نقد و بررسی فیلم «The Miracle Club» (باشگاه معجزه) مگی اسمیت، لورا لینی و کتی بیتس در داستانی ساده پیرامون بخشش …
داستان این فیلم در سال ۱۹۶۷ اتفاق میافتد و داستان قهرمانانی را روایت میکند که از دوبلین به زیارتگاه لوردس سفر میکنند و برای کمک از خداوند دعا میکنند.
به عنوان یک بازیگر، مگی اسمیت هیچ اشتباهی نمی تواند مرتکب شود. او در انتخاب پروژهها بسیار خطاپذیرتر است، همانطور که در این داستان خندهدار درباره زنان ایرلندی که از نسلهای مختلف به زیارتگاه بانو لورد در فرانسه سفر میکنند و برای یک معجزه دعا میکنند.
اسمیت به همراه لورا لینی و کتی بیتس در راس هرم سه بازیگر زن قدرتمند است. و در حالی که فیلمهای اخیر مانند «باشگاه کتاب» و «۸۰ برای بردی» به این نکته اشاره کرده اند که زنان مسنتر هنوز رابطه جنسی را دوست دارند، «باشگاه معجزه» در سال ۱۹۶۷ در دوبلینی میگذرد که به سختی تحت تأثیر انقلاب جنسی آن دوران قرار گرفته بود. این هیچ پیشرفتی را در نقشهای اغلب کارتونی موجود برای بازیگران زن با سن معینی ارائه نمیکند.
هر یک از شخصیت های اصلی دلیل خودشان را برای نیاز به معجزه دارند. اسمیت نقش لیلی را بازی می کند که پسرش، دانیل، ده ها سال قبل در سن ۱۹ سالگی غرق شد. او مرگ پسرش را مجازاتی از جانب خدا می داند. اسمیت به راحتی از پس نقش بر می آید و وقتی فیلم روی پرده نمایش داده می شود، ملایم و قابل تماشا است.
آیلین (بیتس)، مادر یک خانواده بزرگ، به تازگی یک تومور در سینه خود پیدا کرده، اما به هیچ کس به جز کشیش محله، پدر بیرن (مارک اوهالوران) درموردش نمی گوید. بیتس سخت ترین نقش را به عنوان این شخصیت خشمگین و گاه درمانده دارد. او ترسی ندارد که آیلین را بد جلوه دهد، اما فیلمنامه سطحی – نوشته جیمی اسمالهورن، تیموتی پراگر و جاشوا دی. مورر، از داستان اسمال هورن – کمک چندانی به او در تکمیل شخصیت نمی کند. کشیش از او میپرسد : «آیا برای این مریضی تابحال به دکتر مراجعه کرده اید؟» و آیلین می گوید: «نه، من می خواهم به لوردس بروم.» پاسخ او ایمان تزلزل ناپذیر او را آشکار می کند. اینکه آیا از نظر سازنده قرار بوده ما نیز او را جاهل تصور کنیم (به نوعی در اینجا باور و علم در تقابل یکدیگر نشان داده میشود) در آن نقطه کمتر واضح ترسیم میشود.
یک نسل جوان تر، دالی (اگنس اوکیسی) است، مادر پسر جوانی است که صحبت نمی کند. اوکیسی حتی در میان بازیگران ستاره ای که اطراف او هستند، عملکرد مطلوبی را ارائه می دهد.
طراح دکور و تولید، جان هند، به طور موثر بافت زندگی آن زمان در خانههای معمولی طبقه کارگر را با کاغذ دیواریهای طرحدار رنگ و رو رفته ایجاد میکند. این طراحی زنده یکی از بهترین عناصر فیلم است. فیلمبرداری جان کانروی به اندازه فیلمنامه فرمولی که لیلی، آیلین و دالی با هم در یک مسابقه استعدادیابی آواز می خوانند غیرقابل توجه است. مسایقهای که جایزه بزرگ آن، دو بلیت برای لوردس است.
شخصیت لینی، کریسی، در آن رویداد حضور پیدا میکند و یک خوشآمدگویی کوتاه انجام می دهد. مادر کریسی، دوست محبوب دیگر زنان، به تازگی درگذشته است و کریسی پس از ۴۰ سال اقامت در ایالات متحده، بدون اینکه پا به ایرلند بگذارد، به دوبلین بازمی گردد. بین لیلی و آیلین از یک طرف و کریسی از طرف دیگر خصومت وجود دارد. کریسی به آنها یادآوری می کند : «من تبعید شده بودم»، و بیش از یک صحنه گریه و زاری بر روی عکسی از دانیل طول نمی کشد تا حدس بزنیم چرا. مانند اسمیت، لینی آنقدر بازیگر قوی و طبیعی ای است که صحنه های خود را حتی زمانی که به ناچار در این فیلم ناگهان مبهم می شوند، قابل فهم و تماشا می کند.
مادر کریسی، بلیطی به مقصد لوردس برای او گذاشته که به پدر برن می دهد تا شخص دیگری از آن استفاده کند. او می گوید: «فقط آن را به راهبه ها ندهید. اما بدون انگیزه یا علیت ملموس، او در اتوبوسی که به همراه زنان دیگر به سمت زیارتگاه می رود، راهی می شود. کل فیلم در ایرلند فیلمبرداری شده است، که ممکن است توضیح دهد چرا صحنه های لوردس بسیار تنگ و مصنوعی به نظر می رسند.
اسمیت و لینی بهترین صحنه فیلم را با هم دارند، زمانی که لیلی از حمام های آب مقدس در زیارتگاه بازدید می کند. کریسی آنچه را که او «منشا شرها» در اطرافش میخواند رد میکند و لیلی به آرامی میگوید: «همیشه امیدی وجود دارد، حتی زمانی که کاملا بهش باور نداری.» این یک صحنه دوستداشتنی و ظریف است که صرفاً نشان میدهد که یک فیلمنامه خوب چه چیزی را ممکن میسازد.
در عوض، تلاشهای کج و درهم ریخته ای برای شوخی درمورد شوهران نالایق وجود دارد. استفن ریا همسر آیلین است که نمی تواند خرید کند یا آشپزی کند یا وقتی شوهر دالی (مارک مککنا) از یک حوله برای پوشک بچهاش استفاده میکند.
پدر برن پیام فیلم را در یک کلام بیان میکند: «تو برای معجزه به لوردس نمیآیی، آیلین، تو برای قدرت ادامه دادن در زمانی که معجزهای وجود ندارد، آمدهای.» البته او می گوید که این درسی است که زنان باید خودشان یاد میگرفتند، ایدهای که فقط نشانه دیگری از سادهبودن فیلم است. در یک نگاه میتوان گفت این بازیگران زن لیاقت خیلی بهتری را داشتند.
تریلر فیلم را از این لینک یا در زیر تماشا کنید: