اگر به رمانهای عاشقانه اخیر با موضوع زن مسنتر و مرد جوانتر نگاهی بیندازیم، به یک نکته مشترک میرسیم: تأکید بر نیمه اول این معادله.
فیلمهایی مانند «ایده تو» و «ببیگرل» شاید به دیدگاه مردانه توجه داشته باشند، اما عمدتاً بر فانتزیهای اروتیک زنان، از جمله عجله برای کشف جنس مخالف، اضطراب ناشی از پیری و لذت محض ارتباط با یک مرد جوان تأکید دارند.
در مقابل این رویکرد، فیلم «زندگی فانتزی» در جشنواره SXSW بهطور تصادفی به عنوان نمایندهای از طرف دیگر این معادله ظاهر میشود و با تمرکز بر چشمانداز و لحن کمفروغتری خود را معرفی میکند. اگرچه این فیلم بهطور مستقیم همان نوع لذت را ارائه نمیدهد، اما به عنوان یک تنوع جالب در موضوع و کشف ارزشمند بهنوبه خود عمل میکند. با بازی «آماندا پیت» در نقش اصلی، این فیلم آغاز امیدوارکنندهای برای «متیو شیر» به عنوان نویسنده و کارگردان به شمار میرود.
مرد جوانتر مورد بحث، سم است که شیر نقش او را ایفا میکند. او که زمانی یک دانشجوی با پتانسیل در رشته حقوق بود، به خاطر مشکلات بهداشت روانی از ادامه تحصیل بازمانده و در ابتدای فیلم به عنوان یک دستیار وکیل مشغول به کار است. وقتی او حتی آن شغل را هم از دست میدهد، برای درمان حملات وحشتزدگیاش به درمانگر قدیمیاش (جود هیرش) مراجعه میکند و با نسخهای بهروز از داروهایش از خانه خارج میشود.
سم در جلب توجه دختران مشکلی ندارد، حتی اگر پدر آنها، دیوید (الساندرو نیولا)، او را با بیعلاقگی تحقیرآمیزی ببیند. اما به نظر میرسد بزرگترین نقطه قوت فیلم، نزدیکی جدید سم به مادر دختران است، دایان (پیت) که در تلاش برای بازگشت به شغل خود است. این دو نفر برای اولین بار در شب به تماشای بازپخش سریال «Battlestar Galactica» میپردازند و حس اروتیک خوبی بین آنها شکل میگیرد. در عرض چند هفته، سم با نوارهای شخصیاش به دایان کمک میکند و او را در مسیر سینما همراهی میکند. به تدریج، علاقه سم به دایان به چیزی عمیقتر تبدیل میشود.
«زندگی فانتزی» تنها گاهی باعث خنده میشود و درام آن شاید بیش از حد متوسط باشد. در حالی که انتظارها این بود که مخاطب بیشتر تحت تأثیر این فیلم قرار بگیرد، ولی در نهایت وقتی سالن ترک را ترک میکنند، تأثیر ذهنی چندانی روی آنها نخواهد داشت.
شیر روابط داستان را با ضرباهنگهای ظریف و مشابهی ترسیم میکند، مانند صحنهای که دایان پاهایش را تقریباً بدون فکر کردن بر روی سم میگذارد. شخصیتپردازیها نیز به همان اندازه که خارج از گفتوگوهای طبیعی شیر هستند، از واکنشهای ناگفته ساخته میشوند. تمایل دیوید و دایان به صحبت کردن درباره اعتیاد او به الکل یا خودخواهیاش، اطلاعات زیادی درباره شخصیت او به ما میدهد.
این تمرکز بر جزئیات کوچک با طرز فکر این دو شخصیت همخوانی دارد که به نظر میرسد به طرز ناامیدکنندهای نمیتوانند از افکارشان رها شوند. سم از افکار مزاحم رنج میبرد که ریشه آنها در آسیبهای بیننسلی یا هراسی درونی نهفته است و دکترش به صراحت او را «بیمار وسواس فکری» خطاب میکند. دایان با افسردگی دست و پنجه نرم میکند که ناشی از نارضایتیاش از ازدواج و نگرانیهایش درباره شغلش است. به نظر میرسد هر دوی آنها احساس میکنند که بیش از حد در معرض ناامیدیهای درونی خود قرار دارند و این نشان میدهد که هر دو به وسیله اشتیاقشان فرصتی برای رهایی از ناامنیهایی که هر روز آنها را آزار میدهد، خواهند یافت.
شیر در ایفای نقش سم خوب عمل میکند، اما بهترین بازیگری در این فیلم واقعاً متعلق به «آماندا پیت» است. او کاراکتری بیباک است که با مشکلات روزمره پیری دست و پنجه نرم میکند. ترکیب درهم و برهم احساسات فریبنده دایان، سمی بودن نیازهای او و عدم تمایلش به پذیرش این نیازها، بهخوبی بازگو میشود.
در سکانس پایانی فیلم، دایان به یک درمانگر (هالند تیلور) اعتراف میکند که تحمل شنیدن شکایتهای خودش را ندارد و توضیح میدهد: «من یک زن سفیدپوست ثروتمند هستم که مانند دونالد ترامپ چهره مشهوری از کسبوکار پدرم ساختهام و تقریباً همیشه احساس قربانی بودن میکنم.» در ذهن او، چنین امتیازاتی او را شایسته مراقبت و توجه نمیکند و به همین دلیل بیشتر تمایل دارد با افرادی مانند سم که به او احترام میگذارند، بدون اینکه از او خواسته شود، نزدیک شود.
بنابراین، شاید بتوان گفت که «زندگی فانتزی» یک اثر قهرمانمحور است؛ اثری که در نهایت به اندازهای واضح و روشن میشود که مخاطب میتواند کاراکتر آماندا پیت را به عنوان فردی که به شدت دچار نقص است، ببیند.
عوامل فیلم:
- محل نمایش: جشنواره فیلم SXSW (مسابقه فیلم داستانی)
- بازیگران: آماندا پیت، متیو شیر، الساندرو نیولا، جود هیرش، باب بالابان، آندره آ مارتین، زوسیا مامت، جسیکا هارپر، هالند تیلور، شنگ وانگ
- کارگردان و فیلمنامهنویس: متیو شیر
- تهیهکنندگان: چارلی الدرمن، کریس دادز، فیل کیف، آماندا پیت، امیلی مککان لسر، دیوید برنون، سم اسلیتر
- تهیهکنندگان اجرایی: گرگ فیلد، الکس فیلد، متیو شیر
- فیلمبردار: کانر مورفی
- طراح تولید: کیتی فلمینگ
- طراح صحنه و لباس: سامی راتنر
- تدوینگر: ایان بلوم
- موسیقی: کریستوفر بیر
- انتخاب بازیگران: داگلاس آیبل، استفانی هالبروک
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۳۱ دقیقه