دلم برای عشق سابق تنگ شده، چه کار کنم؟ ؛ خداحافظی گفتن خیلی سخته …
برای بسیاری از مردم، سختترین بخش جدایی این احساس است: دست بردن به تلفن برای تماس با عزیزترین فرد قبل از اینکه به سرعت متوجه شوید که راههای جداگانه خود را رفتهاید. طول رابطه شما هم مهم نیست. چه چند ماه یا چند سال با هم بودهاید، پایان یک رابطه – حتی اگر شرایط بدی داشته باشد – یک حفره انسانی شکل در قلب شما ایجاد میکند که پر کردن آن سخت است. بنابراین دلتنگی برای عشقتان نه تنها طبیعی است، بلکه قبل انتظار است.
در حالی که دلتنگی برای عشقتان مشکلی ندارد، اما برخورد با آن به روشی سالم و کامل که به شما اجازه میدهد بهبود پیدا کنید و به جلو حرکت کنید، بسیار مهم است. خوب است که به لحظات مشترک با آنها با علاقه نگاه کنید. ممکن است حتی از خودتان بپرسید که چرا جدا شدهاید. با این حال، دلتنگی برای عشقتان لزوماً نشانه این نیست که باید دوباره با هم برگردید. این فقط بخشی از روند غمگینی است که وقتی ارتباط خود را با کسی که یک ثابت در زندگی شما بود از دست میدهید، تجربه میکنید. با فرامدیا همراه باشید.
پس وقتی خیلی دلتنگ عشقتان میشوید که وسوسه میشوید به او پیام بدهید و سعی کنید دوباره با هم برگردید، چه کار میکنید؟
چرا ممکن است دلتنگ عشقتان (البته عشق سابقتان) شوید
اگر بعد از جدایی خود را غرق در افکار عشقتان میبینید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که با این احساسات بنشینید و ریشه آن را پیدا کنید. اگر جدایی شما تازه است، احتمالاً آنها هنوز در ذهن شما هستند و برای یک دلیل خوب. هستی روزانه شما، برای ماهها شامل آنها بوده؛ عادت کردن به عملکرد بدون آنها یا فکر نکردن به آنها زمان میبرد.
اگر ماهها یا سالها پیش از هم جدا شدهاید و ناگهان متوجه شدید که دلتنگشان هستید، به دنبال محرکها باشید. آیا یادآوری تولد یا سالگرد قدیمیتان روی تلفن شما ظاهر شده؟ آیا با کسی برخورد کردید که خیلی شبیه آنها بود؟ در این لحظات، احساس دلتنگی برای آنها ممکن است به ویژه شدید باشد. به این فکر کنید که چه چیزی را در مورد آنها از دست دادهاید یا چه چیزی را در مورد خودتان از دست دادهاید که زمانی که با آنها بودید تجربه کردید.
شما یک پیوند ایجاد کردید
وقتی زمان قابل توجهی را با کسی میگذرانید، یک پیوند عاطفی ایجاد میکنید. به گفته تایلر جی. جنسن، یک روان درمانگر مجاز، دلتنگی برای یک عشق سابق یکی از طبیعیترین اجزای یک رابطهی به پایان رسیده است.
در یک زمان رابطهای وجود داشت که شما تصمیم گرفتید به آن متعهد شوید و احساسِ عشق، در درون خود داشتید. چه کسی میداند چه متغیرهای پیچیدهای وجود دارد؟ وقتی خودمان اجازه میدهیم چنین صداقت و آسیبپذیری داشته باشیم، بخشی از ما این صداقت، امنیت یا فقط آشنایی/راحتی را از دست خواهد داد.
دلتنگ روتینها و عادتهای مشترکتان هستید
دلیل دیگری که ممکن است دلتنگ عشقتان شوید، عادت است. روابط از عادتهایی تشکیل شدهاند که به روتین تبدیل میشوند. پیامهای صبح بخیر، تماسهای شبانه یا قرارهای آخر هفته به سرعت در زندگی شما ریشه میدواند و تا زمانی که ناگهان تمام نشوند متوجه نمیشوید چقدر به آنها وابسته بودهاید. وقتی آنها میروند، طبیعی است که راحتی، نزدیکی و قابل پیشبینی بودن آنها را از دست بدهید.
احساس تهی بودن میکنید
دلتنگی برای یک عشق سابق میتواند تعادل عاطفی شما را مختل کند، حتی اگر میدانید که جدایی در نهایت به نفع شما بوده. آن دردهای شدید و گیجکنندهی دلتنگی و غمگینی به سادگی به سراغ شما میآیند و برای همه آن روتینهای آشنا و صمیمیتی که زمانی مشترک بودید، التماس میکنند. دکتر دنیل گلازر، روانشناس بالینی، میگوید: «این مانند رویارویی با خلا خالی است؛ زمانی شخصی که بخش مهمی از زندگی روزمره شما بود، به جای این خلاء حضور داشت.»
به درون داری نیاز دارید (کم کردن روابط اجتماعی و خلوت کردن با خود)
گاهی اوقات، یک جدایی بسته شدن مورد نیاز شما را فراهم نمیکند. اگر احساسات حلنشده یا سوالات بیپاسخ وجود دارد، طبیعی است که زمان زیادی را صرف فکر کردن به اینکه چه اشتباهی رخ داده است و دلتنگی برای این فرد که زمانی بخش بزرگی از زندگی شما بود، کنید. با این حال، باید بدانید که تماس دوباره با عشقتان تضمین نمیکند که آن محدود شدن فضای مورد نظر شما را به همراه داشته باشد.
فقط زمانهای خوب را به یاد میآورید
وقتی دلتنگ کسی میشوید، آسان است که گذشته خود را با آنها عاشقانه کنید. شما احتمالاً روی خاطرات خوب تمرکز میکنید و از بدیها چشمپوشی میکنید. نگاه کردن به رابطه گذشته خود با عینک صورتی باعث میشود برای عشقتان دلتنگ شوید. به یاد داشته باشید که هیچ رابطه یا فردی کامل نیست و جدایی به دلیلی اتفاق افتاده است.
راههای مقابله
بعد از جدایی، دلتنگی برای آنچه داشتید و آنچه میتوانست باشد، میتواند شدید باشد. اگر در تصمیم خود برای جدایی مطمئن هستید و میخواهید روی حرکت رو به جلو تمرکز کنید، در اینجا چند راهکار برای قابل مدیریتتر کردن این احساسات وجود دارد.
محدود کردن تماس
یکی از موثرترین راهها برای ادامه حرکت، محدود کردن تماس با عشقتان است. اگر این به معنای آنفالو کردن یا بلاک کردن آنها در شبکههای اجتماعی، حذف شماره تلفن آنها یا اجتناب از مکانهایی است که میدانید آنها زیاد میروند، پس انجامش دهید. در ابتدا سخت خواهد بود، اما محدود کردن تماس میتواند به شما فضایی برای بهبود و کشف دوباره خود خارج از رابطه بدون محرکهای زیاد بدهد.
مشغول ماندن و تمرکز بر خود مراقبتی
سرمشغولی نگه داشتن خود میتواند به شما کمک کند حواستان از عشقتان پرت شود. یک سرگرمی جدید پیدا کنید، سرگرمیهای قدیمی را دوباره کشف کنید و وقت خود را با دوستان و خانواده بگذرانید. میشل بئوپره، کارشناس ارشد کار اجتماعی بالینی و مدیر بالینی یک کلینیک میگوید: «میتوانید آن کلاسی را که همیشه میخواستید شرکت کنید، امتحان کنید، به جایی که در لیست آرزوهایتان است سفر کنید یا ظاهر خود را تغییر دهید.» هر چیزی که باعث میشود احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید به تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس شما کمک میکند و ادامه حرکت را آسانتر میکند.
با کسی صحبت کنید
صحبت کردن در مورد احساساتی که کاملاً نمیفهمید میتواند دشوار باشد، اما راه خوبی برای باز کردن گره احساسات پیچیده است. اعتماد به یک دوست صمیمی، خواهر و برادر یا درمانگر به شما وضوح و دیدگاههای جدیدی در مورد احساسات دلتنگی شما میدهد. گاهی اوقات، فقط داشتن کسی برای صحبت کردن باعث میشود احساس تنهایی کمتری کنید و جای خالی عشقتان را پر کنید.
اهداف جدید تعیین کنید
ممکن است با عشقتان اهداف خاصی داشته باشید، مانند زندگی مشترک یا داشتن حیوان خانگی. اجازه ندهید از دست دادن این اهداف شما را ناامید کند؛ در عوض، تمرکز خود را روی اهداف شخصی جدید، چه اهداف شغلی یا سایر اهداف مانند حفظ سلامت خوب، تغییر دهید.
این اهداف به شما چیزی برای تمرکز و احساس جهتگیری در زندگی جدیدتان بدون عشقتان میدهند. هیتر ویلسون، متخصص تایید شده تروما و مدیر اجرایی مرکز سلامتی اپیفانی میگوید: «این تغییر تمرکز به شما کمک میکند از خودتان استفاده کنید تا اینکه درگیر افکار آنچه ممکن بود باشید شوید.»
گاهی اوقات در روابط، طرف مقابل عامل حواسپرتی میشود که شما را از اهداف خود دور میکند. اگر قبل از اینکه حواستان پرت شود اهداف مهمی داشتید، میتوانید دوباره آنها را ارزیابی کنید و اولویتهای خود را دوباره تنظیم کنید…
سعی نکنید غصه بخورید
گیر افتادن در یک حلقه از افکار منفی و چه میشود اگرها آسان است. وقتی متوجه شدید که دارید غصه میخورید، سعی کنید افکار خود را به سمت چیزی سازندهتر هدایت کنید. نوشتن روزانه میتواند در شکستن این چرخه به خصوص موثر باشد.
ویلسون میگوید: «این تغییر تمرکز به شما کمک میکند از خودتان استفاده کنید تا اینکه درگیر افکار آنچه ممکن بود باشید شوید.»
نوشتن روزانه به شما کمک میکند احساسات خود را پردازش کنید و رشد شخصی خود را در طول زمان نظارت کنید. نوشتن احساساتتان به شما اجازه میدهد خود را بیان کنید و بینشهایی در مورد آنچه برای شما اتفاق افتاده است، ارائه میدهد. علاوه بر این، خواندن دوباره نوشتههای قدیمی میتواند به شما کمک کند تا ببینید چه پیشرفتی داشتهاید و عزم شما را برای حرکت رو به جلو تقویت میکند.
مهمتر از همه، نباید انتظار داشته باشید که یکشبه عشقتان را فراموش کنید. روزهایی خواهد بود که به سختی به آنها فکر میکنید و خودتان را میبینید که چندین بار در روز برای تماس با آنها دست به تلفن میبرید. هر روز را همانطور که هست بپذیرید و در مسیر جدایی با خودتان مهربان باشید.
دکتر گلازر همچنین نوشتن روزانه را به عنوان یک خروجی عالی برای بیان تمام احساسات خود بدون قضاوت توصیه میکند. برای تمرینهای ذهنآگاهی وقت بگذارید، غرق در یک سرگرمی که دوست دارید شوید و به نزدیکترین دوستان و خانواده خود برای حواسپرتیهای باکیفیت و جلسات تخلیه فشار تکیه کنید. این خروجیهای سالم میتوانند یک پایه ثابت زمانی که توسط خاطرات یا نوستالژی تحریک میشوید، فراهم کنند.
مقابله با محرکها
حتی بعد از اینکه شروع به بهبود کردید و در مسیر حرکت رو به جلو هستید، محرکهای خاصی ممکن است باعث شوند احساس کنید که دوباره به روز اول بازگشتهاید. اولین قدم برای مقابله با این محرکها شناسایی آنهاست. ممکن است هر چیزی از یک آهنگ تا یک مکان، یک تاریخ خاص یا حتی بویی که یادآور عشقتان است، شما را تحریک کند. شناسایی آنچه این احساسات را برمیانگیزد از غافلگیر شدن شما جلوگیری میکند.
حالا که محرکهای خود را شناسایی کردهاید، وقت آن است که برای حذف آنها تا حد امکان اقدام کنید. یادآورهای فیزیکی عشقتان مانند هدایا، عکسها یا لباسها را کنار بگذارید. آنها را در جایی نگهداری کنید که از دید و ذهن دور باشند و اگر خاطرات مرتبط با این وسایل برای مقابله با آنها خیلی دردناک است، میتوانید آنها را اهدا کنید.
اگر روتین فعلی شما عمدتاً از فعالیتهایی تشکیل شده است که با عشقتان با هم انجام میدادید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که کمی تغییر ایجاد کنید. برای مثال، اگر هر سه شنبه صبح با هم به یک کافه خاص میرفتید، سعی کنید روزهای دیگر هفته بروید یا کلا کافه جدیدی پیدا کنید. هدف ایجاد خاطرات شاد جدید در مکانهای جدید است.
با وجود تمام تلاشهای شما، ممکن است نتوانید از محرکها کاملا اجتناب کنید. بنابراین وقتی یکی از آنها اتفاق افتاد، سعی نکنید اجازه دهید شما را از مسیر خارج کند. میتوانید این کار را با تمرین ذهنآگاهی انجام دهید. اگر متوجه شدید که به خاطر یک آهنگ قدیمی که هر دو دوست داشتید احساساتی میشوید، تمرینهای تنفس عمیق یا مراقبه هدایتشده را برای کمک به زمینگیر ماندن خود امتحان کنید. همچنین میتوانید حواس خود را با دویدن، تماس با یک دوست یا تماشای فیلم مورد علاقه تان پرت کنید.
نکته
در صورت امکان از شبکههای اجتماعی فاصله بگیرید یا موقتاً عشقتان را سایلنت، آنفالو یا بلاک کنید، بهخصوص اگر آنها قبلاً با کسی قرار گذاشتهاند و پستهایی درباره آنها به اشتراک میگذارند. پستهای شبکههای اجتماعی وقتی میخواهید به راه خودتان ادامه دهید، محرکهای آسانی هستند و دیدن پستها یا عکسهای عشقتان میتواند احساسات را بازگرداند.
یک چرخه از افکار منفی اغلب پس از یک محرک دنبال میشود. برای مثال، ممکن است فکر کنید که دیگر هرگز خوشحال نخواهید شد یا شریکی به خوبی عشقتان پیدا نخواهید کرد. اجازه ندهید این افکار بر شما غلبه کنند؛ آنها را با واقعیت و اینکه آیا این یک حقیقت تضمینشده یا تفکر فاجعهبار است، بررسی کنید.
ممکن است به شما کمک کند که به خود یادآوری کنید که چه چیزی درست است، اینکه الان احساس بد داشتن خوب است و تمام زمانی را که برای بهبود نیاز دارید، بگیرید. ممکن است به یادآوری خاطرات شاد با خانواده و دوستان که شامل عشقتان نمیشدند و یادآوری اینکه چه فرد شگفت انگیزی هستید که سزاوار این است که دوباره توسط یک شریک عالی دوست داشته شود، کمک کند.
پذیرش پایان رابطه و حرکت به جلو
درک اینکه رابطه شما واقعاً تمام شده است ممکن است زمان ببرد. احتمالاً این اتفاق در روزی که هر دو تصمیم به پایان دادن میگیرید رخ نمیدهد. با این حال، پذیرش چیزی است که روند بهبودی را آغاز میکند. در اینجا نحوه حرکت به جلو با پذیرش آمده است:
بپذیرید که رابطه تمام شده است و به خود یادآوری کنید که احتمالاً برای بهترینها بوده است. رونالد هوآنگ، مشاور بالینی ثبت شده و روان درمانگر میگوید: «ناتوانی در پذیرش روند غمگینی منجر به گیر افتادن میشود و میتواند آن شخص را به سمت عشقتان بازگرداند.»
به خود اجازه دهید غمگین شوید؛ جدایی نوعی از دست دادن است
هنگامی که غمگین میشوید، خود را از سرزنش آزاد کنید. بعد از جدایی معمول است که خودتان را سرزنش یا شرمنده کنید. وقتی به سرزنش ادامه میدهید، به رابطه پایبند میمانید. میتوانید با پذیرش و تأیید وضعیت موجود با خودتان صلح کنید.
دیدگاه خود را تغییر دهید و قدردان بودن را تمرین کنید. میتوانید از رابطه ای که با عشقتان داشتید و زمانی که با هم گذراندید قدردانی کنید و در عین حال نیاز به پایانِ آن را بپذیرید. هر دو چیز میتوانند همزمان درست باشند.
بخشش را تمرین کنید. چه خودتان را به خاطر اشتباهاتی که در رابطه مرتکب شدهاید ببخشید یا عشقتان را به خاطر نقش آنها در پایان رابطه ببخشید، بخشش شما را از بار سنگین عاطفی که ممکن است متوجه حمل آن نباشید، آزاد میکند. بخشش به معنای تایید هرگونه اقدام آسیبرسان نیست، بلکه آزاد کردن خود از احساسات منفی مرتبط با آن اقدامات است.
در نهایت، آینده خود را بدون عشقتان بازسازی کنید. در یک رابطه، شما معمولاً برای آینده با همسرتان برنامهریزی میکنید. با این حال، اکنون فرصت خوبی برای تمرکز مجدد بر اهداف، رویاها و زندگیای است که میخواهید برای خودتان ایجاد کنید.
پذیرش یک قدم حیاتی در حرکت رو به جلو است. باید زندگی خود را به عنوان کتابی با فصلهای مختلف ببینید؛ گاهی اوقات، یک فصل باید تمام شود تا فصل جدیدی آغاز شود. مهم است که بپذیرید رابطه شما تمام شده است و این برای بهترینها بوده است.
کارولینا استیوز، روانشناس دارای مجوز میگوید: «به روند زندگی اعتماد کنید و ایمان داشته باشید که چیزهای بهتر در راه است. توصیه من این است که روی خودتان و آیندهتان تمرکز کنید تا اینکه در گذشته غرق شوید.»
اگر هنوز دوستش دارم چه کنم؟
سوال میلیون دلاری: آیا دوست داشتن عشقتان به این معنی است که شما هنوز عاشق آنها هستید؟ عشقی که برای یک پارتنر دارید بلافاصله پس از پایان رابطه از بین نمیرود. بنابراین بله، ممکن است بعد از جدایی هنوز عاشق عشقتان باشید. با این حال، این کاملا طبیعی است و منحصر به شرایط شما نیست. احساسات چیزی نیستند که بتوان آنها را روشن و خاموش کرد. اگر اینطور بود، زندگی بسیار سادهتر میشد.
بئوپره میگوید: «من فکر نمیکنم عشق تا به حال کاملا از بین برود، اما تغییر میکند و تکامل مییابد. به جای تمرکز بر عشق رمانتیکی که زمانی داشتید، سعی کنید از خاطرات خوب و درسهای آموخته شده از رابطه قدردانی کنید. رابطه شما با عشقتان برای دلیلی باید اتفاق میافتاد، و اگرچه ممکن است آنها دیگر در زندگی شما نباشند، اما نقش مهمی در شکل دادن به شما امروز داشتهاند. بنابراین، عشقی را که زمانی داشتید در آغوش بگیرید، اما بدانید که رها کردن و ادامه دادن هم خوب است.»
همچنین باید احتمال اینکه ممکن است فقط عشقتان را از دست داده باشید و لزوماً عاشق آنها نباشید را در نظر بگیرید. دلتنگی برای اینکه آنها چه احساسی به شما میدادند، راحتی و آشنایی رابطه میتواند به راحتی با عشق اشتباه گرفته شود. وقتی خودتان را در حال یادآوری بهترین بخشهای رابطه میبینید، با دقت تمام دلایل جدا شدن خود را مرور کنید. نوشتن یک لیست و نگه داشتن آن در دسترس مفید است. هنگام نوشتن لیست روی منفیها یا مثبتها تمرکز نکنید. سعی کنید تا حد امکان واقعی باشید و به سادگی بیان کنید که چرا رابطه شما به پایان رسیده است.
اگر مطمئن هستید که هنوز عاشقانه به عشقتان علاقه دارید و واقعاً معتقدید که دوباره تلاش کردن برای هر دوی شما تصمیم خوبی خواهد بود، گفتن آن ممکن است ارزشش را داشته باشد. جنسن، توصیه میکند احساسات خود را تا حد ممکن واضح بیان کنید و ببینید آیا میتوان کاری برای ترمیم و نجات عشقی که احساس میکنید، انجام داد.
اگر یک سوال مستقیم میپرسید و آن را به عنوان چنین چیزی به آنها میگویید، شانس شما برای دریافت یک پاسخ واضح را به شدت افزایش میدهید. اگر آنها محتاطتر هستند، ممکن است سختترین تصمیمی باشد که باید بگیرید، اما ممکن است این عشق به شما بازگردانده نشود و در طولانی مدت، کسی پیدا خواهد شد که توانایی و تمایل دارد شما را همانطور که نیاز دارید دوست داشته باشد.
در حالی که نباید عجله کنید تا وارد یک رابطه جدید شوید، باز کردن خود برای ملاقات با افراد جدید وقتی آماده هستید میتواند به تغییر تمرکز شما از عشقتان کمک کند. حتی صرف احتمال یک رابطه جدید میتواند به شما کمک کند بفهمید که شریکهای بالقوه دیگری وجود دارند که میتوانند شادی را برای شما به ارمغان بیاورند و تطابق بهتری برای شما باشند.
تمام زمانی را که نیاز دارید در طول فرآیند بهبودی صرف کنید و به خود اجازه دهید جدایی را پردازش کنید و با سرعت خود حرکت کنید.