هیلی آتول به بازیگران تازه بازگشته یعنی وینگ ریمز، سایمون پگ، ربکا فرگوسن و ونسا کربی به فیلم کریستوفر مککواری در اثر مهیج دو قسمتی ایتان هانت میپیوندد.
پیش از آنکه شروع کنیم؛ اگر حال و حوصله خواندن متن را ندارید میتوانید نسخه ویدئوییصوتی را در انتهای این مطلب تماشا کنید. بیشتر اکشنهای هیجانانگیز در پول هنگفتی که برای اکران فیلم در نظر گرفته شده، صرفهجویی میکنند، و دعا میکنند که هیچکس فیلم را لو ندهد. اما کارگردان کریستوفر مک کواری، در سومین سکانداری، حماسه جاسوسی را چنان پر از سکانس های بدلکاری نفس گیر، دعواهای درون فضای بسته، بازی با اسلحه و تعقیب و گریزهای پرسرعت کرده است که برای نگه داشتن مخاطبانش روی صندلی در هر لحظه چیزهای زیادی وجود دارد.
دی پالما با همکاری با فیلمنامه نویسان دیوید کوپ و رابرت تاون، مهره های یک داستان پیچیده را با حوصله و دقت جمع کرد. او به شخصیتهایش فضایی را برای نفس کشیدن میدهد در حالی که سکانسهای اکشن طراحی شده شیکی را میسازد که با استعداد معمولی هیچکاکی کارگردانی همراه بود.
نکته قابل توجه در میان آنها، یک عملیات دزدی سیا بود که در آن، شکار کروز به یک انبار امنیتی پیشرفته لنگلی برای کپی کردن یک سند طبقه بندی شده بسیار ارزشمند فرود آمد. این قضیه چارچوبی را برای سلسلهای از نمایش ها ایجاد کرد که توسط بدلکاریهای خیره کننده هدایت میشد و در عین حال حرفه ای بودن بازیگر را بازتعریف کرد.
در تقریباً سه دهه پس از نخستین سری فیلم، کروز بازیگر بسیار بهتری شده است. جدی گرفتن اتان جوانتر در حال حاضر سخت است، وقتی او در معاوضه با مکس، دلال اسلحه، ونسا ردگریو، مانند یک بچه مدرسهای مغرور پوزخند میزند – مثل یک جوک دبیرستانی که سعی میکند افراد متاثرش را راضی کند.
اتان او فرسوده تر، خسته تر، از نظر عاطفی آسیبدیده است. او جذبه ای را با از دست دادن چیزی به دست آورده است. تعهد پرشور و عملی وی در کنار اجرای عملی جلوههای ویژه تأکید، در طول سالها بیشتر شده است. هیچ کس نمی تواند بگوید کروز نمی تواند آنچه را که مخاطبانش می خواهند ارائه دهد. که دویدن یکی از آن مسائل است، آن هم بسیار دویدن، در منظور کلی سگ دو زدن بسیار!
گاهی اوقات به نظر میرسد که او هیجانانگیزترین عناصر، نه تنها از سری ماموریت غیرممکن، بلکه از فیلمهای باند و بورن را جمعآوری کرده و آنها را در سری جذابی قرار داده است. در اینجا داستانی که میخواهند را در دو قسمت می گویند – این قسمت دو تا سه ساعت طول میکشد– حداقل امکان اینکه مککواری و کروز تعداد زیادی شیرینکاری اغراق آمیز بیشتری و سفرهای جدیدی داشته باشند، وجود دارد. مکان های فوقالعادهای که ظرفیت بزن بزن را بالا میبرد.
با زمانبندی ناخواسته پیرامون اضطرابی که اکنون و در حال حاضر وجود دارد، طرح داستان حول محور هوش مصنوعی از بین رفته و تروریست شومی که به دنبال کنترل آن است، گابریل (عیسی مورالس) میچرخد.
پیشرفت بیشتر هوش مصنوعی، این قدرت را دارد تا همه چیز را از مردم بگیرد؛ کشتی های جنگی را غیرقابل شناسایی کند و متحدان را به دشمن تبدیل کند، سیستم های دفاعی را فرماندهی کند و بازارهای مالی جهان را دستکاری کند. این تکنولوژی به هیولایی با ذهن قوی تبدیل شده است که همه چیز را در مورد همه می داند و فقط با یک کلید صلیبی شکل ساخته شده از دو قطعه جواهری که در فاجعه زیردریایی روسی کهنگام شروع فیلم گم شده اند، کنترل می شود.
وقتی میبینیم که هوش مصنوعی همچون یک اسفنکتر (بنداره) سایبری غولپیکر فیبری و تپنده در حال کار است، همه چیز کمی احمقانه به نظر می رسد. و اگر بعد از نیم ساعت اول یا بیشتر، همچنان پیچیدگیهای داستان را دنبال میکنید که چگونه قطعات کلید به هر کجایی که الآن هستند، واقعی یا تقلبی، رسیدهاند، و چه کسی آنها را در اختیار خود دارد و کارکنان صندوق بینالمللی پول را چگونه برنامهریزی میکند، تبریک می گویم، شما تنها نیستید.
در یک قاب دایره ای زیبا، هنری چرنی در نقش کیتریج، رئیس سیا بازگشته است. او که قبلاً در فیلم دی پالما دیده شده بود، تاریخچه شخصی خودش با ایتان و دانش عمیقی از گذشته مامور را با خود به بار می آورد و وقتی هانت یک بار دیگر در ماموریت جدیدش سرکش میشود، تنش اوج میگیرد.
ربکا فرگوسن در قویترین نقش خود در پرده سینما، به هوشمندانه رو کردن حرکات شخصی – اگر نه جنسی – با کروز به شخصیت خود از ملت سرکش و فالآوت، ایلسا فاوست، مامور ام آی۶ ادامه می دهد. او برای اولین بار در اینجا در صحرای عربستان با ۵۰ میلیون دلار جایزه برای سرش روبرو شد. پشتیبان اصلی و وفادار ایتان، بنجی (سایمون پگ)، مامور میدانی قابل اعتماد گروه باقی میماند و مداوم حرف های کنایه دار خنده دار میزند.
هیلی آتول در نقش گریس، یک بریتانیایی که با تبدیل شدن به یک دزد ارشد، خود را از فقر بیرون کشید، تازه وارد اصلی است که باعث ایجاد رابطه موش و گربه ای با ایتان شد. او که یک فرصتطلب بسیار غیراخلاق مدار است و به دنبال فروش کلید به بالاترین قیمت پیشنهادی است، اما ردش توسط ایتان گرفته خواهد شد و در یک سری موقعیتهای تهدید کننده زندگی قرار میگیرد، که از طریق آنها خودش را با شرمندگی مواجهه میکند.
در میان چهرههای مختلفی که پشت سر آنها قرار میگیرند – هم ماموران اطلاعاتی ایالات متحده و هم تیم ضربت گابریل – به یاد ماندنیترین آنها یک قاتل معروف (پوم کلمنتیف)، یک نیروی مرگبار پشت فرمان یک کامیون زرهی و یک اکشن فیگور آماده است.
از نظر سرگرمی، فیلم چیزهای زیادی برای ارائه دارد. تدوینگر ادی همیلتون با سرعتی بینفس پای خود را روی پدال گاز نگه میدارد و فیلمبردار، فریزر تاگارت، جلوههای بصری را روان و هیجانانگیز نگه میدارد. بخش عمده ای از نیروی محرکه نیز به دلیل آهنگ تند لورن بالف است که ریمیکس فوقالعادهای از موسیقی کلاسیک تم تلویزیونی لالو شیفرین ارائه میدهد.
بسیاری از ماها ممکن است از ترسیم بیش از حد فیلمنامه به صورت دیوانه وار به ازای توسعه شخصیت ها و داستان های ظریف تر، ابراز تاسف کنیم، اما این موضوع این روزها در تولیدات استودیوی هالیوود، رایج است. و بهعنوان یکی از معدود جایگزینهای نسبتاً بالغ با بودجه کلان برای تسلط بر ابرقهرمانان کمیک، واقعا قابل قبول است.
نسخه ویدئو را در زیر تماشا کنید :
تریلر فیلم: