ساموئل بودین کارگردان فرانسوی پس از جلب توجه نسبت به سریال ترسناک اورجینال نتفلیکس، ماریان، که با استقبال خوبی مواجه شد اما عمر کوتاهی داشت، به سراغ فیلمی با آرامش جذاب بصری و در نهایت ناامید کننده یعنی تار عنکبوت میرود.
این فیلمنامه توسط کریس توماس دولین نوشته شده است، که در سال ۲۰۲۲ در احیای مجموعه کشتار با اره برقی تگزاس نقش مهمی ایفا کرد. این فیلمنامه با قرارگیری در لیست سیاه او، در میان بهترین فیلمنامه های تولید نشده ۲۰۱۸ و همچنین همتای ترسناک آن، فهرست خون هم قرار گرفت. این فیلمنامه به وضوح به جذب یک تیم قوی کمک کرد، اما پس از یک چیدمان امیدوارکننده، منطق درونی داستان از بین می رود.
این فیلم که هر چند به ندرت ترسناک است، یک هفته قبل از هالووین رقم می خورد و قسمت زیادی از زمان پخش خود را بر اساس صدای تهدیدآمیز ترسناک قابل اعتمادی که از داخل خانه می آید، می گذراند.
فیلم بطور موثری سلسه مراتب طبیعی والدین بعنوان محافظ افراد آسیب پذیر خانواده را با دادن دلیل به پیتر جوان (لیزی کاپلان) برای ترس از پدر و مادرش (کارول و مارک) به چالش می کشد. رمز و راز پنهان در قلب داستان این است که تا چه حد این تهدید که مادر پیتر آن را «تخیل بیش از حد فعال» می نامد، جدی است.
پیتر که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، کودکی متفکر و منزوی است که دنی تورنس را به یاد ما می آورد، همانند شات های دنباله دار اینسیدیس. وقتی پیتر در نیمه شب با صدای کوبه عجیبی که از داخل دیوارهای اتاق خوابش میآید از خواب بیدار میشود، کارول آن را نادیده میگیرد و آن را صدای ترک اجتناب ناپذیر دیوار هر خانه قدیمی میداند، این خانه غرق در تاریکی ناگهان میشود تا ناراحتی کودک را تشدید کند.
حتی زمانی که خانم دیوین (کلئوپاترا کولمن) معلم جایگزین مهربان پیتر به خانه میآید تا به والدینش نقاشی بیمارگونهای را که پسر در کلاس انجام داده است نشان دهد – که خود را در اتاقی سیاهپوش نشان میدهد که گریه میکند و از عبارت «به من کمک کن» استفاده مینماید – کارول معلم را با آزاری که میدهد از خانواده دور می کند.
پیتر از پدر و مادرش میآموزد که سالها قبل از به دنیا آمدن او، دختری که در خانهای متروک در انتهای خیابان زندگی میکرد در روز هالووین ناپدید شد و هرگز پیدا نشد. این دلیلی است که والدین او اجازه نمی دهند او به بازی قایم موشک برود.
اما هر چه پیتر زمان بیشتری را در اتاقش به تنهایی می گذراند، بیشتر با حضوری مرموز در دیوارها ارتباط برقرار می کند که از کوبش به دیوار به مکالمات کامل میرسد. هنگامی که صدای بیجسم، پیتر را تشویق میکند تا علیه برایان (لوک بوزی)، دشمن قلدرش در مدرسه، بایستد، کارهایش به تعلیق ختم میشود و منجر به تنبیهی سخت از سوی پدرش می شود.
در این مرحله است که طرف شوم والدین پیتر عملاً غیرقابل بحث خواهد بود و ملاقات مجدد خانم دیواین باعث می شود آنها با حالت تدافعی پاسخ دهند که این رفتار با خصومت همراه است. وقتی صدایی که از دیوار اتاق خوابش می آید به پیتر می گوید که اطرافیانش آنطور که به نظر می رسند نیستند، او هیچ مشکلی در باورش ندارد.
وقتی اطلاعات بیشتری در مورد راز تاریک کارول و مارک و حضور نادیده اولیه در خانه معلوم می شود، تنش تشدید خواهد شد اما علیرغم کار متقاعد کننده بازیگران، فیلم موفق عمل نمیکند.
مارپیچ قتل عام خشونت آمیز احتمالاً برای مخاطبانی که نگران معنادار بودن طرح داستانی نیستند، ارائه میشود. نه تنها اعضای خانواده، بلکه برایان و پسرعموهای بزرگتر اوباش نیز هدف قرار می گیرند. جلوههای بصری لوزانو با استفاده فوقالعاده از سایهها تا اثرات شوم نمایش داده شده، دائماً گیرا هستند. و آهنگهای متنوع از آهنگساز تریپ هاپ ایتالیایی سوفیا هالتکویست که با نام حرفه ای درام اند لیس شناخته می شود به تاثیر آن می افزاید. اما اگر اندکی داستانسرایی برای مخاطب اهمیت داشته باشد، تماشای اثر تا انتها دشوار خواهد بود.