در هر صحنه ای از ساخته آلونسو رویزپالاسیوس، نیروی زندگی فزاینده ای احساس می شود که به طرزی عالی، سکانس های فیلم «آشپزخانه» (La Cocina) را به تصویر می کشد.
نویسنده – کارگردان مکزیکی سبکی خاص برای ایجاد هیجان دارد که در تصاویر سیاه و سفید با بافت مستکننده، تدوین پویا و استفاده قابل توجه از موسیقی، از قطعات کرال گرفته تا جاز مشهود است. حتی اگر او مدت زمان زیادی را صرف بازگو کردن پیچ وخم های اقلیمی بیش از حد خسته کننده کرده باشد، با این حال این تصویری قانع کننده از تجربه مهاجرت به عنوان یک برزخ جهنمی است که در آن حتی تعادل ظاهری جامعه، برادری و عشق می تواند غیر واقعی باشد.
رویزپالاسیوس در فیلم های قبلی خود “گورس”، “موسو” و “یک فیلم پلیسی” (که هر سه برنده جایزه برلین بودند) نشان داده که هم به موج نوی فرانسه و هم به بیگانه ستیزی آمریکایی وفادار است و هم نگاه مستندی به جزئیات دارد. چهارمین اثر او که از نمایشنامه «آشپزخانه» سال ۱۹۵۷ نوشته آرنولد وکسلر، نمایشنامه نویس انگلیسی اقتباس شده است، رد پایی از تمام این تاثیرات را در خود دارد، در حالی که با مفهوم کار به عنوان عنصری متضاد با رویاها، یا حتی خود زندگی همراه است.
این داستان اغواکننده، استلا (آنا دیاز) مهاجر جوان مکزیکی را در خود جای داده که به تازگی وارد نیویورک شده و با حداقل تسلط به زبان انگلیسی از کشتی استاتن آیلند با مترو به رستوران گریل می رود، رستورانی که در قلب میدان تایمز پذیرای گردشگران است. استلا که توسط زنی از زادگاهش هوآچینانگو تشویق می شود تا پسرش پدرو را برای کار پیدا کند، بدون هیچ قرار ملاقاتی می رسد و به نوعی لوییس (ادواردو اولموس) مدیر آنجا را متقاعد می کند که با وجود سن کم، شغلی به او بدهد. مثل بیشتر کارکنان آشپزخانه، او هم بدون مدارک هویتی است.
نماهای سیال خوان پابلو رامیرز، فیلمبردار سینما، در حالی که استلا راهش را از میان هزارتوی راهروها باز می کند، مسحور کننده هستند. دوربین به اندازه بازیگران در روایت داستان موثر است.
به طور خلاصه، رویزپالوس یک مقدمه ابتدایی برای شخصیت های مختلفی که استلا در کنار آن ها کار خواهد کرد، ارائه می دهد. این موارد شامل زمانهای بحرانی می شود؛ مانند زمانی که حسابدار مارک (جیمز واترستون) متوجه می شود که بیش از ۸۰۰ دلار از فروش شب قبل گم شده و لوئیس را مجبور می کند که هم کارکنانِ جلوی پیشخوان و هم کارکنان آشپزخانه را زیر سوال ببرد؛ هرج و مرجهای چون خصومت بین پدرو (رائول برینز) و آشپز دیگری به نام مکس (اسپنسر گرانیز) که روز گذشته چاقویی را روی او کشیده؛ و یا تصمیم پیشخدمت آمریکایی جولیا (رونی مارا) برای پایان بارداری اش…
در حالی که سر آشپز مستبد (لی آر. سلرز) تلاش می کند تا نظم را با خشم و تهدید به اخراج، حفظ کند، صحنه پیوسته در آستانه تبدیل شدن به یک هرج و مرج است. و این حتی قبل از آن است که یک دستگاه نوشابه ریز خراب شود و تمام آشپزخانه را با نوشابه پر کند. خطوط واضح سلسله مراتب، از مالک رشید تا راتون، یک تبلور کوچک از آمریکا در خارج از دیواره های پر زرق و برق آن، مملو از ناکامی هایی در تلاش برای بالا رفتن حتی یک پله از نردبان پیشرفت است…
پدرو یک شخصیت محوری بسیار جذاب است که بریونز، نقش اصلی آن را بازی می کند. بیشتر سرزندگی فیلم مستقیما از عملکرد او ناشی می شود. صحنه ای که در آن او در حالی که مشغول تمیز کردن مخزن نگهداری خرچنگ است، جذابیت های های خود را به جولیا نشان می دهد، مانند صحنه ای دیگر که آن ها در اتاق فریزر با هم خلوت می کنند.
مارا در نقش یک راهنما، در متعادل کردن احساسات جولیا نسبت به پدرو با حفظ وجهه خود به عنوان یک زن خونسرد که در حال حاضر مسئولیت هایی را به عهده دارد و به اندازه کافی هشیار است که نیازها و انتخاب های خودش را به خطر نیندازد، برتری دارد. جایی که پدرو به این ایده چسبیده که فرزندشان می تواند تنها چیز خوب برای بیرون آمدن از محیط کار سمیشان باشد، چشم های جولیا به واقعیت و تلاش روزانه برای بقاء توسط اکثر شخصیت ها باز می ماند.
با این حال، راز آشکاری که پدرو و جولیا برای سرپوش گذاشتن بر سقط جنین خود نیاز دارند، او را به مظنون اصلی این سرقت فرضی تبدیل می کند و آرامشش را از بین می برد. پدرو همچنین به قول رشید مبنی بر کمک به مرتبسازی مدارک هویتی اش و دادن حق قانونی ماندن در ایالات متحده به او پایبند است، در حالی که همکارانش چشمان خود را به این تعهد پوچ میدوزند.
«آشپزخانه» گاهی اوقات با سرعت تب آلودِ خود خطر اضافه کاری را به جان می خرد، اما رویزپالاسیوس با مکث کردن برای یک تنفس طولانی کمی بیش از یک ساعت، حرکتی هوشمندانه انجام می دهد، چرا که تعدادی از کارکنان، از جمله پدرو، سمیرا لزبین مراکشی (ساندوس مصباح) و نونزو (متل فاستر)، از سیگار و آبجو در یک کوچه کناری پس از ناهار لذت می برند. آن ها در مورد امیدها و رویاهای خود صحبت می کنند، از پولدار شدن تا یک زندگی راحت با پیدا کردن یک شریک دوست داشتنی.
حتی اگر فیلم در نهایت بیش از حد به ورطه نمایش مردانه کشیده شود و به ریشه های خود خیانت کند، «آشپزخانه» بازتابی عمیق از به کار کشیدن های غیرانسانی و شیوه های خردکننده روح است که هر امیدی را برای ادامه زندگی در نطفه خفه می کند.
عوامل فیلم :
محل برگزاری: جشنواره فیلم برلین (مسابقه)
شرکت های سازنده: آستراکان فیلم، سن پیکچرز
بازیگران: رائول بریونس کارمونا، رونی مارا، آنا دیاز، متل فاستر، اودد فهر، لورا گومز، جیمز واترسون، لی آر سلرز، ادواردو اولموس، ساندوس مصباح، اسپنسر گرانسه، جان پایپر-فرگوسن، استبان کایسدو، برناردو ولاسکو
کارگردان و فیلمنامه نویس: آلونسو رویزپالاسیوس، بر اساس نمایشنامه آشپزخانه، اثر آرنولد وکسلر
تهیه کنندگان: رامیرو رویز، جراردو گاتیکا، آلونسو رویزپالاسیوس، لورن مان، ایوان اورلیک
تهیه کنندگان اجرایی: مارکوپولو کنستانسه، خوزه نسیف، ویلیام اولسون، پاتریک فوپاجنا
مدیر فیلمبرداری: خوان پابلو رامیرز
طراح تولید: ساندرا کابریادا
طراح صحنه و لباس: آدلا کورتازار
موسیقی: توماس باریرو
ویراستار: یبران اسواد
طراح صدا: خاویر امپیرز
انتخاب بازیگران: سوزان شاپ میکر، نانو رولندز
زمان : ۲ ساعت ۱۹ دقیقه