نقد و بررسی سریال مار اسکس ( The Essex Serpent )

کلر دینز، تام هیدلستون و هیلی اسکوایرز در سریالی اقتباسی از رمان مار اسکس ( The Essex Serpent ) اثر ” سارا پری” بازی می‌کنند.

دیدن تام هیدلستون در خارج از دنیای سینمایی مارول و گفتگوهای محکوم به فنا درباره جیمز باند بعدی، حس لذت بخشی دارد. در روند فیلمسازی پی در پی از کتاب های مصور، گهگاه فراموش می کنید که او خود به تنهایی یک هنرمند قوی به سبک شکسپیر ای است.

و با این حال، معرفی او در درام جدید آنا سایمون، The Essex Serpent ( مار اسکس ) – اقتباس شده از رمان سارا پری در سال ۲۰۱۶ – شاید به اندازه فرانچایزهای سینمایی ذکر شده ، اثری تئاتری باشد. او در نمایشی از مردانگی روستایی، مردی درمانده را از مردابی در اسکس اواخر دوره ویکتوریا بیرون می کشد. او زخمی شده و در گل پوشیده شده است. اما او یک هیثکلیف کثیف (یکی از شخصیت های اصلی کتاب ارتفاعات بادگیر) نیست: او کشیش ویل رانسوم از آلدوینتر است.

اقدامات او توسط کورا سیبورن اشراف نشین لندنی (کلر دینز) به خوبی مشاهده می شود و به او کمک می کند. شوهر بدرفتار کورا اخیراً درگذشته و او را از شر یک ازدواج بدون عشق رها کرده است. او در روزنامه ای درباره مار افسانه‌ای اسکس می‌خواند، جانوری دراز که در اطراف باتلاق اطراف آلدوینتر شنا می‌کند. سریال در مورد اولین قربانی فرضی مار آغاز می شود که قبل از دستگیر شدن برای گناهانش طلب بخشش می کند.

کورا که نمی تواند آرام بنشیند، همراه با خدمتکار سوسیالیست خانه خود مارتا (هیلی اسکوایرز) و پسر اوتیسمی اش فرانکی (کاسپار گریفیث) به اسکس می رود تا در مورد این مار ، به عنوان یک طبیعت گرای آماتور تحقیق کند. The Essex Serpent (مار اسکس ) به‌عنوان سریال اجرا می‌شود، و ساختار اپیزودیک هفتگی آن (روش استاندارد اپل) شما را در رمز و راز خود به هم می‌پیچد.

بافت تاریخی جذاب، اصطکاک مثلثی بین علم، باور و خرافات را در بر می گیرد – که هر کدام توسط کورا، ویل و روستاییان ترسیده نمایش داده می شوند. کورا معتقد است که این جانور نمونه ای از «جهش ژنتیکی» است، ویل وجود آن را به کلی انکار می کند، و بسیاری از مردم روستا به دنبال تعدادی تلفات در زمین های باتلاقی به کلی عقب نشینی می کنند.

کارگردان، کلیو برنارد، به همراه فیلمبردار دیوید رایدکر (سوغات)، به دقت به بازیگران اصلی نگاه می‌کند و نماهای زیبایی از چهره‌های آنها خلق می کند.

با فضاسازی تلخ و غم انگیز ، سایمون این را مانند یک درام پلیسی می نویسد که در آن قاتل به طور بالقوه یک پلسیوسور(نوعی دایناسور آبزی) است. این سریال تاریخچه آبکی دوره عاشقانه فرانسیس لی، آمونیت را با جادوگر و فانوس دریایی ترسناک «رابرت اگرز» در هم می آمیزد. این پیمایش از ژانرهای مختلف به طور همزمان – ترسناک عامیانه، هیجان انگیز هیولا محور، عاشقانه دوره ای – در ابتدا به یک عمل شعبده بازی جسورانه تبدیل می شود.

سریال در نیمه دوم خود افت می کند، وقایع به طرز عجیبی ملودراماتیک و به طرز عجیبی بی ربط می شوند. گویی از پارانویای رو به افزایش در آلدوینتر حوصله اش سر رفته است، داستان دهکده هیستریک در مکان مورد علاقه متروپولیتن لندن را رها می کند. داستان‌های فرعی اجتماعی و سیاسی مختلفی باز می‌شوند، و شما تعجب می‌کنید که چرا پس از آن همه لحن وسوسه‌انگیز ابتدای سریال در اینجا هستید.

و سپس آن رشته‌ها، که ساعت‌ها کشیده می‌شوند، با نتایج ناامیدکننده‌ای به‌ هم می‌پیوندند: به لحظاتی متوسط و ضد اوج می‌رسید، که شخصیت‌ها تأثیر بسیار کمی بر آن دارند. داشتن پاسخ‌های رضایت‌بخش پس از موج‌های ابهام اساطیری شاید هدف داستان باشد، اما نشان می‌دهد که مار اسکس آنقدر که به نظر می‌رسد جسورانه یا جذاب نیست – مانند یافتن یک فسیلِ به ظاهر ارزشمند که به خاک تبدیل می‌شود.

سریال مار اسکس “The Essex Serpent” از جمعه ۱۳ مه ( ۲۳ اردیبهشت) توسط اپل تی وی پلاس پخش شد. تریلر سریال را از این لینک تماشا نمایید.