مجموعه تلویزیونی «Dokuz Oğuz» به کارگردانی جم آکیولداش و نویسندگی سلیمان چوبان اوغلو به تهیه کنندگی گلد فیلم، ساعت شنبه شب از فاکس ترکیه پخش میشود …
بیایید با شخصیت ها آشنا شویم
کاپیتان باتور – کوبیلای آکا
فرمانده تیم تازه تاسیس «تیم واکنش اضطراری جهان ترکیه».
آنتالیا، ماناوگاتلی یوروک. پدرش ۳-۴ سال پیش فوت کرد. مادر و پدربزرگش در آنکارا زندگی می کنند.
باتور که در دوران کودکی با هوش و ذکاوت خود متمایز بود، در درس های مدرسه بسیار موفق بود، اما رفتار نادرست او باعث دردسرهای زیادی برای معلمان و مدیرانش شد. همراه با آتاتورک، کتاب‌های عمر سیف الدین و نامق کمال را خوانده بود و این باعث شد تا او نسبت به میهن و ملت آگاهی پیدا کند و حتی در دوران دبستان نیز به سرباز شدن فکر کرد.
یک افسر ترکیه ای جسور، شجاع، سرسخت که به ویژه به دلیل هوشش مشهور است. او می تواند غیر قابل تصور ترین و احمقانه ترین حرکات را در نامناسب ترین زمان ها انجام دهد. تک تیرانداز در نبرد نزدیک بسیار خوب است. او در نظم و انضباط استثنا قائل نمیشود و در یافتن پوشش مناسب در عملیات بسیار خوب است. او دوست دارد به چالش بکشد. کابوس تروریست ها: کاپیتان تاریکی! آنها می دانند که اگر به دست او بیفتند، زنده نمی مانند.
بیلگه – دنیز ایشین
اویغور تبار. یه دنده، سرسخت، بسیار باهوش، شجاع، دانا، جنگجو… پدر و مادر بیلگه درگذشتند. دو برادر او نیز در یکی از اردوگاه های کار اجباری در چین نگهداری می شوند. شخصیتی مرموز؛ اینکه او چه کسی است برای مدت طولانی موضوع بحث خواهد بود.
سرهنگ تامریس توپراک – یاسمین کی آلن
اسکی شهیرلی…. چهار سال پیش در حالی که به همراه پسر ۱۰ ساله و همسرش در یک سفر جاده ای بودند، خودروی آنها مورد حمله گروهی از تروریست ها قرار می گیرد. در حالی که تامریس و همسرش با جراحات جزئی از این حمله جان سالم به در بردند، پسرش به شدت مجروح شد و روزها در مراقبت های ویژه ماند. پس از این اتفاق، با وجود بازگشت به زندگی، روابط بین تامریس و همسرش قطع می شود.
تامریس نیروی بسیار باهوش، زبده، مقاوم با حافظه بسیار قوی است. با دلیل عمل می کند. او حوادث و عواقب را پیش بینی می کند، بر اساس آن برنامه ریزی می کند، به طور کلی اشتباه نمی کند و هیچ جزئیاتی را از دست نمی دهد. مهارت های بدنی او نیز برجسته است.
زمانی که به او وظیفه ایجاد «تیم واکنش اضطراری جهان ترکیه» داده می شود، بلافاصله وارد عمل می شود و کاپیتان باتور را به عنوان اولین سرپرست تیم قرار می دهد.
ستوان ییگیت تویگار – رامی نارین
از بالیکسیر، خانواده او در زادگاهش زندگی می کنند. پدرش معلم، مادرش خانه دار، خواهرش دبیرستانی است.
او به تیم واکنش اضطراری جهان ترکیه خواهد پیوست. او کاپیتان باتور را می شناسد و او را تحسین می کند. آنها در سال های گذشته با هم در برخی عملیات ها شرکت کردند. او از پیوستن به تیم تحت فرمان کاپیتان باتور بسیار خوشحال است. او مردی معقول، خونسرد، آگاه است.
خانواده دوست دخترش، باشاک، که او قصد دارد با او ازدواج کند، بسیار ثروتمند هستند. ییگیت با خانواده آشنا می شود، اما پدر باشاک شرط می کند که برای ازدواج با دخترش، حضور در ارتش را رها کند و رئیس یکی از شرکت ها شود. چون نمی خواهد دخترش بیوه شود. اما ییگیتا امتناع می کند. این کار برای او فقط یک حرفه نیست.
گروهبان ارجان کورکوت – داغان کولگچ
برادر بزرگتر تیم، مجرد. پسر آناتولی، قهرمان، مردی دلیر …
از سیواس، شارکیشلا، روستای سیوریالان. او افتخار می کند که اهل روستای عاشیق ویسل است. جملات مهم او همیشه به سطرهای عاشیق ویسل اشاره می کند. مادرش ۶-۷ سال پیش فوت کرد، پدرش در سیوریالان کشاورز است.
ارجان مردی است که با احساساتش زندگی می کند، در مواقع لزوم مثل فولاد سرسخت و در مواقع لزوم عاشق و دلسوز… ارتش اشتیاق اوست. از بچگی…
افسر سرگروهبان اومای چولپان – صحرا شاش
تک تیرانداز تیم، دستش هرگز نمی لرزد، چشمانش مانند عقاب است. او اهل آنکارا است. مجرد، او در یتیم خانه بزرگ شد. در آنجا هنوز فاطمه را می بیند که او را «مادر» خطاب می کند. فاطمه در زندگی او جایگاه ویژه ای دارد و در مسیر زندگی حامی او بوده.
امای یک سرباز ثابت قدم، محتاط و بسیار با استعداد است. وقتی او هدف می گیرد، آنقدر تمرکز می کند که گویی زمان متوقف می شود، فقط او و هدفش در محیط می مانند.
افسر سر گروهبان تیمور گوکای – ولکان کسکین
از چاناک کاله… تنها، خانواده اش در کشور زندگی می کنند. یک خواهر بزرگتر دارد. تنها دغدغه اش ازدواج اوست. او فعلا قصدی ندارد، او گاهی صداقت ندارد. او همزمان چندین دختر را مدیریت می کند.
سربازی که با زندگی در صلح است، با اعتماد به نفس، بسیار باهوش، بیش فعال، بسیار سریع حرکت می کند. با سرعت و چابکی خود در عملیات متمایز است. سرهنگ تومریس با این ویژگی او را برای زمان نیاز انتخاب می کند.
گروهبان بوران دلیدنیز – سرهان اونات
بوران اهل کیرکلارلی است… او چهره ای بلوند و مدرن دارد. باهوش، جسور، شجاع… پس از سربازی اجباری، تصمیم می گیرد به عنوان سرباز قراردادی ادامه دهد. یکی از سربازان تحت فرماندهی کاپیتان باتور در وان بود.
کاپیتان باتور او را انتخاب می کند تا با اختیارات ویژه در آنکارا مستقر شود.
ژنرال علی عثمان بوزکیر– هاکان بویاو
اهل مانیسا، همسرش معلم است. او دو پسر دارد. امسال یکی در دانشکده پزشکی قبول شد و باعث خوشحالی خانواده شد. پسر کوچکترش در مدرسه راهنمایی است. او مشکلات بلوغ دارد.
علی عثمان یک ژنرال زیرک، عاقل و باهوش است. او معمولاً طبق قوانین عمل می کند، اما در صورت لزوم، می تواند برای محافظت از سربازان خود هر خطری را بپذیرد. او با سرهنگ تامریس عملیات موفقیت آمیز زیادی انجام داد. او به شهود خود بسیار اعتماد دارد. هنگامی که او و سرهنگ تامریس برای ایجاد تیم واکنش اضطراری جهانی ترکیه منصوب می شوند، بسیار مطمئن است که همه چیز عالی خواهد بود.
