نقد و بررسی سریال «Special Ops: Lioness» (عملیات ویژه: شیرزن)

عملیات ویژه : شیرزن یک مجموعه تلویزیونی مهیج جاسوسی است که توسط تیلور شریدان ساخته شده‌است. این مجموعه از شبکه پارامونت پلاس پخش می‌شود.

نسخه ویدئویی-صوتی این نقد در انتهای مطلب قرار گرفت؛ در خلاصه داستان آمده یک تفنگدار دریایی وظیفه دوستی با دختر تروریستی را دارد که سازمان اطلاعات مرکزی به دنبال آن است.

قبل از شروع باید گفت، نکته ای ای در آثاری چون «باربی» وجود دارد که یک شخصیت تمام خواسته های متناقضی را که از زنان مطرح می شود را مطرح می کند: قوی اما نه خیلی قوی، زیبا اما نه بیش از حد زیبا، جاه طلب اما نه عصیانگر، و غیره و غیره. این یک استاندارد غیرقابل تصور برای هر کسی است که حتی یک عروسک اسباب ‌بازی جذاب نمی تواند آن را برآورده کند، و نتیجه فیلم این است که تنها راه برای زندگی با آنها بیخیال شدن فشار‌ها برای تلاش بیشتر است.

Screenshot

اما چیزی که در مورد فیلمنامه های فرهنگی وجود دارد این است که تکان دادن آنها از هسته‌ی داستان به طرز وحشتناکی سخت است. اما همیشه افرادی هستند که سعی می کنند آن سوراخ سوزن کوچک را نخ کنند، مهم نیست که چقدر غیرممکن است. و بنابراین ما اثری  مانند عملیات ویژه: شیرزن را بدست می آوریم که تلاشش بر این است که به یک ایده‌آل دست پیدا کند که تا حد زیادی باعث می‌شود انجام کارهای جذاب در طول فیلم یا سریال را از یاد ببرد.

اثر جدید تیلور شریدان بر روی یک تیم نخبه به رهبری جو (زوئی سالدانا)، مامور سیا، تمرکز دارد که با فرستادن مامورهای مخفی به گروه های تروریستی نفوذ می کند تا خود را با همسران و دخترانشان قاطی کنند. جدیدترین عضو گروه، کروز (لیسلا د اولیویرا) است، یک زن باشخصیتی بطور کلیشه ای قوی. به معنای واقعی کلمه، او مثلا: در تمرینات پایه تفنگداران دریایی، رکورد تعداد ضربات کشش و سرعت دویدن را می زند و او را در رتبه ۹۹ قرار می دهد – آنهم «در مقیاسی مردانه»؛ مافوق او شگفت زده می شود؛ مبادا تصور کنیم که او فقط یک دختر خوب و با وجدان است، او یک نوع شخصیت ساکت به سبک فلسفه رواقی دارد. او به ندرت احساساتی می شود، حتی زمانی که در مورد داستان غم انگیز خود تأمل می ‌کند، او نه مستعد شوخی است و نه سبک‌سری و نه ماجراجویی.

در عین حال، او به طور متعارفی جذاب است – برای ورود به عملیات ویژه: شیرزن و احتمالا به دلایل ساده‌تری که مربوط به سینماگری است، برهنه می‌شود و او تلاشش را برای اثبات خو نشان می دهد. و قبل از اینکه او را به عنوان یک سرباز بشناسیم، او را به عنوان یک دختر پریشان می بینیم. در حالی که او از دوست پسر بدرفتار که آنقدر وحشتناک تک بعدی است فرار می کند، مستقیماً به مرکز استخدام نیروی تفنگداران دریایی می‌رود، جایی که به دلیل ترسیدن دوست پسرش از افسر ارشد، چنان تحت تأثیر قرار می‌گیرد که تقریباً در همان محل برای عضویت در نیروی دریایی فرم استخدام را پر می‌کند. سرسخت اما همچنان آسیب‌پذیر، زیبا به شیوه‌ای معمولی، آنقدر با استعداد برای جلب توجه، اما و بی‌رحم برای دنبال کردن پیشرفت شغلی؛ با بررسی شخصیت او اهمیتی می‌توان به وضوح ظرفیت آن را درک کرد.

اگر دنیای اخلاقی این دسته سریال‌ها بیش از حد سیاه و سفید باشند جالب نخواهند بود یعنی آمریکای خوب، تروریست بد و کشورهای جنگ زده خاورمیانه که همیشه زرد رنگ ترسیم می شوند – اما در این داستان حداقل سایه های خاکستری رنگ خوشایندی اضافه شده تا منطقی باشد. اگر شخصیت‌های آن اکنون بیش از حد ساده به نظر می‌رسند، شاید با شناخت بهتر آنها به عمق بیشتری دست پیدا کنیم. مطمئناً می‌توانیم منتظر چیزهای بیشتری از سریال با بازی چهره‌هایی چون نیکول کیدمن باشیم، که برای مدت کوتاهی به عنوان رئیس جو ظاهر می‌شود، یا مورگان فریمن، که به نظر اصلاً در سریال ظاهر نمی‌شود.

اولیویرا به اندازه کافی جذبه کروز را غلظت می‌بخشد تا اعماق پنهانی کاراکتر را نشان دهد، چیزی که به نظر فیلمنامه تاکنون آن را پنهان کرده است. زمانی که سالدانا تحت فرمان جوِ مرموز و کمی طعنه آمیز قرار می گیرد، او در سرخوش ترین حالتش است. در همین حال، سالدانا تضاد شدیدی بین رفتار حرفه‌ای خشک جو و رفتار خصوصی لطیف او ترسیم می‌کند، مانند دیدار با شوهرش (دیو آنبل) و بچه‌هایی که پس از ماه‌ها زندگی در مکان‌های دوردست و طبقه‌بندی‌شده تقریباً با او غریبه شده‌اند.

اما هر کدام از این یک ساعت ها با بی تفاوتی، بی هدف و کمبود تخیل جلو میروند. صحنه های اکشن مورد نیاز آن (که جان هیلکوت کارگردانی آنرا را بر عهده داشت) در بهترین حالت به یاد ماندنی و در بدترین حالت کاملاً گیج کننده هستند. آن صحنه ها بوجود آمده اند زیرا از یک فیلم هیجانی جاسوسی نظامی انتظار دارید که اکشن باشد و نه برای اینکه به شما ایده خاص یا دیدگاه خاصی بدهد. یک صحنه پیوند بین کروز و هم تیمی های جدیدش باید فرصتی برای نشان دادن شخصیت آنها باشد. در عوض، کلیشه‌های خسته‌کننده‌ای مانند «من به کسی که با من مست نمی‌کند اعتماد ندارم» یا «من یک تفنگدار دریایی لعنتی هستم، چه انتظاری داری؟» دریافت می‌کنیم.

به نظر می‌رسد فیلمنامه آن با این فرض ساخته شده است که اکثر مخاطبان دارند در حالی که فیس‌بوک را روی تلفن‌هایشان می‌بینند، دارند نگاهی هم به سریال می کنند. اگر اینگونه باشد، احتمالاً حرکت نامنظم خط زمانی سریال کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد – رویدادهای خاصی که به نظر من باید هفته ها از هم فاصله داشته باشند در طول یک روز رخ داده اند، در حالی که ماه های کاملی بدون شرح درستی برای فقط اشاره به گذر زمان نادیده گرفته می‌شوند.»

اما یک جنبه از سریال عملیات ویژه وجود دارد که بدون توجه به اینکه چقدر تمرکز خود را روی آن معطوف کرده اید، مانند آفتابِ روز می درخشد، احترام او به تفنگداران دریایی ایالات متحده است. اگر سریال را یک آگهی استخدام یک ساعته بنامیم، خواهید فهمید که این مسئولیت چقدر سنگین است. این کافی نیست که یک افسر کروز را از شر دوست پسر بدرفتارش نجات دهد. بعداً، او اتفاقی را که برای افسر دیگر رخ داده است بازگو می کند تا بتواند با عبارات صریح تری بر موضوع نمایش تأکید کند: «ما قوی هستیم. ما از ضعیفان محافظت می کنیم. ما در این هدف مهم، بی رحم عمل می کنیم.» سریال، متفکرانه بیانیه جالبی ارائه می‌دهد و از آنجا به مکالمات دشوار در مورد اینکه این بی رحمی تا کجا پیش می رود، اشاراتی دارد.

این اثر از هرگونه سوء برداشت از نقش شخصیت هایش با این استدلال که «اگر تقلب نمی کنی، تلاش نمی کنی» جلوگیری می کند. چیزی که از دهان یک سرباز بیرون می آید، باید خوب به نظر برسد، به شرطی که زیاد به این فکر نکنید که این طرز فکر ممکن است در عمل چگونه به کار گرفته شود. اما به‌نظر می‌رسد که این برای مجموعه‌ای که بیشتر شیفته ایده‌آل‌های غیرممکن است تا واقعیت انسانی یا تجربه‌های زیستی، منطقی باشد. در آخر هفته‌ای که حتی باربی مجبور می‌شود با شکاف بین فانتزی و واقعیت روبه‌رو شود، این، سریال «عملیات ویژه: شیرزن» است که به نظر پُر از چهره‌های اکشن پلاستیکی‌ست و نمی تواند در قد و قامتی مناسب ظاهر شود.

با این حال روند آرام، مهیج، صحنه‌هایی که استرس یا چالش‌های زندگی چنین افردی را نشان می‌دهد به حتم سرگرم کننده است. یقینا اگر قرار به موشکافی نباشد و هدف تماشای اثری با کیفیت ساخت مناسب بدون هر حاشیه‌ای، عملیات ویژه: شیرزن را از دست ندهید. تریلر سریال را از این لینک تماشا کنید.

نسخه ویدئویی نقد:

 

جمع بندی

در کل اثری سرگرم کننده، مهیج که بیننده را به خوبی به دنبال خود می‌کشاند است.
۸.۵
خوب/متوسط
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها