخاب شوند.
بلیکفلدت در فیلم تغییرات قابل توجهی ایجاد می کند تا نقطه نظر خود را در فیلم بگنجاند. همان طور که از عنوان این فیلم پیداست، الویرا به قهرمان داستان تبدیل می شود. بلیکفلدت همچنین هرگونه ایدئالیسم رمانتیک را با زیرکی به باد انتقاد می گیرد، شاهزاده جولیان یک دخترباز خشن و بی پروا است، و کلبه اشراف دربار سلطنتی نیز از این قاعده مستثنا نیست، بذله گو، عجیب و غریب است و به هرزگی و استثمار زنان جوان، آراسته شده …
در رفتار او با شخصیت های زن است که بلیکفلدت فمینیست بودن خود را تثبیت می کند. نامادری شیطان صفت، ربکا، همچنان یک جنایتکار سبیلو است، اما خواهر ناتنی زشت الویرا و شخصیت سیندرلا همان اگنس، به نحو شایسته ای تکامل یافته و پیچیده هستند. بلیکفلدت با نشان دادن ناامیدی از خلوص باکره بودن که به زنان جوان به عنوان نشان خوبی و پاکدامنی در افسانه ها نسبت داده می شود، اگنس را فعال جنسی به تصویر می کشد و در صحنه ای جنسی که عمداً بیش از حد اروتیک شده، با پسربچه ای که در اصطبل کار می کند به رابطه می پردازد. الویرا، قهرمان داستان، دست خوش مهم ترین تحولات می شود. برداشت بلیکفلدت، در درجه اول، تصویری از یک زن جوان است که با انتظارات اجتماعی و جنسیتی خنثی می شود و در معرض هر تحقیر قابل تصوری – توسط خیرخواهان و مخالفان – قرار می گیرد.
اگر چه فیلم یک فضای فانتزی نامشخص دارد، بلیکفلدت نگرانی های معاصر را از طریق روش های متعدد جراحی زیبایی برجسته می کند، چیزهایی که الویرا باید آن ها را پشت سر بگذارد تا ظاهری زیبا داشته باشد. روش های دکتر استیک (آدام لوندگرن) شامل فیکس کردن بینی الویرا با چکش و چماق است. وقتی الویرا مژه های بزرگ تری می خواهد، به معنای واقعی کلمه آن ها را روی چشم ها و پلک هایش می چسباند و تنها کوکائین را به عنوان داروی بی هوشی مصرف می کند. از همه جالب تر اینکه به الویرا یک تخم کرم کدو برای بلعیدن داده می شود که درون روده او زندگی می کند و تمام غذایی که می بلعد را می خورد تا باعث کاهش وزن او شود.
«خواهر ناتنی زشت» اولین فیلم بلیکفلدت است و او با استعداد و جاه طلبی خود، به خصوص در برخی از بخش های اصلی مجموعه، مخاطبان را تحت تاثیر قرار میدهد. در کنار سکانس های وهم‌آور، «خواهر ناتنی زشت» صحنه های رقص / باله قابل توجهی دارد که در آن زنان جوانی که قرار است در مجلس رقص سلطنتی حاضر شوند، برای اجرا آماده می شوند. این اجرا در طول فینال به شکل اغراق آمیزی نشان داده خواهد شد.
ویژگی های فنی این فیلم قابل توجه است. «خواهر ناتنی زشت» با استفاده از موسیقی سینث سایزر ماورایی و آنکرونیک و توالی‌های رویاپردازانه کوتاه و مبهم، به خیال پردازی‌های الویرا دامن می‌زند. طراحی هنری سابین هویید و طراحی لباس مانون راسموسن بسیار زیبا است و توسط مارسل زیسکیند، با یک نورپردازی زیبا و چشم نواز فیلمبرداری شده است تا این فیلم را در جشنواره های فیلم سال ۲۰۲۵ به اثری جذاب تبدیل کند به ویژه در در جشنواره فیلم ساندنس.
