نقد فیلم «لنگ‌درازها» (Longlegs): نیکلاس کیج با نقش‌آفرینی وحشتناک‌ترین و عجیب‌ترین دوران حرفه‌ای خود، رکورد خود را شکست

نویسنده و کارگردان اُزگود پرکینز مستقیماً به دنبال جایگاه پدر مشهور خود در صدر فهرست به یادماندنی‌ترین و ترسناک‌ترین شخصیت‌های تاریخ سینما است.

پدر این فیلمساز، آنتونی پرکینز بزرگ بود که البته نقش فراموش‌نشدنی و کابوس‌آمیز نورمن بیتس را در کلاسیک خوفناک هیتچکاک در سال ۱۹۶۰، بازی کرد. او همچنین در دهه ۱۹۸۰ با فیلم‌های «روانی ۲» و «روانی ۳» به این نقش ادامه داد و در فیلم آخر علاوه بر بازی در نقش بیتس، آن را کارگردانی هم کرد. نمی‌توان فیلم دیگری غیر از فرانکنشتاین را تصور کرد که تا این حد در ذهن عموم باقی مانده باشد، به خصوص در ژانر وحشت.

اُزگود پرکینز به نظر می‌رسد که با انتخاب موضوع خود، شیاطین درونی‌اش را آزاد می‌کند و حتی گفته است که داستان تاریک پشت ازدواج والدینش تا حدودی مسئول این موضوع است. آنتونی پرکینز یک مرد با گرایشی متفاوت و پنهانی بود، اما با بری برنسن ازدواج کرد و همه این‌ها را از عموم و دو فرزندش مخفی نگه داشت. پرکینز در سال ۱۹۹۳ در سن ۶۰ سالگی بر اثر عوارض ایدز درگذشت و برنسن در اولین هواپیمایی که در سال ۲۰۰۱ به برج‌های تجارت جهانی برخورد کرد، جان باخت. فیلم جدید او، «لنگ‌درازها»، در مورد هیچ‌کدام از این موارد نیست، اما برخی از مضامین آن قطعاً برای اُزگود که با امید در داستان‌هایش دنیا را روشن و امیدوار کننده نمی‌کند، آشنا هستند.

در واقع، «لنگ‌درازها» بیشتر یک ادای احترام به فیلم‌های هیجان‌انگیز قاتل سریالی دهه ۹۰ مانند «سکوت بره‌ها» (مشهود ترین الهام آن) و «هفت» دیوید فینچر است – یا تقریباً هر چیز دیگری از فینچر، فیلمسازی که در همان راهروهای تاریکی که پرکینز به نظر می‌رسد دوستش دارد، سفر کرده، حداقل از نظر سینمایی.

در «لنگ‌درازها»، نقش جودی فاستر را مائیکا مونرو به عنوان مامور اف‌بی‌آی، لی هارکر بازی می‌کند، که خود را در یکی از پرونده‌های بزرگ حل نشده دفتر غرق کرده، پرونده‌ای که در دهه ۷۰ در اورگان آغاز شد و تا دوران کلینتون در دهه ۹۰ ادامه یافت، جایی که یک سری از ۱۰ قتل خانوادگی عجیب و غریب بازپرسان را گیج کرده است. این قتل‌ها چند چیز مشترک دارند، همیشه با قتل دختران جوانی که در چهاردهم یک ماه متولد شده‌اند، همراه هستند و به طرز عجیبی شامل دیوانه‌شدن پدر خانواده و کشتار خانواده‌اش و سپس خودکشی می‌شود. هر یک از این پرونده‌های سرد نیز شامل یک سرنخ باقی‌مانده و نوشته شده به صورت رمز است که توسط کسی به نام لنگ‌دراز (نیکلاس کیج) امضا شده است.

پس این چگونه ممکن است و لنگ‌دراز کیست؟ ما اوایل با خزندگی رویال او آشنا می‌شویم اما تا اواسط فیلم او را کامل نمی‌بینیم. تا آن زمان، ما فقط او را از تنه به پایین می‌بینیم و تا بعدها سر و صورتش را نشان نمی‌دهد. یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های فیلم شامل یک فروشنده زن فروشگاه مواد غذایی است که با او (اما نه ما) رو در رو می‌شود و فریاد می‌زند که مرد عجیب برگشته است. این تنها مواجهه‌ای است که به نظر می‌رسد بدون خونریزی و خشونت به پایان برسد.

اما هارکر به آرامی و شاید با شهود روانی در حال نزدیک شدن به او است، زیرا فلش‌بک‌ها همچنین ارتباط شخصی او را به عنوان یک کودک خردسال و ملاقات تصادفی او با این مرد نشان می‌دهد. در همین حال، او با همکارانش، به ویژه مامور کارتر (بلیر اندروود)، برخورد می‌کند که مشکوک است او موهبتی همراه خود دارد که می‌تواند به حل پرونده کمک کند. هارکر همچنین از یک پس‌ زمینه (کودکی) بدبخت با مادری به نام روث (آلیشیا ویت) آمده که دارای عقده‌های اعتقادی خاص و شخصیت پیچیده‌ای است.

حضور کیج برای مدتی به طور کامل نشان داده نمی‌شود، اما وجود او همیشه حس می‌شود. وقتی در نهایت او را کامل می‌بینیم، یک چهره عجیب با موهای بلند رشته‌ ای، آرایش سنگین به سبک بیبی جین که بازیگر را غیرقابل تشخیص می‌کند و صدای نازک و جیغ‌ مانندی که به محدوده صوتی بسیار بالا و آزار دهنده‌ای می‌رسد، می‌بینیم. این به نوعی تقریباً موسیقیایی است. اگر به دنبال پیشینه روانشناختی شبیه به نورمن بیتس هستید، فراموش کنید. این یک توله سگ بیمار است که عروسک‌ های چینی از قربانیانش می‌سازد و آن‌ها را به عنوان سرنخ رها می‌کند. او همچنین نوعی خلق یک بعدی از یک انسان شیطان‌‌گجونه و دیوانه است، اما همچنین کسی‌ست که کیج به شیوه بی‌نظیر خود، آن را به هویتی هنرمندانه تبدیل می‌کند. شما به جسارت محض آن پی میبرید. او هانیبال لکتر نیست، اما در دستان کیج، لنگ‌دراز بدون شک یک روانی (دلقک-خنده دار) است. این بازیگری است که همیشه ارزش نقش افرینی را دارد.

مونرو بسیار در کارش جدی است، به خصوص که همه چیز خیلی نزدیک به خانه او اتفاق می‌افتد. اگر یک ترکیب بین مامور استارلینگ و لیسبت سالاندر را تصور کنید، الگوی لی هارکر را دارید. مونرو تمام تلاش خود را می‌کند و بسیار خوب است، حتی در عمل نهایی، زمانی که همه چیز با یک چرخش داستانی بسیار اغراق‌ آمیز با مشکلات اعتبار ماورایی و تغییر شخصیت منفجر می‌شود و تقریباً قطعه احساسی که پرکینز قصد داشت بسازد را نابود می‌کند. کارگردان اعتراف کرده که می‌خواسته همه کلیشه‌های ژانر را در این یک مجموعه بیندازد: قتل‌عام با تبر، قاتلان سریالی، شیطان، عروسک، انبارهای تاریک – هر چیزی که بگویید. با «لنگ‌درازها»، او به موفقیت نزدیک می‌شود، به خصوص برای طرفدارانی که می‌خواهند با او در این کوچه‌ های تاریک قدم بزنند. خوشبختانه نقص‌ های آن کشنده یا کلافه‌کننده نیستند.

باید از طراحی صدای موثر اوگنیو باتاگلیا قدردانی کرد که تقریباً خودش یک شخصیت است. آندرس آروچی فیلمبرداری جوی را ارائه می‌دهد که رومان پولانسکی دوست دارد. جلوه‌های آرایشی هارلو مک فارلین همه در این کار هستند و می‌توانند کابوس‌های شما را ایجاد کنند – دقیقاً همان چیزی که پرکینز، چه دوست داشته باشد یا نه، احتمالاً آرزویش را دارد.

تهیه‌کنندگان: برایان کاوانا-جونز، دیو کاپلان، کریس فرگوسن، دن کاگان و کیج.

عنوان: پا دراز
توزیع‌کننده: نئون
تاریخ انتشار: ۱۲ جولای ۲۰۲۴
کارگردان-فیلمنامه‌نویس: اُزگود پرکینز
بازیگران: نیکلاس کیج، مائیکا مونرو، بلیر اندروود، آلیشیا ویت، کییرنان شیپکا، میشل چوی-لی، داکوتا دولبی، لورن آلکالا
رده سنی: R
مدت زمان: ۱ ساعت و ۴۱ دقیقه

جمع بندی

فیلم موفق در ژانر وحشت؛ بازی فوق العاده و روند داستانی جذاب که ایرادات آن را در مقابل جذابیت هایش بی اثر می کند
۸.۹
خوب
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها