نقد و بررسی انیمیشن UglyDolls: یک فیلم زشت و مسخره!


هیولاهای مخملی که با نام UglyDolls «عروسکهای زشت» شناخته میشوند راه زیادی برای داشتن یک فیلم سینمایی طی کردهاند. با اینکه آنها سال ۲۰۰۱ توسط دیوید هوروث (David Horvath) و همسرش سان مین کیم (Sun-min Kim) خلق شدند، یک دهه طول کشید تا این اسباببازیهای زشت و بامزه به محبوبیت برسند و فیلمی با حضور آنها ساخته شود که حقوق آن بین کمپانیهای STX آمریکایی و علیبابا پیکچرز چینی تقسیم شود.
رابرت رودریگز (Robert Rodriguez) که سابقهی ساختن فیلمهای Spy Kids «بچههای جاسوس» و The Adventures of Sharkboy and Lavagirl «پسر کوسهای و دختر گدازهای» را دارد برای کارگردانی انیمیشن UglyDolls انتخاب شد. طی اتفاقاتی رودریگز این پروژه را ترک کرد، البته همچنان تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشته است. کلی اشبری (Kelly Asbury) نویسندهی انیمیشن Smurfs: The Lost Village «اسمورفها: دهکده گمشده» جایگزین او شد. بالاخره پس از ۸ سال از آغاز به کار این پروژه، انیمیشن موزیکال UglyDolls با صداپیشگی ستارگان موسیقی پاپ منتشر شد، فیلمی زشت و ناخوشایند که میتوان آن را یکی از بدترین فیلمهای سینمایی تاریخ به حساب آورد.
بهتر است این فیلم را تا جایی که امکان دارد تماشا نکنید – بالاخره فیلمهای بهتری مثل Sonic the Hedgehog «سونیک خارپشت» و Detective Pikachu «کارآگاه پیکاچو» در انتظار ما هستند. ماکسی (با صدای کلی کلارکسون (Kelly Clarkson)) خیلی دل و جرات دارد. چیزی که این اسباببازی صورتی و حساس ندارد یک رفیق انسانی است، چیزی که او در اولین ترانههایش برای دوستانش در شهر زشت (UglyTown) مدام دربارهی آن آهنگ میخواند.
چیزی که ماکسی نمیداند این است که او و دوستان زشتش – با اسامیای مثل بوبو (با صدای گابریل ایگلسیاس (Gabriel Iglesias))، سگ زشت (با صدای پیتبول (Pitbull)) و ویج (با صدای واندا سایکس (Wanda Sykes)) – دورریختنیهایی از یک خط تولید اسباببازی هستند. به جای آنکه آنها را تکمیل کنند، به شهر زشت فرستاده شدهاند. آنجا شهردار آکس (با صدای بلیک شلتون (Blake Shelton)) تلاش میکند به همهی این موجودات زشت و مهربان کمک کند زندگی جاهلانهای داشته باشند.
اما کنجکاوی ماکسی او را وسوسه میکند تا از آنجا خارج شود. و پس از اینکه فال چای او توسط خفاش خوششانس خردمند (با صدای لیهوم وانگ (Leehom Wang)) گرفته میشود، قهرمان زشت داستان ما، همراه دوستانش وارد یک ماجراجویی میشود. اما آنها با مانعی به نام لو (با صدای نیک جوناس (Nick Jonas)) روبرو میشوند که مثل ترکیبی از آدولف هیتلر و جاستین تیمبرلیک است. هدف او این است: دنیا را از شر هر اسباببازی بد و زشتی با انداختن آنها درون ماشین لباسشویی راحت کند. البته جنل مونی (Janelle Monáe) هم آنجاست، در نقش مندی نهچندان کامل، که ماکسی با او دوست شده و با هم ترانهای میخوانند.
پیام اخلاقی این فیلم: عیبهای خود را دوست داشته باشید. هیچکس کامل و عالی نیست. هر کسی زمانی به یک نفر نیاز دارد. و غیره. از این همه پیام ممنونیم، ای فیلمی که با بودجهی ۴۵ میلیون دلاری ساخته شدهای!
معلومه که یک نژاد پرست درجه یک هستی!
احمق این فیلم برای ضد نژادپرستی ساخته شده!
برو خودت متنی که نوشتی رو بخون،خندت میگیره!
من که ۱۴ سالم بیشتر نیس،پیام این فیلم رو خیلی خوب درک کردم
پیام این فیلم اینه که اگه همه ی جامعه یک شکل باشن و همه دکتر مهندس باشن،هیچ کاری پیش نمیره
و همینطور به زشتی نژاد پرستی اشاره میکنه
نوجوان گرامی سلام
امیدوارم خوب سر حال باشی
اما
همین ادبیات بدت ، نشان از همه چیز دارد .
هنوز برای درک هستی و فهم دنیا راه درازی داری . اول از ادب و احترام آغاز کن .
نقد و بررسی ها ترجمه هست و ترجمه منتقدان برجسته و ما بر اساس اصل اخلاقی ترجمه دخل و تصرفی در ترجمه واژگان نداریم