نقد و بررسی سریال «Hijack» (ربودن / هواپیماربایی)

داستان مینی سریال «هایجک» (Hijack) ساخته جورج کی (لوپین) و جیم فیلد اسمیت (لیتویننکو)، در طول یک پرواز هفت ساعته به لندن، می‌گذرد.

پیش از هرچیز، اگر حال حوصله خواندن متن را ندارید در انتهای همین مطلب نسخه ویدئویی‌صوتی را تماشا نمایید. مقدمه آن به اندازه عنوان آن ساده شروع می‌شود. این مینی سریال هفت ساعته که در زمان واقعی و به سبک ۲۴ پخش می شود، یک پرواز هفت ساعته از دبی به لندن را روایت می کند. در پایان فصل اول، گروه کوچکی از ماموران شرور به رهبری استوارت (نیل ماسکل) کنترل هواپیما را به دست گرفتند.

در طول شش سفر بعدی، بیش از ۲۰۰ مسافر در کابین هوایپما دریافتند که چگونه بهترین راه را برای زنده ماندن از این مصیبت پبدا کنند، در حالی که آنهایی که در زمین هستند – کنترل ‌کننده‌های ترافیک هوایی، افسران اجرای قانون، مقامات دولتی و مانند آن‌ها – آنچه را که اتفاق افتاده است، کنار هم می‌گذارند و می‌دانند که باید چگونه به این اقدام پاسخ دهند.

در حین ماجرا، کِی (که نویسندگی همه اپیزودها را به عهده داشت) و اسمیت (که کارگردانی بیشتر آنها را بر عهده داشت) تنش را به شدت حفظ کردند. در حالی که در فیلم‌های هیجان‌انگیز و کلیشه‌ای‌تر، نقطه اوج از بین می‌روند، آن دو در ترسیمِ تنشِ همیشه در حال تغییر و ارتباطات پراکنده، بین آن‌هایی که در هوا هستند و کسانی که روی زمین هستند، خوب عمل می‌کنند.

در مرکز دید ما، سم نلسون (با بازی البا) قرار دارد. همانطور که همسر سابقش (کریستین آدامز) به یکی از طرفین نگران در لندن توضیح می دهد، یک مذاکره کننده متخصص در ادغام و تصاحب شرکت ها است. او می‌گوید: «سام در اداره آنها بهترین است» و بین موسیقی غم‌انگیز، بزرگ‌نمایی‌های دراماتیک و نگاه‌های مضطرب که با پسرشان (جود کودجو) رد و بدل می‌کند، می‌توان فرض کرد که شغل او یعنی انبوه کلمات، ترفندها و حجم فابل توجهی از مکاری. او مردی است که معاملات را تسهیل می کند – اما هایجک مهارت های ارتباطی سم را به عنوان نوعی ابرقدرت می داند.

اگرچه وقایع پرواز ۲۹ هواپبمایی پادشاهی گاهی اوقات به صحنه های درگیری فیزیکی منجر می شود، اما آزمون ۰۰۷ اینطور نیست. برای سم، مشت، آخرین راه حل هست. اولین و بهترین سلاح او مکالمه است. او می‌تواند مانند دقایق ابتدایی نمایش، با مکالمه ای دوستانه از خدمه بخواهد به مسافری که دیر کرده است اجازه ورود بدهد. استعداد او برای گوش دادن و مشاهده به او این امکان را می دهد که بفهمد چه زمانی با هواپیماربایان همکاری کند و چه زمانی با همسفران خود جدال کند.

برای برخی از بازیگران، این ایده که یک بیزنسمن اساساً ممکن است ذاتاً متقاعد کننده باشد، می تواند به عنوان خود بزرگ بینی و حتی توهم تلقی شود. اما در دستان قوی و ثابت البا، باور اینکه سم فردی جذاب است ابدا دشوار نخواهد بود. او نقش سم را به عنوان مردی خویشتن‌دار بازی می کند که چیزی برای اثبات به کسی ندارد.

در این نوع تولیدات معمولا شخصیت‌های اثر تقریباً به یک اندازه به چشم نمی آیند. بیشتر آنها قبل از محو شدن در پس‌زمینه، برای یک صحنه یا یک قسمت در فضای اکشن قرار می‌گیرند. اما هایجک به اندازه کافی جزئیات را به نمایش می گذارد تا نشان داد تا افراد حاضر در داستان، شخصیتی بسیار فراتر از یک مسافر پرواز دارند. توطئه بی ربط در مورد یک کنترلر ترافیک هوایی دبی (محمد فیصل مصطفی) که برنامه هایی را برای تولدش آماده می کند، ریشه یابی قهرمانی او را آسان تر می کند، زمانی که او از نادیده گرفتن سوء ظن خود امتناع می کند، یا زمانی که آنها را در معرض خطر جدی دنبال می کند، تنش بوجود می آورد.

مهمتر از همه، هایجک همانند سم می داند که انسان ها موجودات پیچیده ای هستند. یک‌نفر ممکن است در مورد اهمیت واکنش به تروریست‌ها صحبت کند، اما زمانیکه از او خواسته می‌شود خود را در معرض خطر قرار دهد، با این ایده مخالفت می‌کند، و سپس وقتی فرصت دوباره به دست می‌آید، به انجام همان کار تمایل نشان خواهد داد. یک روحانی که برای سخنرانی تحت فشار قرار می‌گیرد، ممکن است چیزی را که باید در ان لحظات به درستی نشان ندهد – با این حال، ممکن است نطقش برای متقاعد کردن یک جمعیت وحشت زده مدتی طولانی افاقه کند. زمانی که سرنوشت کسی که واقعاً دوستش دارید به خطر بیفتد، حتی یک هواپیماربا هم ممکن است ثابت کند که او هم انسان است.

علی‌رغم خط داستان که به نظر می‌رسد می‌تواند هر نوع تفسیری را در مورد جنایت یا تروریسم یا روابط بین‌الملل ارائه بدهد (باز هم به سبک ۲۴)، تا حد زیادی از موضوعات مهم دور است. علیرغم میزان اهمیت این وضعیت،سریال به ندرت به دنبال احساسات عمیق تری غیر از استرس می رود. علیرغم فرصت‌های فراوان برای تجلیل از موضوع قهرمان پروری یا فلسفه‌پردازی درباره تاریکی در قلب انسان، سریال به نمایش احساسات گرایش ندارد.

سریال بیشتر برای سرگرمی است. در دقایق پایانی سریال، زن و شوهری که اولین دقایق حضور خود در سریال را روی یک چمدان به بحث می گذرانند، در پایان، دوباره در مورد همان چمدان مشاجره میکنند – ظاهرا هایجک روتین زندگی آنها را آنقدر که باید تغییر نداده است. هایجک احتمالاً شما را نیز تغییر نخواهد داد. اما این سریال مطمئناً در مدت پخش خود، اوقاتی سرگرم کننده را برایتان به ارمغان می آورد.

کاربران از سریال استقبال کردند و میانگین رتبه «۷٫۸ از ۱۰» به آن دادند. اگر هفت ساعت هیجان متوسط و البته سرگرم کننده می‌خواهید این سریال گزینه مناسبی است.

جمع بندی

اگر هفت ساعت هیجان متوسط و البته سرگرم کننده می‌خواهید این سریال گزینه مناسبی است.
۷.۸
جمع بندی
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها