کمدی فرانکنشتاین فمینیستی یورگوس لانتیموس، پرزرق و برق، هوشمندانه و به طرز فحاشی خندهدار است.
رمان جنایی ناخوانده آلاسدایر گری در سال ۱۹۹۲ توسط کارگردان یونانی یورگوس لانتیموس (The Favourite) به یک غوغای ویکتوریایی جذاب، شیطنتآمیز و پرشور جنسی تبدیل شده است. این بامزهترین فیلم سال تاکنون است، یک پیکارسک تند و تیز که افکار تیرهتر را زیر مفاهیم بعضا خندهدار و درشتیهای گیج کننده و تلههای داستانی میپوشاند. اما استون یک شورش واقعیست، مارک روفالو با تری-توماس فوقالعاده عمل میکند، و ست های مضحک مجلل جشنی بصری خلق میکنند.
مانند خود کتاب گری، بیچارگان (Poor Things) جهشی از «فرانکنشتاین» مری شلی است – سفری غمانگیز و استخوانبردار از کاوشهای علمی که رابطهای واقعاً نامطلوب والدین و فرزند را به وجود میآورد. سپس دوباره شکل میگیرد؛ این بار به اودیسهای شبیه «کاندید» از آزادی زنان که مملو از رابطه جنسی، فحاشی و کنترل مردان است و البته با پسزمینهای از شهرهای اروپایی همراه است.
پلان آغازین، نمایی پراکنده از رنگ را قبل از اینکه فیلمبرداری رابی رایان، لندن ویکتوریایی را در سیاه و سفید غرق کند نشان میدهد و استون را به عنوان زنی ثروتمند معرفی میکند که برای فرار از اندوه ناشناختهای تا حد مرگ در رودخانه تیمز فرو میرود. دکتر گادوین باکستر (ویلم دافو) وارد ماجرا میشود تا جسد زن ناشناخته را با پیوند مغزی جدید به جمجمه او زنده کند. او که هویت واقعی زن را نمی داند، نام او را بلا می گذارد. او می آید تا او را «آفریدگار» صدا کند.
چهره مخدوش باکستر، پازلی از جای زخم، و علاقهاش به آزمایشهای جراحی غمانگیز، با باغ ویلای او که توسط دورگه سگ و مرغ و دیگر خلاقیتهای عروسکی پر میشود، روحی ملایم را با احساسات پدرانه پنهان میکند. با گذشت سالها، واضح است که این احساسات به او اجازه نمی دهند دنیای بیرون را کشف کند. «بیچارگان»، با این ایده هدایت می شود که در ذات مردان تلاش برای کنترل و زندانی کردن زنان است. دانشمند دافو فقط یک زندانبان مهربان تر است.
برای این منظور، باکستر تصمیم می گیرد که بلا با دانشجوی پزشکی، مکس مک کندلس (رامی یوسف) ازدواج کند، او برای ثبت جهش های رشدی او استخدام شده است. این سافتبوی جراحی به زودی شیفته بلوغ سریع وی میشود، به او جغرافیا میآموزد و به آرامی به او توضیح میدهد که ارضاء امیال در ملاء عام غیرممکن است.
سپس دانکن ودربرن، وارد ماجرا میشود؛ بلا را به یک لیسبون خارقالعاده و مملو از ماجراجویی وارد میکند. (فیلمنامه تونی مکنامارا، معمولا بد زبانی یا توام با تعابیر ابلهانه را ابزاری برای تفسیر مجدد جهان میداند)
لانتیموس مانند فیلم «سوگلی» به طور گسترده از لنزهای چشم ماهی استفاده می کند. در اینجا، هدف اثر این است که نگاه مخاطب را به یک تنگِ ماهی قرمز غولپیکر ویکتوریایی سوق دهد، تنگی که او آن را با شگفتی و عجایب پر میکند.
بیچارگان یک ترکیب شگفتانگیز و به طرزی درخشان محسوب میشود؛ داستانی فمینیستی در دوران بلوغ، فیلم هیولایی و جنجالهای جنسی توام با بد زبانی به مدد کیمیاگر یونانی به به یک شاهکار تبدیل شدهاست.
این فیلم از مخاطبان امتیاز «۸ از ۱۰»، از منتقدان درصد تایید ۹۸ درصد دریافت کار و تقریبا همه نقدها مثبت بودهاند. تریلر فیلم را میتوانید از این لینک تماشا کنید.