ارکان پتککایا از خاطرات یتیم خانه و زندگی خود گفت!

ارکان پتککایا با شرکت در کاتارسیس که توسط روانشناس متخصص گوکان چینار ارائه شد، به سوالاتی در مورد زندگی خود پاسخ داد.

این بازیگر موفق گفت:

پدرم کارمند دولت و مادرم خانه دار بود، شاغل بود اما… دوران کودکی خوبی داشتم، با عشق بزرگ شدم، پول نبود اما دوران کودکی خوبی داشتم.

ارکان پتککایا با بیان اینکه در سن ۵ سالگی از الازیغ به استانبول آمده است، گفت:

وقتی ۶ ساله بودم پدر و مادرم مدتی از هم جدا شدند، مادرم برادرم را گرفت و به آنکارا رفت. وقتی پدرم نمی توانست از من مراقبت کند مرا به یتیم خانه سپرد. او واقعا نمی توانست به من نگاه کند. در بالکن طبقه ۵ آهنی ( محافظ ) نیست، نشسته بودم روی بالکن شاید می افتادم… برای همین مرا به خوابگاه داد. یک دختر بی مادر و بی پدری بود، ضربه ای به من زد و پیشانی ام شکافت. پدرم هر روز غروب می آمد، پانسمان را می دید، طاقت نیاوردم، بلافاصله وسایلم را از کمد آهنی جمع کرد، هیچ وقت صدای بسته شدن آن کمد آهنی را فراموش نمی کنم، آن صدای تهی‌اش  را شنیدم، گفتم ، پدرم مرا می برد. عصر همان روز سوار قطار شدیم و رفتیم سمت مادرم. من به سرنوشت اعتقاد دارم.

این بازیگر از مرگ مادرش هم گفت و دشواری آن لحظات گفت. ارکان پتککایا که در صحبت کردن مشکل داشت، گفت:

مادرم مبارز بود، او را در نزدیکی خانه خود دفن کردم، هر روز از کنارش می گذرم. هنوز هم سوگوار او هستم.


کاتارسیس (تخلیه روانی) استعاره ای‌ست که توسط ارسطو در شعر برای توصیف تأثیرات تراژدی واقعی بر تماشاگر به کار رفته است. ارسطو می‌گوید که هدف تراژدی برانگیختن «ترس و ترحم» و در نتیجه اثر بخشیدن به کاتارسیس این احساسات است. اما در روانشناسی رهایی هیجانی است. طبق نظریه روانکاوی، این رهاسازی هیجانی با نیاز به تسکین تعارضات ناخودآگاه ارتباط دارد و ریشه یونانی به معنی «تصفیه» یا «پاک‌سازی» دارد.


قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها