اقتباس از یک کتاب محبوب در یک فیلم یک پیشنهاد مخاطره آمیز است. مهم نیست چقدر فیلم خوب باشد ، برخی از مردم همیشه می گویند: “کتاب بهتر بود.”
حتی بدتر از آن، این فیلم می تواند مستقیماً نامطلوب نامیده شود. گاهی حتی کتابهای خوب به فیلمهای نه چندان خوب تبدیل میشوند که بسیاری از آنها در گیشه هم شکست میخورند. در اینجا چند کتاب محبوب که به فیلم های ناموفق تبدیل شده اند لیست کردیم.
“کجا رفتی، برنادت” (۲۰۱۹) Where’d You Go, Bernadette
اگر منصف باشیم، اقتباس از «کجا رفتی، برنادت» ماریا سمپل، انتخاب جسورانه ای بود. این کتاب از طریق مجموعه ای از نامه ها، ایمیل ها، و دیگر قطعات زودگذر روایت می شود. سازندگان ریچارد لینکلیتر را برای کارگردانی فیلم و کیت بلانشت شگفت انگیز را برای بازی در نقش برنادت داشتند. با وجود این، فیلم شکست فاجعه باری داشت و حتی بودجه فیلم ازطریق گیشه برنگشت.
قطب نمای طلایی (۲۰۰۷) The Golden Compass
سه گانه فیلیپ پولمن یک مجموعه رمان فانتزی بسیار محبوب است. به این ترتیب، وقتی اعلام شد که کتابهای او تبدیل به فیلم خواهند شد، هیجان زیادی از طرف طرفداران وجود داشت. در «قطبنمای طلایی» نامهای بزرگی مانند نیکول کیدمن و دنیل کریگ و همچنین خرسهای قطبی زره پوش حضور داشتند. در حالی که فیلم درآمد قابل توجهی داشت، اما بر اساس معیارهای یک فیلم پرفروش بزرگ و حماسی، یک شکست و ناامیدی کامل بود، و منتقدان نیز نقدهای متفاوتی به آن دادند. دو کتاب دیگر هرگز اقتباس نشدند. سازندگان کل «نیروی اهریمنیاش» را دوباره بهعنوان یک برنامه تلویزیونی امتحان کردند، اما بازهم چیز چشمگیری از آب در نیامد.
“زمین میدان نبرد ” (۲۰۰۰) Battlefield Earth
خوب، شاید درست نباشد که «زمین میدان جنگ» را کتابی محبوب بنامیم، مگر اینکه در مورد اعضای یک سازمان خاص صحبت کنید. با این حال، بدون در نظر گرفتن کیفیت، مطمئناً دیسک های خود را فروخت. به علاوه، با وجود یکی از بزرگترین شکست های تاریخ ما مجبور شدیم در مورد این فیلم صحبت کنیم، خودِ این یک برد محسوب میشود. «زمین میدان جنگ» علاوه بر شکست در باکس آفیس، یکی از بدترین فیلمهای تاریخ این سبک محسوب میشود.
“استخوان های دوست داشتنی” (۲۰۰۹) The Lovely Bones
«استخوان های دوست داشتنی» علیرغم اینکه کتابی درباره یک دختر کشته شده بود، اما پرفروش شد. تبدیل شدن آن به یک فیلم اجتناب ناپذیر به نظر می رسید و این فقط یک اقتباس عادی نبود. پیتر جکسون، مرد پشت فیلم های «ارباب حلقه ها» کارگردانی این پروژه را بر عهده داشت. استنلی توچی نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد، اما این فیلم نتوانست آنگونه که باید به داستان وفادار بماند و محبوبیت کتاب را تکرار کند، در واقع صرفا از نظر مالی یک موفقیت حاشیهای بدست آورد.
“پستچی” (۱۹۹۷) The Postman
بیچاره کوین کاستنر. او در اواسط دهه ۹۰ یک کشش واقعی خشن داشت. اول، شکست “دنیای آب” و سپس او شخصاً اقتباسی از رمان پسا آخرالزمانی «پستچی» را کارگردانی کرد که در آیندهای دور ( ۲۰۱۳ ) اتفاق میافتد. کاستنر تمام آنچه که داشت رو کرد و فیلم ۸۰ میلیون دلار هزینه برد. اما این فیلم نه تنها مورد توجه منتقدان قرار نگرفت، بلکه در باکس آفیس نیز نابود شد و تنها ۲۰ میلیون دلار فروش کرد. این یک شکست مالی خیره کننده است. حداقل کاستنر می توانست به ساخت فیلم هایی درباره بیسبال بازگردد.
“دختری در قطار” (۲۰۱۶) The Girl on the Train
به طور خلاصه، افراد پشت سر «دختری در قطار» واقعاً امیدوار بودند که موفقیت «دختر گم شده» را دوباره به دست آورند. آنها کتاب هیجان انگیزی را پیدا کردند که بسیار موفق بود و سپس سعی کردند آن را به یک فیلم موفق تبدیل کنند. تقریباً شبیه پروژه خط مونتاژ بود. پول درآورد اما موفقیت آمیز نبود و به موفقیت «دختر گم شده» نزدیک نشد. به علاوه، منتقدان واقعاً آن را دوست نداشتند. با توجه به انتظارات، این فیلم به عنوان یک ناامیدی منجر به شکست توصیف می شود.
«شهرهای کاغذی» (۲۰۱۵) Paper Towns
اقتباس از «بخت پریشان» جان گرین بسیار موفق بود، بنابراین صنعت فیلم تصمیم گرفت با اقتباس از کتاب اولیه این نویسنده ، دوباره شانس خود را امتحان کند. برخلاف «بخت پریشان»، «شهرهای کاغذی» نوعی آشفتگی بیمزه بود. این یک فیلم کمهزینه بود، بنابراین پول درآورد، اما به نظر میرسید که هیچکس، به جز برخی از نوجوانانی که عاشق هر داستان عاشقانه غمانگیزی هستند، آن را دوست نداشت. «شهرهای کاغذی» در راتن تومیتوز و متاکریتیک امتیاز ۵۶ درصدی دارد.
“مزایای غرور” (۱۹۹۰) The Bonfire of the Vanities
آیا فکر می کنید تام هنکس از پس هیچ اشتباهی بر نمی آید؟ دوباره فکر کن! او و بروس ویلیس در این اقتباس ناموفق از رمان تام ولف بازی کردند. علیرغم کارگردانی برایان دی پالما، این فیلم یک شکست بزرگ بود – یکی از بزرگترین شکست های تمام دوران. ما در مورد فیلمی صحبت می کنیم که تنها ۱۵٫۶ میلیون دلار در مقابل بودجه ۴۷ میلیون دلاری فروخت.
“تلماسه” (۱۹۸۴) Dune
«تلماسه» اثر فرانک هربرت رمانی مجذوب و متحیر کننده است و همین امر بخشی از دلیل تبدیل شدن آن به یک رمان کلاسیک علمی تخیلی است. طرفداران علمی تخیلی و فانتزی واقعاً به ژانرهای خود علاقه دارند. دیوید لینچ که در نوع خود یک فرد متفاوت است، برای تلاش و تبدیل کتاب به فیلم مناسب به نظر می رسید. اما این… جواب نداد ، اگرچه در زمینه جاه طلبی اش جالب توجه بود. اما خودِ فیلم یک شکست بود، البته حداقل استینگ در آن حضور داشت.
بیلی بتگیت (۱۹۹۱) Billy Bathgate
کتاب بیلی باتگیت اثر ئی.ال. دکتروف ماندگاری طولانی مدتی به عنوان یک رمان کلاسیک نداشت، اما زمانی که منتشر شد بسیار موفق بود. این کتاب برنده جایزه ملی منتقدان کتاب شد و نایب قهرمان جایزه پولیتزر شد. در این فیلم داستین هافمن، نیکول کیدمن و بروس ویلیس بازی کردند. «بیلی بتگیت» با وجود هزینه ساخت ۴۸ میلیون دلاری، ۱۵٫۵ میلیون دلار در باکس آفیس فروش کرد.