در فیلم Shazam «شزم» ساختهی دیوید اف سندبرگ (David F. Sandberg) لحظهای وجود دارد که هرچیزی باید دربارهی مسیر جدید دنیای گستردهی دیسی (DCEU) بدانید را به شما میگوید. کودکی در حال کوباندن اسباببازیهای بتمن و سوپرمن خودش به یکدیگر است و مثلا آنها در حال مبارزه با هم هستند. سپس او پشت پنجره شزم (با بازی زکری لیوای (Zachary Levi)) را میبیند که در حال کتک زدن یک آدم بد است. او بتمن و سوپرمن را رها کرده و با حیرت به ابرقهرمان جدید و درخشان نگاه میکند. او نمیداند شزم درواقع پسری شبیه اوست، اما مخاطب هدف این اقتباس ابرقهرمانی دقیقا همین بچه است. Shazam امیدوار است شما روزهای تاریکی که در آن بتمن از سوپرمن پرسید: “آیا تو هم خونریزی میکنی؟” را فراموش کنید، چون وقتی فیلم سندبرگ موفق ظاهر میشود، به آن داستان بامزهی ابرقهرمانی تبدیل میشود که مخاطبان تمام سنین از آن لذت برده و با آن سرگرم میشوند. اما وقتی سندبرگ به سمت تاریکی میرود، کنترل فیلم از دستش خارج شده و Shazam جذابیت و بامزه بودن خودش را از دست میدهد. خوشبختانه این لحظات در فیلمی ابرقهرمانی که فقط میخواهد مخاطبان دوران خوشی را سپری کنند خیلی کم و محدود هستند.
بیلی بتسون (با بازی اشر انجل (Asher Angel)) از بچگی از یک یتیمخانه به یتیمخانهای دیگر فرار کرده تا مادر واقعی خودش را پیدا کند. او در آخرین یتیمخانهای هم که در آن حضور دارد خوشحال نیست و به دنبال راه فرار است تا اینکه توسط جادوگر شزم (جایمون هانسو (Djimon Hounsou)) به بُعد دیگری فراخوانده میشود. حالا بیشتر از هر زمان دیگری به یک قهرمان نیاز است چون دکتر تادئوس سیوانا (با بازی مارک استرانگ (Mark Strong)) که کل عمرش به دنبال قدرت شزم بوده دوباره ظهور کرده، اما حالا قدرت ۷ گناه مرگبار را همراه خودش دارد، که نسخهی واقعی گناههای کاتولیک هستند که به او قدرتهای ابرقهرمانی میدهند. بیلی بیخبر از ماجرایی که درگیر آن شده، قدرتی که جادوگر به او میدهد را قبول میکند، و وقتی بیلی کلمهی «شزم» را میگوید به بزرگسالی (با بازی لیوای) با قدرتهای ابرقهرمانی شامل رعد و برق، قدرت بدنی زیاد، سرعت زیاد، و چیزهای دیگر تبدیل میشود. اما همانطور که طرفداران ژانر ابرقهرمانی میدانند، قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه دارد، که برای پسری ۱۴ساله کاملا ترسناک است.
وقتی تمرکز فیلم روی تمرینهای شزم همراه با برادر ناتنی خودش یعنی فردی فریمن (جک دیلن گریزر (Jack Dylan Grazer)) که عاشق ابرقهرمانهاست قرار میگیرد، فیلم در بهترین حالت خودش قرار دارد. Shazam به عنوان فیلمی که در آن شاهد بازیگوشی نوجوانانی هستیم که اتفاقا یکی از آنها قدرتهای ابرقهرمانی دارد و شبیه یک بزرگسال به نظر میآید فوقالعاده است. سندبرگ تلاش نمیکند ژانر ابرقهرمانی را هجو کند بلکه فقط با قراردادهای همیشگی اینطور فیلمها شوخی کرده و به مخاطبانش اجازه میدهد در این داستان به تحقق رویاهای خودشان فکر کنند، بدون اینکه به داستانهای اریجینی مثل منفجر شدن سیارهی سوپرمن یا کشته شدن والدین بتمن در یک کوچه توجهی داشته باشند. در حالی که دیگر قهرمانهای دیسی مثل خدایانی میان ما به نظر میآیند، توجه Shazam بیشتر روی مرتبط بودن قهرمانش با زندگی امروزی و موضوعات مختلفی مثل اهمیت خانواده است.
جایی که فیلم Shazam گمراه میشود پیرامون شخصیت سیوانا است. به نظر میآید سندبرگ دوست دارد سابقهی خودش به عنوان کارگردان ژانر وحشت را به نمایش بگذارد (که شامل فیلمهای Lights Out «در تاریکی» و Annabelle: Creation «آنابل: آفرینش» میشوند) بنابراین بخش مربوط به شرور فیلم بیش از حد سنگین و تاریک میشود. فیلم با نمایش داستان سرگذشت سیوانا آغاز میشود، که در آن شاهد آسیب دیدن شدید پدرش (با بازی جان گلاور (John Glover)) در یک تصادف رانندگی هستیم. سپس سیوانا با ۷ گناه مرگبار برخورد عجیبی میکند، شامل پاره کردن اعضای این گروه به تکههای کوچک و حتی کندن سر یکی از آنها. اینطور نیست که آن شخص قبلا با سیوانا بدرفتاری کرده باشد. او فقط یک آدم است، و در فیلمی سرش از بدنش جدا میشود که قهرمان آن برای خریدن نوشیدنی الکلی وانمود میکند یک بزرگسال است.
فکر میکنم این جلوههای تاریک برای تبدیل سیوانا به یک تهدید مرگبار و خطرناک به فیلم اضافه شدهاند، اما با بقیهی فیلم که بامزه، جذاب و سرگرمکننده است همخوانی ندارند. حتی اگر به این مشکل فیلم ایراد نگیریم، تدابیر و نقشههای سیوانا خیلی تک بُعدی و مسخره هستند و با کلیت فیلم سازگار نیستند. فیلم همچنین از مشکل ریتم رنج میبرد جایی که نبرد بخش سومش خیلی طول میکشد، در حالی که نقطه قوت اصلی فیلم شوخیها و احساسی بودنش است.
وقتی Shazam از این نقاط قوتش بهره میبرد، به آن فیلمی تبدیل میشود که استودیوی برادران وارنر میتواند برای موفقیت به جای بتمن و سوپرمن به قهرمان آن تکیه کند، و ماموریت جدیدش در راستای گرم و احساسی بودن فیلمهای ابرقهرمانی خودش را با آن ادامه دهد. شاید برخی با ناراحتی بگویند این به معنای مارولی کردن فیلمهای دیسی است، اما Shazam قابلیت این را دارد تا در دنیایی وجود داشته باشد که در آن بتمن، سوپرمن و دیگر قهرمانان دیسی هم حضور دارند، اما به یک خط داستانی مرتبط نیازی ندارند. این فیلم دربارهی پسری است که بزرگ شده و قدرتهای ابرقهرمانی به دست میآورد. همین برای موفقیت Shazam بیش از اندازه کافی است.