سریال «اَکِلایت» (The Acolyte) به کارگردانی لزلی هدلند در دوران اولیه جنگ ستارگان روایت می شود و بازی لی جونگ-جه و آماندلا استنبرگ، در همان دو قسمت ابتدایی خود توجه مخاطبان را جلب خواهد کرد.
بهترین آثار جنگ ستارگان در سال های اخیر، آثاری هستند که از داستان اصلی فاصله می گیرند. از «یک سرکش» تا «آخرین جدای» و انیمیشن «دیدگاهها» و سریال «آندور» که سال گذشته پخش شد، این فرنچایز با ریسک پذیری و تمرکز بر داستان های اورجینالی که اتفاقا در کهکشانی بسیار دور و با فاصله از داستان اصلی روایت می شوند، جایگاه خود را تثبیت می کند. با توجه به کیفیت متوسط بسیاری از فرعیات جنگ ستارگان از زمان راه اندازی دیزنی پلاس در سال ۲۰۱۹، سریال «اَکِلایت» به کارگردانی لزلی هدلند، خوشبختانه در دسته اول قرار می گیرد. این سریال یک تریلر جنایی جذاب را روایت می کند که در دورانی بسیار دورتر از دوران جوانی آناکین اسکای واکر در «تهدید شبح» به وقوع می پیوندد.
طبق متن ابتدایی سریال (که به صورت مرسوم این سبک آثار نمایش داده نمی شود) داستان «اَکِلایت» حتی در زمان دورتری از وقایع کهکشان، در دوران جمهوری قدیم روایت می شود؛ زمانی سرشار از صلح. اما همانطور که در تمام دوران های صلح در جنگ ستارگان دیده ایم، این آرامش دوامی ندارد. جُرمی هولناک توجه شورای جدای را به خود جلب می کند و منجر به تحقیق توسط استاد جدای سول (با بازی لی جونگ-جه) می شود. او در این مسیر با شخصیتی از گذشته خود (با بازی آماندلا استنبرگ) روبرو خواهد شد.
دو قسمت ابتدایی سریال «اَکِلایت» (The Acolyte) در تاریخ ۴ ژوئن به نمایش درآمدند، اما حتی در این مورد نیز دیزنی سختگیرانه از افشای جزئیات داستانی پرهیز میکند. بدون پرداختن به جزئیات طرح، پیشینه شخصیتها یا پیچشهای داستانی، میتوان گفت که «اَکِلایت» از سریالهای جنایی رویهای و معمایی الهام گرفته، دو ژانر بسیار محبوب که در دنیایی با قدرتهای عرفانی، تاریخیِ مرموز و روابطِ پرتنش رشد میکنند.
شخصیت آماندلا استنبرگ نه تنها با سول (با بازی لی جونگ-جه) بلکه با ایندرا (کری-آن موس)، توربین (دین چارلز چپمن) و کلناکا (یوناس سوتامو) ارتباط دارد. لزلی هدلند کارگردانی دو قسمت ابتدایی را برعهده دارد. قسمتهای ۳ و ۷ توسط کوگونادا، قسمتهای ۴ و ۵ توسط الکس گارسیا لوپز و قسمتهای ۶ و ۸ توسط هانل کالپپر کارگردانی شدهاند.
با احترام به قاعده اسپویلها (و افشای اطلاعات کلیدی داستان)، باید گفت که پنهان نگه داشتن رازهای سریال به ما فرصت بیشتری میدهد تا عملکرد فوقالعاده لی جونگ-جه را در اولین نقش انگلیسی زبان او تحسین کنیم. او تنها در چند صحنه به عنوان سول، با اجرایی ظریف و احساسی و در عین حال حفظ ویژگی جدایگونه بودن، عملکردی درخشان را به نمایش میگذارد. او به طرزِ ماهرانهای با کری-آن موس، چارلی بارنت، دافنه کین و الیزابت هندرسون، آماندلاستنبرگ و تقریباً هر بازیگر دیگری همبازی میشود. بازیهای این ستارگان نشان میدهد، گریم و موی فانتزی مانع از اجرای خوب بازیگران نمیشود.
عملکرد بازیگران در مجموع پویاتر و فیلمنامه نسبت به سریالهای معمول دیزنی پلاس جذابتر است، که باعث میشود اَکِلایت برخلافِ آثار قبلیِ این پلتفرم خستهکننده نباشد.
به نظر «اَکِلایت» نسبت به هر سریال لایو-اکشن دیگر جنگ ستارگان، علاقه بیشتری به زیر سوال بردن رفتار حکومتگونهی شورایِ جدای دارد. همین کارکرد بود که باعث شد آسوکا تانو از این فرقه خارج شود، اما این نکتهی اصلی سریال «آسوکا» نیست و زمانی که گِرُوگو آموزش خود را رها میکند، دیگر در «ماندالوریایی» (Mandalorian) اهمیتی ندارد. اما «اَکِلایت» با نگاهی به دنیای حاضر ما، به گذشتهی کهکشان جنگ ستارگان لایههایی میافزاید. در این سریال تجملات و بُعد باورمندانهیِ کمتری در قبال انعطافناپذیری و اجرای قانون توسط جدایها وجود دارد و بیشتر بر حفظ صلحِ سکولار تمرکز شده است (البته عنوان سریال به طور ضمنی به آن بُعد باورگونه اشاره دارد، اما این از طرفِ جدایها نیست). با وجود واکنش تند شخصیت آماندلا استنبرگ و همقطارانی مانند کوییمیر (مانی جاسینتو)، تردید آنها نسبت به فرقهای که قدرتِ ظاهرا بدون کنترل در دستان گروهیست که ادعای عدم خشونت دارند تا زمانی که سلاحهای کشنده خود را بیرون میکشند، کاملاً به جا است.
چهار قسمتی که برای منتقدان به نمایش درآمد به سرعت گذشت و نویدبخش به نظر میرسد. قضاوت نهایی دربارهی سریال به شخصیت شرور آن بستگی دارد؛ تا اینجا یک فرد بیچهره با صدایی غیرقابل تشخیص بوده که پیروانش نفرت او را نسبت به جدایها نمایان میکنند.
آیا این یک شخصیت شناخته شده است یا چهرهای جدید از دنیای گستردهتر جنگ ستارگان – یا شاید یک ابداع کاملاً جدید؟ سریالهای جنگ ستارگانی که با شکست مواجه میشوند، اغلب این کار را پس از یک ارتباط دقیقه آخری با خاندان اسکایواکر انجام میدهند و به طرز طنزآمیزی داستانهای جالب را در تلاش برای برانگیختن حس نوستالژی محکوم میکنند. شاید جدایها در ردِ دلبستگی به درستی عمل میکردند – بدون احساسات سانتیمانتال نسبت به دنیایی که آن را به وجود آورده است، «اَکِلایت» لایق دنبالکنندگان خاص خود است.
«تازه کار» (The Acolyte) از دیزنی پلاس پخش شد.