نقد و بررسی سریال The Diplomat : درام سیاسی هوشمندانه و مفرح کری راسل

نقد و بررسی The Diplomat

دیپلمات (The Diplomat)، سریال ۸ قسمتی، ساخته دبورا کان، حول محور سفیر جدید آمریکا در بریتانیای کبیر میچرخد.

دیپلمات به سادگی قابل دسترسی و قابل سنجش است. این سریال میتواند اسپین آف سریال هوملند، خانم رئیس باشد، و میتوان هزاران شبکه و خدمات را تصور کرد که دیپلمات میتواند در آن سازگار باشد.

دیپلمات میتواند به خوبی کری راسل را بالا بکشد و ما هم داریم دیپلمات را با دیگر سریال‌ها مقایسه میکنیم، آثاری مانند آمریکایی‌ها (راسل در آن نیز نقش اصلی را برعهده داشت).

این سریال ساخت دبورا کان است (تهیه کننده سریال هوملند). دیپلمات با انفجار یک ناو هواپیمابر بریتانیایی در آبهای خاورمیانه آغاز میگردد. این حمله، خیلی از ملوانان بریتانیایی را می‌کشد و امکان یک مناقشه بین المللی را قوت می‌بخشد.

راسل نقش کیت وایلر را بازی میکند که زندگی اش را در ارتش و سرویس خارجی گذرانده است و روزهای زیادی از یک پست رتبه بالا در کابل فاصله ندارد، اما توسط رئیس جمهور فرا خوانده میشود تا بعنوان سفیر آمریکا در برتیتانیا خدمت کند. کیت فکر می‌کند که رئیس جمهور در اصل شوهرش، هال، را میخواهد. افراد قدرتمند بسیاری روی کیت چشم دارند تا شغل بزرگتری به او محول کنند و ببینند او در این نقطه چه عملکردی دارد.

خیلی زود، با همراه داشتن هال در کنارش، کیت در لندن زیرنظر شخصی بانفوذ بنام استوارت قرار میگیرد و سر و ته یک اجرای پیچیده و غیرمنتظره که شامل مدیریت ویژه نخست وزیر و وزیر خارجه بریتانیاست قرار میگیرد. به او نقش زنی را که به زور وارد شغلی که نمیخواسته شده است داده اند و مسئولیت هایی را بعهده گرفته که از پس آنها بر نمی آید.

سریال «The Diplomat» در موضوع گشتن بدنبال دیپلماسی صحیح فوق العاده عمل کرده است. سریال جنبه های موقعیت هایی را که در زمانی ممکن است سرنوشت همه چیز را رقم بزنند به خوبی نام برده است و کیت هم روزانه می‌آوزد که در چه زمینه ای قدرت دارد و چه جایی قدرت ندارد. همه چیز در دیپلمات این نوید را میدهد که جنبه های مختلف تحقیق و سپس بازتولید شده است. لوکشین ها مانند سفارت آمریکا به خوبی بازسازی شده اند، بدون اینکه اجازه دهند واقعیت از سرگرمی جلو بزند یا برعکس.

دیپلمات درکی بی عیب و نقص از کلیشه های تکرارشونده این ژانر دارد. راسل به خوبی ناراحتی کیت و هوش کیت را به شکلی به تصویر میکشد که بینندگان از یاد میبرد که او چگونه در هر موقعیتی هم درست میگوید و هم نادرست. حرف از باورکردنی بودن شد، کیت و هال به خوبی لهجه های آمریکایی خود را به نوعی کامل بیان میکنند که یکی از عواملی است که ازدواجشان را از ترکیب جاه طلبی و سازش استیلا دهند اما از طرفی اتحادی برای فاجعه آفرینی هم باشند.

کارگردان ها به نوعی دوربین ها را تنظیم کرده اند که دوربین میان کاراکترها و سالن ها و تالار رقص بزرگ برقصد. درست است که که سریال ممکن است روی زمین درمورد کاراکترهایی باشد که میخواهند دنیا را از شر جنگ جهانی سوم در امان نگه دارند اما بهترین قسمت، قسمتی بود که روی داخل و خارج یک ناهار عالی رتبه با حضور افرادی از گروه های مختلف تمرکز کرده بود.

سریال هایی با این ژانر زیبا هستند، زیرا اعتمادبنفس این‌را دارند که درمورد پروتکل و پروسه بدون هیچ بازی اضافه ای گام بردارند و دیپلمات نیز همینکار را کرده بود. چیزی که جذاب است این است که کیت چگونه در فصل های بعدی قرار است بهتر خود را جا بیندازد زیرا مشخص است که کیت و تماشاگران هنوز قرار است درمورد دنیا چیزهای جدیدتری بیاموزند.

هرچند انتقادی به کلیت داستان وجود دارد که چرا درست در میانه ده‌ها بحران بین‌المللی، نتفلیکس دسیسه داخلی را کلید داستانی قرار داده است. (تماشای تیزر سریال)

جمع بندی

سبک و سیاقی جذاب اما درون مایه‌ای کلیشه‌ای ؛ تکرار تئوری‌های همه چیز توطئه است. اما بازی ستارگان آن ستودنی، فرم و کارگردانی تماشایی است.
۷
خوب!
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها